تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده: 1
فصل اول:کلیات تحقیق
مقدمه. 3
1- 1 بیان مسأله: 4
1- 2 اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق: 5
1-3 اهداف تحقیق: 5
1-4 چارچوب نظری: 6
1-5- سؤالات تحقیق: 7
1-6- فرضیههای تحقیق: 8
1-7 روش تحقیق : 8
1-8 قلمرو تحقیق : 9
1-9 محدودیتهای تحقیق : 9
1-10 واژگان کلیدی : 9
فصل دوم:ادبیات تحقیق
مقدمه: 12
2-1 تعریف بازاریابی : 12
2-2 ابعاد بازاریابی : 12
2-3 فلسفه های مدیریت بازاریابی: 15
2-3-1 گرایش تولید: 16
2-3-2 گرایش محصول: 16
3-3-3 گرایش فروش: 16
2-3-4 گرایش بازریابی : 16
2-3-5 گرایش بازاریابی اجتماعی.. 18
2-4 ماهیت و اهمیت ترفیعات و تشویقات… 18
2-5 روشهای ترفیع: 18
فهرست مطالب
عنوان صفحه
2-6 تعیین ترکیب فعالیت های تشویقی: 19
2-7 عوامل موثر بر ترکیب ترفیع: 19
2-8 اجزای آمیخته ترفیع و تشویق عبارتند از: 20
2-9 انواع بازاریابی.. 21
2-9-1 بازاریابی خود (شخصی) 21
2-9-2 بازاریابی سازمان. 21
2-9-3 بازاریابی مکان. 22
2-9-4 بازاریابی ایده 22
2-9-5 بازاریابی خدماتی.. 22
2-10مفهوم تبلیغات… 23
2-11 طبقه بندی تبلیغات: 24
2-12 انواع تبلیغ تجاری.. 25
2-13عناصر تبلیغ. 27
2-14ویژگی های تبلیغ. 28
2-15 تمهیدات تبلیغ. 28
2-16روش های تبلیغ. 30
2-17زبان تبلیغ. 31
2- 18 تصمیمات عمده در تبلیغ. 32
2-8-1 تعیین هدف: 33
2-8-2 تعیین بودجه تبلیغ. 34
2-8-3 تصمیمات در مورد پیام: 35
2-8-4 تصمیمات در مورد رسانه آگهی: 35
2-8-5 ارزیابی عملیات آگهی: 36
2-19 ده اشتباه رایج در تبلیغات: 36
2-20 اهداف تبلیغات… 40
2-21 اهداف ترغیب مشتریان: 40
فهرست مطالب
عنوان صفحه
2-22ویژگی های تبلیغات نوین.. 40
2-22-1 اشکال تبلیغات نوین.. 41
2-23 مخاطب از دیدگاه اندیشمندان مکتب انتقادی فرانکفورت… 44
2-23-1 دسته بندی مخاطبان. 45
2-23-1-1 دسته بندی مخاطبان بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی.. 46
2-23-1-2 دسته بندی بر حسب باورها 46
2-23-1-3 دسته بندی بر اساس نگرش ها 46
2-23-1-4 دسته بندی بر مبنای شیوه زندگی.. 47
2-23-1-5 دسته بندی بر اساس اصل دسترسی.. 47
2-23-1-6 دسته بندی بر اساس منابع اقتصادی مخاطبان. 48
2-23-1-7 دسته بندی بر مبنای مراحل فراگرد. 48
2-23-1-8 دسته بندی بر اساس استفاده از رسانه ها 49
2-23-1-9 دسته بندی بر اساس مجرا و پیام. 49
2-23-2 هفت نقش کارگزار تبلیغ در ارتباط با مخاطبان هدف… 49
2-24 رفتار مصرف کننده: 52
2-24-1 مهم بودن مطالعه رفتار مصرف کننده: 52
2-24-2 فرآیندهای مبادله و رفتار مصرف کننده 55
2-24-3عناصر مبادله. 55
2-24-4 شخصیت و رفتار مصرف کننده 58
2-25 تصویر محصول: 58
2-25-1 تصویر محصول و باورهای مصرف کننده: 61
2-26 انواع دیدگاهها در مورد تصمیم گیری مصرف کنندگان. 62
2-27 الگوی رفتار مصرف کننده 66
2-28 فرآیند تصمیم گیری خریدار. 67
2-29 تفاوت افراد در مورد محصولات جدید (نوآوری) 72
2-30 رفتارهای گوناگون به هنگام تصمیم گیری برای خرید. 73
فهرست مطالب
عنوان صفحه
2-31 عوامل مؤثر در تصمیمات خرید مصرف کنندگان. 75
2-32 مصرف در نمایش… 78
2-32- 1 ایجاد رضایت و نارضایتی پس از اکتساب… 80
2-33 رفتار مصرف کنندگان در برابر آگهی های تبلیغاتی: 82
2-34 پیش بینی رفتار خریداران با استفاده از مدل مازلو. 83
2-35 تاثیر ارتباطات: 86
2-35-1 هرم تأثیرات ارتباطات… 86
2-36 روش داگمار. 88
2-37 تاریخچه تبلیغات بازرگانی در جهان. 90
2-37- 1 تاریخچه تبلیغات بازرگانی در ایران. 93
2-38 پیشینه تحقیق : 97
فصل سوم:روش تحقیق
3-1 مقدمه. 105
3-2 روش تحقیق: 105
3-2-1 قلمرو تحقیق.. 106
3-3 جامعه آماری: 106
3-4 روش نمونه گیری و تعیین حجم. 107
3-5 ابزار گرد آوری داده های پژوهشی.. 108
3-5-1 مطالعات کتابخانهای : 108
3-5-2 پرسشنامه : 108
3-6 مقیاس و طیف ابزار اندازه گیری تحقیق : 109
3-7 روایی ابزار اندازه گیری : 109
3-8 اعتبار پایایی : 110
3-9 روش تجزیه و تحلیل داده ها: 110
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل چهارم:جمع آوری و تجزیه وتحلیل اطلاعات
4-1مقدمه: 112
2-4آمار توصیفی متغیرهای جمعیت شناختی: 113
4-1-1 جنسیت… 113
4-1-2 وضعیت تأهل.. 114
4-1-3سن.. 115
4-1-4 تحصیلات… 116
4-1-5 میزان درآمد. 117
4-2 آمار استنباطی : 118
4-2-1 بررسی توزیع دادههای تحقیق (پیوست 3 ) 118
4-2-2 آزمون فرضیات اصلی.. 121
فصل پنجم:نتیجه گیری و پیشنهاد
5-1 مقدمه: 128
5-2 نتایج بررسی فرضیه اول: 128
5-3 نتایج بررسی فرضیه دوم: 128
5-4 نتایج بررسی فرضیه سوم : 129
5-5 نتایج بررسی فرضیه چهارم : 129
5-6 نتایج بررسی فرضیه پنجم: 129
5-7 پیشنهادات مستخرج از نتایج تحقیق : 130
5-8 پیشنهادات آیندگان : 131
5-9 محدودیت های تحقیق : 132
منابع و ماخذ:
منابع فارسی.. 134
منابع غیر فارسی.. 135
فهرست مطالب
عنوان صفحه
ضمائم. 136
چکیده انگلیسی: 140
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول 2-1 علل مطالعه رفتار مصرف کننده 54
جدول 2-2 سه دیدگاه در مورد تصمیم گیری.. 63
جدول 2-3 برخی راهبردهای آمیخته بازاریابی برای محصولاتی که از طریق.. 64
جدول 2-4 انواع نمایش های مصرف کننده 79
جدول 4-1 توزیع فراوانی و درصد پاسخ دهندگان به تفکیک جنسیت… 113
جدول 4-2توزیع فراوانی و در صد پاسخ دهندگان به تفکیک وضعیت تاهل.. 114
جدول 4-3 توزیع فراوانی و درصد پاسخ دهندگان به تفکیک سن.. 115
جدول 4-4 توزیع فراوانی و درصد پاسخ دهندگان به تفکیک میزان تحصیلات… 116
جدول 4-5 توزیع فراوانی و درصد پاسخ دهندگان به تفکیک میزان درآمد ماهیانه. 117
جدول 4-6نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای متغیر تشخیص مساله در فرایند تصمیم خرید. 118
جدول 4-7نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای متغیر جستجوی اطلا عات در فرایند تصمیم خرید 119
جدول 4-8نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای متغیر ارزیابی.. 119
جدول 4-9 نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای متغیر تصمیم خرید در فرایند تصمیم خرید. 120
جدول 4- 10 نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای متغیر رفتار. 120
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار (4-1) جنسیت… 113
نمودار (4-2) وضعیت تأهل.. 114
نمودار (4-3) سن.. 115
نمودار (4-4) تحصیلات… 116
نمودار (4-5) میزان درآمد. 117
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل1-1چهارچوب نظری.(کاتلر، آرمسترانگ،235،ص 251) 6
شکل 2-1 مفهوم قدیم (فروش) وجدید بازاریابی (1) 17
شکل 2-2 : جایگاه تبلیغات در بازاریابی و مراحل یک برنامه تبلیغاتی.. 20
شکل2-3 تصمیمات مهم تبلیغ. 33
شکل 2-5 فرآیند مبادله. 56
شکل 2-5 چارچوب سازمانی رفتار مصرف کننده 57
شکل2-6 الگوی رفتار خریدار. 67
شکل2-7 فرآیند تصمیم گیری خریداران. 68
شکل2-8 عوامل موثردر تصمیمات خرید مصرف کنندگان. 76
شکل2-9 محیط مصرف کننده و فرآیند مبادله. 77
شکل2-10 مدلی از فرآیند پس از حصول در مصرف کننده 78
شکل2-11 مدل رضایت / عدم رضایت مصرف کننده 81
شکل2-12 مدل تبدلی / معکوس سازی Levine – siegel ziff 82
شکل2-13 هرم اثرات ارتباطات… 87
چکیده:
تحقیق حاضر تحت عنوان بررسی رابطه بین تبلیغات تلویزیونی بر رفتار مصرف کنندگان در فرآیند تصمیم خرید خودرو به انجام رسیده است. اهداف این تحقیق عبارتند از: تجزیه و تحلیل موقعیت ویژه تبلیغات تلویزیونی در امر مدیریت بازاریابی، تجزیه و تحلیل رفتار بررسی رابطه بین تبلیغات تلویزیونی بر رفتار خریداران در هنگام فرآیند تصمیم خرید خودرو بوده است. نوع تحقیق توصیفی و همبستگی از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش انتخاب نمونه در شهر تهران وشهروندان تهرانی است ،که به صورت تصادفی می باشد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه وتجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده با کمک نرم افزار SPSS 18 انجام شده است. نتایج تحقیق نشان دادند که بین مولفه های تشخیص مساله، جستجوی اطلاعات، ارزیابی راه چاره ها، تصمیم خرید و در نهایت رفتار پس از خرید با متغیر خرید خودرو دارای رابطه معنادار می باشند. فرضیه های پژوهش که به بررسی رابطه تبلیغات تلویزیونی در بازار خودرو وتشخیص مسئله برای این محصولات بوده است که با استفاده از آزمون تی مورد تایید قرار گرفته است. فرضیه دوم پژوهش تبلیغات تلویزیونی در بازار خودرو و جستجوی اطلاعات برای این محصولات بوده است که با استفاده از آزمون تی مورد تایید قرار می گیرد. فرضیه سوم پژوهش تبلیغات تلویزیونی در بازار خودرو و ارزیابی راه چاره ها برای این محصولات بوده است که با استفاده از آزمون تی مورد تایید قرار می گیرد. فرضیه چهارم پژوهش تبلیغات تلویزیونی در بازار خودرو و تصمیم خرید برای این محصولات بوده است که با استفاده از آزمون تی مورد تایید قرار می گیرد. فرضیه پنجم پژوهش تبلیغات تلویزیونی در بازار خودرو و رفتار پس از خرید برای این محصولات بوده است که با استفاده از آزمون تی مورد تایید قرار می گیرد. نتایج داده های هر چهار فرضیه را مورد پذیرش قرار داد .
فصل اول:
کلیات تحقیق
مقدمه
انسانها در هزاره جدید بیش از هر زمان دیگر در تلاش و حرکتند. بعضی از مردم در جستجوی تحقق ارزشها و ترویج آنها و برخی به هر وسیله ای به دنبال تحقق آرزوهای خود هستند و گروهی نیز مجموعه ای از خواستهها را در کنار هم میطلبند. اما یک وجه مشترک در احوال همه آنها ملاحظه میشود و آن «نیاز» است. جامعه بشری امروز بیش از هر زمان دیگر با کمبود منابع و نیازهای متنوع مواجه است و تلاش میکند با استفاده از منابع محدود موجود پاسخگوی قسمتی از نیازهای نا محدودش باشد. اگر اقتصاد بررسی چگونگی رفع نیازهای نامحدود با استفاده از منابع محدود باشد، مدیریت مجموعه ای از مهارتها و دانستهها برای استفاده بهینه از منابع محدود موجود خواهد بود و بازاریابی علم تشخیص نیاز و رفع آنها از طریق تبادل منابع است.
در دنیای امروز دگرگونیهایی بسیار زیاد همراه با گسترش رقابت در زمینه هایی متنوع، به ویژه در بازارها، مشاهده میشود. «تغییر» واژه آشنایی است که توأم با فرصتها و تهدیدهایی برای جوامع و زمینه های شغلی مختلف گاهی عامل رشد و توسعه و زمانی عامل نگرانی و تحیر و واماندگی میشود. کشورها و شرکت هایی که پویایی را هدف خود قرار داده اند سازندگی و توسعه را در تغییر مییابند و گروهی که فقط متقاضی برکت بدون حرکت هستند از ایجاد هرگونه تغییر در وضع موجود نگران بوده، مقاومت شدیدی در برابر آن نشان میدهند، تا روزی که مجبور به پذیرش آن گردند. استفاده از بازاریابی، که واژه ای نارسا و در عین حال جا افتاده و مصطلح برای بازاریابی[1]است برای همه شرکتها و سازمان هایی که در صدد هستند بدون تسلیم در برابر تغییر، حضوری آگاهانه در بازار داشته باشند، ضرورت دارد. آنها باید تلاش کنند تا با بازارگرایی، بازارشناسی، بازارگردی و بازاریابی سهم بازار مناسبی برای خود به دست آورند و با عرضه محصولی خوب با قیمتی مناسب، به کارگیری روشهای مطلوب توزیع، استفاده از تبلیغات آگاه کننده و جهت دهنده و شناسایی رقبا، فرصتها و تهدیدهای محیطی، سهم بازار خود را افزایش دهند و با خلاقیت، ابتکار، انعطاف پذیری و تطبیق منابع با نیازها و خواسته های مشتریان داخلی و خارجی، علاوه بر افزایش سهم بازار و بازاریابی برای هر نوع حرکت آگاهانه و هدفمند در بازار امروز ضرورت دارد، بازاری که دیگر نه مرز میشناسد و نه مشتری خاصی را در نظر دارد. «جهانی شدن»[2] بازار پدیده ای است که به تدریج چهره مشتریان خود را نیز حفظ نمایند.خود را نمایان میسازد. شعار امروز بازاریابی برای همه کارآفرینان و مدیران و بازاریابان حرفه ای در این جمله کوتاه خلاصه میشود: «جهانی بیندیش، محلی عمل کن» جهانی شدن بازار یعنی اقتصاد و تجارت بدون مرز، و لازمه آن بینش وسیع، حرکت هدفمند، نگرش سیستمی، و افزایش توانمندیها و بهبود مقررات و قوانین است. بازاریاب امروز باید مرزها را بشکند، مغزش را به کار اندازد و رمزهای کامیابی را زودتر از دیگران بیابد و بشناسد تا بتواند در تلاطم بازار واقعی که در آن حرفه ایها در شکار لحظهها هستند و فرصتها را به سادگی از دست نمیدهند خود را نجات دهد. بازاریابان باید جهان را به عنوان بازار محصولات و خدمات خود به حساب بیاورند و با اتخاذ نگرش و تفکری سیستمی تلاش کنند تا با شناخت محیطها و فرهنگ های موجود در جهان، محصولات خود را هماهنگ با تقاضای مشتریان گوناگون عرضه کنند. ایران نیز در شرایط فعلی نیازمند آگاهی از علم بازاریابی و استفاده از آن است؛ زیرا بازاریابی آغاز و انجام تمامی تلاشها برای تولید محصولات و ارائه خدمات به جامعه
پایان نامه درمورد درگیری شغلی:پیامدهای رضایت شغلی
پیامدهای رضایت شغلی
مطالعات نشان می دهند که رضایت شغلی بر تعدادی از متغیر های سازمانی تاثیر بالقوه دارد، که این متغیرها عبارتند در زیر ارایه شده اند: (درویش، 1386،ص140-129)
عملکرد شغلی[1]: عقل سلیم بیان می دارد که باید بین رضایت ضغلی و عملکرد شغلی ارتباطی وجود داشته باشد. بطور کلی یک کارمند راضی و شاد باید یک کارمند مولد باشد. مطالعات میان این دو متغیر همبستگی معقولی نشان می دهند.
رفتار شهروندی سازمانی: رفتار شهروندی سازمانی رفتاری است که طبق آن کارمند تمایل دارد به همکاران یا سازمان کمک کند، و این رفتار از معیارهای رسمی یک شغل فراتر می باشد. رفتار شهروند سازمانی، تعدادی کارهای افتخاری داوطلبانه است که کارکنان برای کمک به مکاران انجام می دهند و این نوع رفتارها جزو وظایف و مسئولیت های واگذار شده به فرد نیست. اشنک (1998) برآورد نموده است که بروز رفتار شهروندی سازمانی، معلول رفتار مناسب سرپرست و ناشی از رضایت شغلی فرد می باشد. در حقیقت بین رضایت شغلی و رفتار شهروند سازمانی همبستگی درونی وجود دارد.
رفتار واپس گرایانه[2]: بسیاری از تئوری های رفتاری نشان می دهند افرادی که شغل خود را دوست نداشته باشند، عکس العمل هایی مانند ترک کار، غیبت و یا دیر حاضر شدن در سرکار از خود نشان میدهند. برخی صاحب نظران تاکید نموده اند غیبت و ترک کار انگیزه های بنیادینی هستند که کارکنان برای فرار از پدیده عدم رضایت شغلی به کار می گیرند. در یک تجزیه و تحلیل کلان، میترا و سایرین، دریافتند غیبت و ترک کار، دارای همبستگی درونی می باشند. افرادی که ترک کار می نمایند دارای سطوح بالایی از غیبت پیش از ترک کار هستند (درویش، 1386،ص140-129).
غیبت از کار[3]: غیبت از کار پدیده ای است که اثربخشی و کارایی سازمانی را کاهش و هزینه های نیروی کار را افزایش می دهد. نظریه های غیبت از کار ادعا می کنند که رضایت شغلی در تصمیم کارکنان در غیبت از کار نقش حیاتی ایفا می کند.
ترک کار[4]: بسیاری از نظریه های ترک کار اذعان می دارند که عدم رضایت شغلی به ترک از کار منجر می گردد. کارکنانی که شغلشان را دوست ندارند تلاش می کنند شغل جایگزین برای آن بیابند. مطالعات مستدلی وجود دارد که همبستگی میان رضایت شغلی و ترک کار را بیان می کند.مدل های ترک شغلی، مقوله رضایت شغلی را در فرایند پیچیده ای قرار داده است که به عوامل داخل و خارج از سازمان مربوط می باشد. ویژگی های فردی و سازمانی، تعیین کننده سطح رضایت شغلی می باشند. اگر سطح رضایت شغلی پایین باشد، فرد رفتار ترک شغل از خود نشان می دهد و این رفتار ممکن است وی را وادار کند تا شغل جایگزین را جست و جو نماید و اگر این رفتار موفقیت آمیز باشد، به ترک شغل منجر خواهد گردید.
فرسودگی شغلی: فرسودگی شغلی عکس العمل احساسی نسبت به شغل و بیان کننده عوارض فرسودگی و احساس افسردگی در کار می باشد. همانگونه که انتظار می رود فرسودگی شغلی با رضایت شغلی دارای رابطه معناداری می باشد و معمولا کارکنان ناراضی، سطح بالایی از فرسودگی شغلی را گزارش نموده اند (درویش، 1386،ص140-129).
بهداشت جسمانی و رفاه روانی: سلامتی جسمانی و روانی ممکن است نگرش های شغلی کارکنان را تحت
تاثیر قرار دهد. افرادی که شغلشان را دوست ندارند ممکن است پیامدهای بهداشتی نامطلوبی را تجربه نمایند این عواقب شامل عوارض جسمانی و مشکلات روحی و روانی می باشد. پیش بینی شده است که نارضایتی شغلی نتیجه اش کوتاهی طول عمر می باشد. محققان میان رضایت شغلی و عوارض فیزیکی یا روانی مانند سردرد و سوءهاضمه، اضطراب و افسردگی رابطه معناداری یافته اند (درویش، 1386،ص140-129).
رفتارهای ضد تولیدی[5] یا غیر مولد: رفتار ضد تولیدی، برعکس رفتار شهروند سازمانی بوده، شامل رفتارهای زیان بخش و اقداماتی است که فرد به صورت عمدی و یا غیرعمدی انجام می دهد. این رفتارها عمدتاً شامل پرخاش علیه همکاران، کارفرما، خرابکاری و دزدی می باشد. علل اینگونه رفتارها ، متعدد و با عدم رضایت شغلی و عجز از کار[6] مرتبط می باشد. چین و اسپکتر (2000) گزارش کرده اند که رضایت شغلی با درگیری و پرخاش کارکنان با یکدیگر یا خرابکاری و دزدی در کار همبستگی معناداری دارد. بین احساس خصومت در کار و رضایت شغلی نیز ارتباط وجود دارد. کارکنان نارضایتی احتمالا نارضایتی شان را به صورت رفتارهای ضد تولیدی نشان می دهند(درویش، 1386،ص140-129).
رضایت از زندگی: رضایت از زندگی به طور کلی به احساسات فرد در مورد زندگی اش مانند خانواده و تفریحات مربوط می شود که آن را با توجه به میزان احساس رفاه و بهزیستی از سوی کارکنان مورد سنجش قرار می دهند. مطالعات نشان می دهند که رضایت شغلی و رضایت از زندگی به طور متوسط و مثبتی با یکدیگر مرتبط اند. لامن و سایرین(2000) نیز همبستگی مثبت میان رضایت شغلی و رضایت از زندگی را گزارش نموده اند (درویش، 1386،ص140-129).
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان نوروفیدبک (Neurofeedback ) بر ولع مصرف و افسردگی بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. طرح این پژوهش بررسی تک آزمودنی با نشانهی A-B همراه با یک ماه و نیم (45روز) پی گیری بود. 3 شرکت کنندهی این پژوهش سه بیمار مبتلا به اعتیاد به مواد مخدر از نوع تریاک بودند که در سال 1393 از میان مراجعان به کلینیک بازتوانی و ترک اعتیاد، به صورت در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامهی سنجش ولع هروئین (HCQ-45) و پرسشنامهی افسردگی بک (BDI) به منظور غربال و سنجش اثر مداخله استفاده شد. مداخله 5 روز در هفته و طی 4 هفته، در یک مرکز مشاوره روانشناسی، توسط خود پژوهشگر و یک درمانگر مرکز مشاوره روانشناسی انجام شد. هر هفته 5جلسهی 40 دقیقه ای برای هر شرکت کننده انجام شد که 20 دقیقه به اجرای پروتکل SMR و 20 دقیقه به اجرای پروتکلAlpha- Theta اختصاص داده شد. یافتههای حاصل از تحلیل دیداری نمودارها در پایان دوره حاکی از آن بود که در متغیر ولع مصرف قبل از درمان و بعد از درمان، اختلاف معنادار وجود دارد، همچنین در مولفهی افسردگی هم نتایج نشان داد که نمرات افسردگی در قبل و بعد از درمان اختلاف معناداری دارند. در نتیجه درمان نوروفیدبک در کاهش ولع مصرف مواد و میزان افسردگی در افراد وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده ی متادون موثر است.
کلید واژه: نوروفیدبک، وابستگی به مواد مخدر، ولع مصرف، افسردگی
فهرست مطالب
عناوین شماره صفحات
چکیده ج
فهرست مطالب… د
فهرست جدولها ح
فهرست تصاویر و نمودارها ط
فصل اول:کلیات پژوهش 1
1-1. پیش درآمد. 1
1-2. بیان مسئله. 1
1-۳. اهداف پژوهش…. 3
1-۴. فرضیههای پژوهش…. 4
۱-۵. اهمیت و ضرورت پژوهش…. 4
1-۶. جنبه نو بودن پژوهش…. 5
1-7. تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق.. 5
فصل دوم:مبانی نظری و پیشینه پژوهش 7
2-1. پیش درآمد. 8
2-2. اختلال سوء مصرف و وابستگی به مواد. 8
2-2-1. مبانی نظری.. 8
2-2-1-1. تاریخچه. 8
2-2-1-2. تعریف و ویژگیها 9
2-2-2. مواد مخدر 10
2-2-3. تحمل وابستگی و ترک… 13
2-3. سبب شناسی و مبانی نظری وابستگی به مواد. 14
2-3-1. نظریات روان پویشی.. 14
2-3-2. نظریات رفتاری.. 14
2-3-3. نظریات شناختی.. 14
2-3-4. نظریات فیزیولوژیک… 14
2-3-4-1. عوامل ژنتیک… 15
2-3-4-2. فرضیه مزاج. 15
2-3-4-3. مکانیسمهای شیمیایی مغزی.. 15
2-3-4-4. عوامل عصب شناختی.. 19
2-4. درمان وابستگی به مواد. 20
2-4-1. درمانهای روان شناختی.. 21
2-4-1-1. درمان روان پویشی.. 21
3-4-1-2. شبکه درمانی.. 21
2-4-1-3. درمان رفتاری، شناختی و انگیزشی.. 21
2-4-1-4. گروه درمانی.. 22
2-4-2. درمانهای دارویی.. 22
2-4-2-1. روشهای سم زدایی سریع و فوق سریع. 22
2-4-2-2. کلونیدین.. 23
2-4-2-3. لفکسیدین.. 23
2-4-2-4. بوپرونورفین.. 23
2-4-2-5. متادون.. 23
2-4-3. درمانهای عصب روان شناختی.. 24
2-4-3-1. برق نگاری مغزیEEG… 24
2-5. ولع مصرف.. 29
2-6. افسردگی.. 30
2-7. نوروفیدبک… 32
2-7-1. بیوفیدبک… 32
2-7-2. نوروفیدبک… 35
2-7-3. مبانی نظری نوروفیدبک… 37
2-7-4. پروتکلهای درمانی نورفیدبک رایج در وابستگی به مواد. 39
2-8. ولع مصرف و افسردگی در افراد وابسته به مواد مخدر 41
2-9. نوروفیدبک و درمان افراد وابسته به مواد مخدر 43
۲-10. پیشینه در داخل کشور 44
۲-11. پیشینه در خارج از ایران.. 45
2-11-1 مطالعات EEG و QEEG… 45
2-11-2. نوروفیدبک… 49
2-12. جمع بندی.. 53
فصل سوم:روش پژوهش 54
3-1. پیش درآمد. 55
۳-۲. روش پژوهش…. 55
3-2-1.سه ویژگی متمایز طرحهای مورد منفرد. 56
3-2-2. طرحهای آزمایشی مورد منفرد در مقایسه با طرحهای گروهی.. 58
3-۳. جامعه پژوهش…. 59
۳-۴. نمونهگیری.. 59
3-5. شرکت کنندگان.. 59
3-6. ابزار 61
3-6-1. دستگاه نوروفیدبک… 61
3-6-2.پرسشنامه اندازه گیری ولع مصرف هروئین.. 61
3-6-3.پرسشنامه افسردگی بک… 62
3-7.شیوهی اجرا 62
3-8.نحوه تحلیل دادهها 62
فصل چهارم: یافتههای پژوهش 71
4-1.پیش درآمد. 72
4-1. فرضیه 1: تأثیر درمان نوروفیدبک بر کاهش ولع مصرف.. 73
4-1-1. تحلیل دیداری نمودار تأثیر درمان نوروفیدبک بر کاهش ولع مصرف شرکتکننده الف… 75
4-1-1-1.تحلیل درون موقعیتی دادههای شرکتکننده الف… 75
4-1-1-2.تحلیل بین موقعیتی دادههای شرکتکننده الف… 78
4-1-2.تحلیل دیداری نمودار تأثیر درمان نوروفیدبک بر کاهش ولع مصرف شرکتکننده ب.. 82
4-1-2-1.تحلیل درون موقعیتی دادههای شرکت کننده ب.. 82
4-1-2-2.تحلیل بین موقعیتی دادههای شرکتکننده ب.. 85
4-1-3.تحلیل دیداری نمودار تأثیر درمان نوروفیدبک بر کاهش ولع مصرف شرکتکننده ج. 89
4-1-3-1.تحلیل درون موقعیتی دادههای شرکت کننده ج. 89
4-1-3-2.تحلیل بین موقعیت دادههای شرکت کننده ج. 92
4-2.فرضیه 2: تأثیر درمان نوروفیدبک بر کاهش افسردگی.. 96
4-2-1.تحلیل دیداری نمودار تأثیر درمان نوروفیدبک بر کاهش افسردگی شرکتکننده الف… 98
4-2-1-1.تحلیل درون موقعیتی دادههای شرکتکننده الف… 98
4-2-1-2.تحلیل بین موقعیتی دادههای شرکتکننده الف… 101
4-2-2.تحلیل دیداری نمودار تأثیر درمان نوروفیدبک بر کاهش افسردگی شرکتکننده ب.. 105
4-2-2-1.تحلیل درون موقعیتی دادههای شرکت کننده ب.. 105
4-2-2-2.تحلیل بین موقعیتی دادههای شرکتکننده ب.. 108
4-2-1.تحلیل دیداری نمودار تأثیر درمان نوروفیدبک بر کاهش افسردگی شرکتکننده ج. 112
4-2-3-1.تحلیل درون موقعیتی دادههای شرکت کننده ج. 112
4-2-3-2.تحلیل بین موقعیتی دادههای شرکتکننده ج. 115
فصل پنجم: بحث، نتیجهگیری و پیشنهادها 120
5-1. پیش درآمد. 121
۵-۲. پاسخ به پرسشهای پژوهش…. 121
۵-۲-۱. پرسش نخست… 121
۵-۲-2. پرسش دوم. 122
۵-۳. نتیجهگیری.. 123
۵-۴. محدودیتها 124
۵-۵. پیشنهاد برای پژوهشهای آتی.. 124
5-6. پیشنهادات کاربردی.. 125
منابع 126
پیوستها 134
پیوست1. پرسشنامه ولع مصرف هروئین( HCQ-45) 135
پیوست2. پرسشنامه افسردگی بک(BDI) 140
پیوست3. نمره گذاری پرسشنامه ولع مصرف هروئین( HCQ-45) 142
پیوست4. نمره گذاری افسردگی بک (BDI) 143
پیش درآمد
اختلال مربوط به مصرف مواد، مجموعه علائم شناختی، رفتاری و روانشناختی است که باعث میشود علیرغم مشکلات موجود در زمینهی مواد، فرد به استفاده از مواد ادامه دهد (DSM-V[1]). در این دسته اختلالات، محور اصلی مشکلات، ولع[2] شدید و اجتناب ناپذیر بیمار به ادامه مصرف مواد است؛ عاملی که ریشه اصلی عود و شکستهای درمانی شناخته شده است (کافمن،2001؛ به نقل از دهقانی و رستمی،1389). همچنین در بیماران وابسته به مواد اختلالات سلامت روانی از جمله افسردگی شایع است (وزارت بهداشت کانادا، 1384؛ حاجی حسنی، شفیع آبادی، پیر ساقی و کیانی پور، 1391).
آمارهای جهانی حاکی از شیوع 200 میلیونی وابستگی به مواد، اعم از مواد افیونی سبک یا سنگین و مواد طبیعی یا مصنوعی است (هاشمی، 1383). نتایج بررسیهای انجام شده؛ در مورد اعتیاد در ایران هم طی چهار دهه اخیر در نوسان بوده است. به گونهای که در سال 1390، برآورد بین جمعیت 15 تا 64 سال (طبق سرشماری 1385، معادل 50 میلیون نفر) برابر با یک میلیون و سیصد و بیست و پنج هزار نفر اعلام شده است (صرامی، قربانی و مینویی، 1392).
در سبب شناسی اختلال وابستگی به مواد، نظریههای گوناگون بر عوامل بین فردی، عوامل رفتاری –روانی و عوامل زیستی – ژنتیکی تأکید دارند (زکریایی، 1382). در سالهای اخیر در حوزه سبب شناسی این اختلال ابعاد عصب شناختی، مورد توجه قرار گرفته است. طی 30 سال گذشته فعالیتهای علمی بسیاری جهت کشف ظرفیت ذهن برای تأثیر بر بدن و شناخت راههایی که ذهن روی بدن و عملکردهای آن تأثیر میگذارد و از آن تأثیر می پذیرد؛ از جمله ارتباط مغز و روان انجام شده است (لاورنس[3]، 2002).
پژوهش حاضر به دنبال بررسی شیوهی درمانی جدید نوروفیدبک در کاهش ولع مصرف و بهبود میزان افسردگی بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده متادون[4] است.
1-2. بیان مسئله
اهمیت تجربه ولع مصرف در وابستگی به مواد، تداوم اعتیاد به مواد، پدیدهی بازگشت و شکستهای درمانی در پژوهشهای بسیاری مورد تأیید قرار گرفته است. ولع مصرف مواد، یك موقعیت انگیزشی قدرتمند یا گرایش شدید به ولع مصرف در فرد معتاد است. با وجود اهمیت این پدیده در ادامه فرآیند
سوءمصرف، تا كنون ساز و كارهای روانشناختی و عاطفی مرتبط با این پدیده هنوز به طور كامل شناخته نشده اند، پژوهشها نشان داده اند كه نشانههای محیطی مربوط به مواد، می توانند به ایجاد ولع مصرف در معتادان، بیانجامند (هیمن[5]،2011؛ آبرامز[6]، 2000؛ انستیتو ملی سوءمصرف مواد،1996؛ چایلدرس[7]، اهرمن[8]، روزنش[9]، روبینز[10] و اُبراین[11]، 1992؛ آلترمن و همکاران،1990). در دسته اختلالات مربوط به مواد، محور اصلی مشکلات، ولع شدید و اجتناب ناپذیر بیمار به ادامه مصرف مواد است؛ عاملی که ریشه اصلی عود و شکستهای درمانی شناخته شده است (کافمن،2001؛ به نقل از دهقانی و رستمی،1389). پس ضروری به نظر میرسد که به پدیدهی ولع مصرف بیشتر پرداخته شود. از ولع مصرف مواد تعاریف گوناگونی شده است، ولی به هر حال ولع مصرف مواد را میتوان یک تجربهی شخصی و یک پدیدهی چند بعدی آمیخته با میل و هوس به دست آوردن یک احساس خوشایند و یا غلبه بر یک احساس ناخوشایند دانست (اختیاری،2008). همچنین در بیماران وابسته به مواد اختلالات سلامت روانی از جمله افسردگی شایع است (سمپل[12]، پترسون[13] و گرانت[14]،2005؛ وزارت بهداشت کانادا، 1384؛ حاجی حسنی، شفیع آبادی، پیر ساقی و کیانی پور، 1391). همچنین اگر ولع مصرف مواد برطرف نشود میتواند باعث رنجهای روانشناختی مثل ضعف، بی اشتهایی، اضطراب، بی خوابی، پرخاشگری و افسردگی گردد (آدولوراتو[15]، لگیو[16]، آبن آولی[17] و گاسبارینی[18]،2005). اختلالات افسردگی[19] در DSM-V به عنوان دستهی جداگانه قرار گرفته است. ویژگی مشترک همه این اختلالات وجود غم است، احساس تهی بودن، یا تحریک پذیری خلق و خوی، همراه با تغییرات جسمی و شناختی است که به طور قابل توجهی بر ظرفیت فرد برای عملکرد تاثیر میگذارد (DSM-V).
QEEG[20]، جهت تعیین مشکلات عملکرد مغز در شماری از اختلالات وابستگی به مواد، از جمله وابستگی به کوکایین و متاآمفتامینها به کار رفته است. تحقیقات حاکی از افزایش موج بتا در حین انجام عملکردهای ذهنی بالا در افراد نرمال هشیار میباشد، در حالی که در بیماران وابسته به مواد شواهد نشان دهنده کاهش این امواج میباشد (آلپر و همکاران،1998).
QEEG، افراد وابسته به الکل الگوی غالب افزایش امواج بتا و دلتا و تتا و کاهش موج آلفا را نشان داده است. افزایش دامنه امواج غیرآلفا و کاهش آلفا با اضطراب همراه است. با مصرف الکل فرد در حالت فیزیولوزیکی آرامش و افزایش آلفا قرار میگیرد و در واقع با استفاده از این مواد دروازه فعالیت آلفا را می گشاید (ماروین[21]،1995). این روش در تشخیص برخی از عوارض مغزی و وابستگی به کوکائین و بررسی روند تغییرات آنها نیز سودمند بوده است (آلپر[22] و همکاران، 1998).
در حوزه درمان اختلالات روانشناختی نیز، پژوهشهای نوروفیزیولوژیکی با بررسی ارتباط بین امواج مغزی، تشریح مکانیزمهای زیربنایی تالاموکورتیکی مغز و حالات روانشناختی فرد، نشان داده اند که تغییرات بهینه در ریتم و فرکانس امواج مغزی، با استفاده از روشهای عصب درمانی؛ میتواند منجر به تغییر در حالات روانشناختی افراد شود (استرمن[23]، 1996).
هم اکنون این مسئله مطرح است که آیا میتوان از این روش نوین در درمان اختلال وابستگی به مواد استفاده کرد؟ و آیا این روش میتواند نابهنجاریهای عصب شناختی امواج مغز را برطرف سازد؟
بسیاری از محققان حوزه وابستگی به مواد بر این عقیده اند که وابستگی به مواد را باید به عنوان یک مشکل مغزی در نظر گرفت. همانطور که به طور مختصر اشاره شد تحقیقات علوم اعصاب جدید هم نشان داده است که وابستگی بر پایه توانایی مواد در تقلید از فعالیت انتقال دهندههای عصبی مغز و اثر بر مرکز لذت و در نهایت بروز اختلال در عملکرد مغز و فعالیت الکتریکی مغزی است. بر این اساس رویکرد این متخصصان در درمان وابستگی به مواد یاری گرفتن از درمانهای عصب روانشناختی است. درمانهایی که قادر به اصلاح اختلالات موجود در عملکرد مغزی و به دنبال آن رفع عوارض منفی درباره مصرف مواد در مغز، رفتار و روان فرد میباشد. اخیراً تلاشهای درمان در سوءمصرف مواد، گرایش به سوی درمانهای عصبی و تلاش در جهت اصلاح سیستم مغزی است.
با وجود آمارهای 80 درصد عود در دارودرمانیهای وابستگی به مواد به نظر بهترین رویکرد جهت کاهش این خطر، تنظیم عمل لوبهای مغزی به وسیله درمانهای عصب روان شناختی، از جمله نوروفیدبک است (ریچارد[24]، مونتویا[25]، نلسون[26] و اسپنس[27]، 1995).
1-۳. اهداف پژوهش
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی روش آموزشی درمانی نوروفیدبک بر کاهش ولع مصرف مواد مخدر در بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده متادون است. اهداف فرعی عبارتند از:
1- بررسی اثربخشی روش آموزشی درمانی نوروفیدبک بر بهبودی میزان افسردگی بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده است.
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب:
فصل اول.. 1
1-1 مقدمه. 2
1-2- بیان مسأله. 2
1-3- اهمیت وضرورت تحقیق.. 5
1-4-اهداف تحقیق.. 6
1-5- سوالات تحقیق.. 7
1-6- فرضیات تحقیق.. 8
1-7- جنبه جدید بودن و نوآوری.. 8
1-8- قلمروتحقیق.. 8
1-9- محدودیت های تحقیق.. 9
1-10- ساختار کلی پایان نامه. 9
1-11- خلاصه فصل.. 9
فصل دوم. 15
2-1 مقدمه. 14
2-2- مبانی نظری تحقیق.. 14
2-3- مروری بر پیشینه تحقیق.. 19
2-4- تعاریف و مفاهیم تحقیق.. 21
2-5- تاریخچه مدیریت دانش… 24
2-6- ابعاد مدیریت دانش… 25
2-7- کارکرد مدیریت دانش… 26
2-8- مصادیق مدیریت دانش… 27
2-9- زیرساخت های مدیریت دانش… 27
2-10- استراتژی مدیریت دانش… 29
2-11- بررسی الگوهای استراتژی مدیریت دانش و استراتژی دانش در سازمان ها 33
2-12-آئین نامه مدیریت دانش… 42
2-13- خلاصه فصل دوم. 43
فصل سوم. 44
3-1- مقدمه. 45
3-2- روش تحقیق.. 46
3-3- نوع تحقیق.. 50
3-4- جامعه آماری.. 50
3-5- حجم نمونه. 51
3-6- ابزار تحقیق(پرسشنامه) 53
3-7- روایی و پایایی پرسشنامه. 53
3-8- روش جمع آوری و تجزیه وتحلیل اطلاعات.. 55
فصل چهارم. 57
4-1 – مقدمه. 58
4-2– تجزیه و تحلیل متغیرهای جمعیت شناختی تحقیق به کمک آمار توصیفی.. 60
4-3 – تجزیه و تحلیل فرضیات تحقیق به کمک آمار استنباطی.. 63
4-4- بیان نتایج فرضیات و متغیرهای موثر بر تحقیق.. 73
فصل پنجم. 76
5-1 مقدمه. 77
5-2 مرور فرضیات و نتایج آنها 77
5-3- نتیجه گیری.. 78
5-4- پیشنهادات.. 81
5-5- منابع. 83
فهرست جداول
جدول 1-1. مولدهای بعد اجتماعی و بعد فنآوری مدیریت دانش………………………………………………………………….. 4
جدول 1-2. رویکرد یادگیری – تعمیق دستیابی به دانش فردی……………………………………………………………………. 2
جدول1-3. توزیع تطبیقی ارزشها و اقدامات برای دستیابی به دانش فردی………………………………………………………. 3
جدول 3-1. ارتباط بین متغیرهای تحقیق با سوالات پرسشنامه…………………………………………………………………….. 53
جدول 4-1. توزیع پاسخگویان بر حسب جایگاه سازمانی……………………………………………………………………………… 61
جدول 4-2. توزیع پاسخگویان بر حسب سن………………………………………………………………………………………………. 62
جدول 4-3. توزیع پاسخگویان بر حسب میزان تحصیلات…………………………………………………………………………….. 62
جدول 4-4. توزیع پاسخگویان بر حسب جنسیت………………………………………………………………………………………… 63
جدول 4-5- همبستگی بین میانگین متغیرها……………………………………………………………………………………………… 65
جدول 4-6. آزمونT بین میانگین متغیرها وجنسیت……………………………………………………………………………………. 67
جدول 4-7. آزمون نمونه های مستقل وجنسیت ………………………………………………………………………………………….. 68
جدول .4-8. مقایسه بین اولویت بندی، سطح معناداری، میانگین، انحراف معیار جنسیت 68
جدول 4-9. آزمونF چندتایی بین میانگین متغیرها و تحصیلات .. 70
جدول 4-10. همبستگی بین میانگین متغیرها و سن افراد……………………………………………………………………………. 72
جدول 4-11. فرضیه اول: بُعدِ اجتماعی دانش در دستیابی به مدیریت دانش مؤثر است…………………………………… 73
جدول 4-12. بُعدِ فناوری دانش در دستیابی به مدیریت دانش مؤثر است………………………………………………………. 74
جدول 4-13. اتفاق نظر میان گروههای خبره سازمان در مورد استقرار مدیریت دانش……………………………………… 7
چکیده
دراین تحقیق به ارائه مدل دستیابی به مدیریت دانش در سیستم حمل و نقل دریایی بنادر جنوبی کشور پرداخته شده است. بدین منظور پس از انجام مطالعات اولیه و جمع آوری ادبیات تحقیق و تعیین جامعه آماری از مدیران و پرسنل بنادر جنوبی کشور، نمونه گیری به صورت تصادفی انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ای استفاده شده، که پس از توزیع وجمع آوری، اطلاعات آن ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. در این پژوهش برای بررسی فرضیه ها از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده و نتایج حاصل از یافته ها نشان می دهد، بین نگرش پاسخگویان نسبت به فرهنگ سازمانی بنادر جنوبی کشور برحسب جنسیت تفاوت معنی داری وجود دارد و پاسخگویان مرد نسبت به فرهنگ سازمانی در مقایسه با پاسخگویان زن از اولویت و حساسیت بیشتری برخوردارند. ضمناً بین پاسخگویان برحسب تحصیلات ازنظر نگرش نسبت به اهمیت آموزش تفاوت معنی داری وجود دارد. بررسی همبستگی بین میانگین متغیرها و سن افراد نشان می دهد که رابطه معنی داری بین سن و متغیرهای اصلی پژوهش وجود ندارد.
1-1 مقدمه
دانش به عنوان یک دارایی سازمان و به عنوان یک مزیت رقابتی بنادر را قادر کرده است تا با اطمینان بیشتری در عرصه رقابت گام بردارند و از طریق این منبع استراتژیک بتوانند در این عرصه باقی بمانند. اهمیت دانش و کاربرد آن در حیطههای گوناگونی در سازمان و مدیریت به عنوان رمز بقا و موفقیت و کسب مزیت رقابتی پایدار و در اقتصاد به عنوان دارایی راهبردی بحث شده است(Dalkir, 2013). هر چند سازمان های بسیاری در زمینه ی توسعه ی دانش در سطوح متفاوت سرمایه گذاری کرده و موفق بوده اند، اما سازمان های بسیاری نیز با شکست مواجه شده اند(Maier and Hädrich, 2011). فقدان ساز و کارهای صحیح در مدیریت دانش، این نوع سرمایه گذاری را در ذهن مدیران تنها به یک هزینه ی اضافی تبدیل کرده است(Hislop, 2013). از این رو سازمان ها باید محیطی را برای اشتراک، انتقال و تبادل دانش در میان اعضای خود به وجود آورند و در بستر سازی ارائه مدل دستیابی به مدیریت دانش در سیستم حمل و نقل دریایی بنادر جنوبی کشور[1] بکوشند. و بسترها و زیرساخت های لازم جهت استقرار و کاربرد سیستم نوینی مانند مدیریت دانش از این لحاظ حائز اهمیت است که پیاده سازی این سیستم بدون توجه به
استاد مشاور:
جناب آقای دکتر سیّد محمّد اسدی نژاد
تابستان 1393
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب
چکیده …………………………………………………………………………………………………………………..
1
مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………
2
فصل اول: کلیاتی در باب مفاهیم بنیادین
1-1 تعاریف و مفاهیم
1-1-1 حق …………………………………………………………………………………………………………………….
7
1-1-2 حق بودن یا حق داشتن …………………………………………………………………………………………
8
1-1-3کودک …………………………………………………………………………………………………………………
11
1-1-4 حضانت…………………………………………………………………………………………………………………
13
1-1-5 حقوق فرهنگی …………………………………………………………………………………………………….
14
1-1-6حقوق اجتماعی ……………………………………………………………………………………………………
17
1-2 پیشینه حقوق کودک
1-2-1پیشینه حقوق کودک در جهان ………………………………………………………………………………..
18
1-2-2 پیشینه حقوق کودک در ایران …………………………………………………………………………………
20
1-3 آثار و مزایای حقوق فرهنگی و اجتماعی کودک …………………………………………………………..
23
1-4 جایگاه حقوق کودک در نظام حقوقی
1-1-4 جایگاه حقوق کودک از نگاه قرآن ………………………………………………………………………….
26
4-1-2 جایگاه حقوق کودک در ایران ……………………………………………………………………………….
28
4-1-3 جایگاه حقوق کودک در اسناد بین المللی ……………………………………………………………….
31
فصل دوم: حقوق فرهنگی ناشی از حضانت
2-1 حق آموزش و پرورش ……………………………………………………………………………………………..
35
2-2 حق آزادی و شرکت در مجامع و اجتماعات ………………………………………………………………..
47
3-2 حق تفریح و بازی کودک ………………………………………………………………………………………….
52
فصل سوم: حقوق اجتماعی ناشی از حضانت
3-1 حق داشتن خانواده …………………………………………………………………………………………………..
56
3-1-1حق داشتن هویت …………………………………………………………………………………………………
58
3-1-2حق تکریم شخصیتی …………………………………………………………………………………………….
61
3-2 حق شرایط مناسب زندگی کودک ………………………………………………………………………………
65
3-2-1 حق خوراک ………………………………………………………………………………………………………..
66
3-2-2 حق مسکن ………………………………………………………………………………………………………….
69
3-2-3 حق بهداشت ……………………………………………………………………………………………………….
71
3-2-4 حق تأمین اجتماعی ………………………………………………………………………………………………
79
3-2-5ممنوعیت کار اجباری کودک ………………………………………………………………………………….
83
نتیجهگیری ……………………………………………………………………………………………………………
100
منابع و مأخذ …………………………………………………………………………………………………………
102
چکیده انگلیسی ……………………………………………………………………………………………………..
106
چکیده:
با توجه به روابط و مناسبات اجتماعی و فرهنگی و بر اثر فقر، بی سوادی، تخریب محیط زیست، سوء تغذیه و غیره امنیت جان میلیونها کودک در معرض خطر قرار دارد. نقض حقوق کودکان در بیشتر
کشورهای جهان، امروزه بخش مهمی از معضلات و مشکلات جوامع را تشکیل میدهد. به نظر میرسد مسئولیت این امر در درجه اول بر دوش والدین و سپس دولتها میباشد و در واقع میتوان اذعان داشت که شرایط موجود کودکان، باز تولید شرایطی است که والدین و دولتها برای آنان به وجود میآورند. از این رو در نظر گرفتن حقوق آنان با هدف حمایت از جنبههای مختلف زندگی، ضروری است و باید یکی از مهمترین دغدغههای دولتها به شمار آید و آنچه که در قوانین و اسناد بینالمللی در حمایت از حقوق کودک به تصویب رسیده است، در عمل به خوبی به اجرا در نیامده است. بر این اساس دولتها باید در اجرای درست آن حقوق، توجه جدی به عمل آورند.
در این پایاننامه سعی بر آن است که با بررسی حقوق فرهنگی و اجتماعی کودک، راهکارهایی برای پیشبرد این حقوق ارائه شود و زمینههای بهرهمندی آنان از این دسته از حقوق به درستی فراهم گردد.
واژگان کلیدی:
کودک، حقوق فرهنگی و اجتماعی، اسناد بین المللی، حضانت
مقدمه:
کودکی از مراحل بنیادین و بسیار حساس هر انسان در جامعه است. اگر این مرحله به خوبی شناخته شود و به طور مناسب پشت سر گذاشته شود، جامعه مملو از افرادی خواهد شد که قابلیتهای لازم برای زندگی در وضعیت مطلوب را دارند. کودک نخستین تعامل خود را با محیط، در خانواده آغاز میکند و بعد از خانواده، جامعه دومین محیطی است که اثرگذاری و اثر پذیری کودک در آن آغاز میشود و کودک اندک اندک در فرآیند رشد اجتماعی قرار میگیرد.
از آنجایی که سالهای اولیه کودکی در رشد و شخصیت و آینده کودک نقش بسزایی دارد، باید به همه ابعاد وجودی کودک از جمله رشد فرهنگی، اجتماعی، عاطفی، شخصیتی و … است، توجه کرد. هر کشوری متعهد به تأمین نیازهای افراد جامعه خود مخصوصاً کودکان در چارچوب و ظرفیتهای موجود خود میباشد، حائز اهمیت است که تمام توان خود را برای گسترش حقوق کودک بکار گیرد. زیرا نتایج مثبت آن در پیشرفت و رشد جامعه نیز تأثیر چشمگیری دارد. در نتیجه کودکان در آینده با مشکلات کمتری مواجه خواهند شد. با توجه مطالب فوق الذکر و آشکار شدن ارزشها و جایگاه والای کودکان و رعایت حقوق فرهنگی و اجتماعی آنان بعضاً شاهد مشکلات و نابرابریهایی هستیم. فلذا سعی بر آن است که راهکارها و پیشنهادهایی برای جلوگیری از این نابرابریها ارائه شود.
1- بیان مسئله :
حقوق کودک از زیر مجموعههای حقوق بشر محسوب میشود. در شناسایی حقوق انسان، شناخت موضوع آن، یعنی انسان، اهمیت بسیاری دارد و شناخت کودک به لحاظ وضعیت خاص وی از ارزش والایی برخوردار میباشد. کودک، انسانی است که دارای حقوقی اساسی و مشترک با سایر آدمیان میباشد و از کلیه حقوق مدنی برخوردار است از این جهت فرقی با بزرگسالان ندارند، اما قانوناً نمیتوانند حق خود را اعمال و اجرا کنند و توان حفظ و دفاع از آنها را ندارد. همانطور که این حقوق برای همگان آشکار است و این امر مورد عنایت خاص همه قانونگذاران و مصلحان اجتماعی قرار گرفته است، باید گفت، رعایت حقوق کودکان صرفاً در حد یک امر شخصی و خانوادگی نیست، بلکه باید در جامعه با سایر انسانها یکسان دیده شوند. به عنوان عضوی زنده و پویا در زندگی اجتماعی شریک و سهیم باشند. در این راستا دولت با توجه به ارزشهای فرهنگی و اجتماعی کودکان، در حمایت از احقاق حقوق آنان باید بکوشد. زیرا کودکان هر جامعه، آینده سازان آن جامعهاند، لذا رعایت حقوق آنان نه تنها آینده سعادتمند آنان، بلکه آینده روشن جامعه را نیز نوید میدهد.
2- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق :
کودکان به عنوان عضوی از خانواده و جامعه انسانی به لحاظ آسیب پذیری بسیار و نداشتن توانایی مناسب در دفاع از خود، بیش از دیگران در معرض خطر، تضییع حقوق قرار دارند و باید از سادهترین امکانات زندگی و حقوق اولیه خویش بهرهمند شوند، زیرا عدم بهرهمندی از حقوق اساسی، نقض حقوق آنان به شمار میآید. باید در جامعه محیطی امن و امکان دسترسی به عدالت برای همه کودکان فراهم شود. از آنجایی که هر کشوری متعهد به تأمین نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی افراد جامعه خود میباشد ضروری است که به حقوق کودکان که جزئی از همین افراد جامعه به حساب میآیند به حداقل اکتفا نکنند و به حد اعلاء بیندیشند.
باید در رشد و تکامل آنها همه توان را بر کف نهاد و به همه جوانب حقوقی کودکان نگریست. رعایت حقوق و پرورش صحیح آنان باعث آینده روشن جامعه میشود به همین جهت باید بیشتر از سایر افراد جامعه مورد توجّه و اهمیت قرار گیرند.
تلاش است که از این نابرابریها بکاهیم و اقدامی هماهنگ برای حقوق کودک در سطح بینالمللی با مشارکت اعضای جامعه جهانی برای رسیدن به سطحی مطلوب و حداقل استانداردهای حقوق بینالملل برای کودکان انجام دهیم که آنها هم به عنوان یک انسان از حقوق خود بهرهمند شوند، تا گام کوچکی در راستای برطرف نمودن این مشکلات برداشته شود.
3- اهداف تحقیق :
هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل حقوق فرهنگی و اجتماعی کودک در حقوق داخلی کشورها و اسناد بین المللی است. باید نظام حقوق کودکان را با توجه به سایر بخشهای نظام حقوقی، مد نظر قرار دهیم و دچار افراط و تفریط نشویم و نیازهای مادی، معنوی، روحی، جسمی و شأن انسانی آنان و مسائل بسیاری که پایههای اصولی توجه به حقوق این گروه خاص اجتماع است را مد نظر قرار دهیم. اقدامی هماهنگ برای حقوق کودک در سطح بینالمللی با مشارکت اعضای جامعه جهانی برای رسیدن به سطحی مطلوب و حداقل استانداردهای حقوق بین الملل برای کودکان انجام دهیم تا گام کوچکی در راستای بر طرف نمودن این مشکلات برداشته شود.
4- سؤالات تحقیق :
1) آیا با توجه به قوانین و مقررات کشور در زمینه نقش دولت و تکلیف والدین در حضانت بر کودکان زمینه بهرهمندی آنان از حقوق فرهنگی و اجتماعی به نحو مناسب مهیا است؟
2) آیا در این زمینه در حقوق ایران در مقایسه با اسناد بینالمللی تفاوتهایی وجود دارد؟
5- فرضیه های تحقیق :
1) در خصوص تکلیف دولت و والدین در زمینه بهرهمندی کودکان از حقوق فرهنگی و اجتماعی آنان از لحاظ نظری مهیاست، اما در عمل و اجرا با مشکلات رو به رو هستیم.
2) در مقایسه با اسناد بینالمللی از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی، کنوانسیون حقوق کودک، مقاوله نامه سازمان بین المللی کار تفاوتهایی در این زمینه وجود دارد.
6- روش تحقیق :
روش تحقیق توصیفی و تحلیلی میباشد و روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای با استفاده از منابع معتبر و موثق کتابخانههای کشور و نیز جستجوی اینترنتی است. البته در موارد جزئی از روش میدانی نیز استفاده گردیده است.
7- ساختار تحقیق :
پایاننامه حاضر در سه فصل کلی تنظیم شده است که هر کدام، بخشها و زیر مجموعههایی در بر دارد:
فصل اول تحت عنوان کلیات شامل چهار بخش میباشد؛ در بخش اول، به تعاریف و مفاهیم پرداخته شده. و سپس، پیشینه حقوق کودک در جهان و در ایران مورد بررسی قرار گرفته. در بخش سوم، به آثار و مزایای حقوق فرهنگی و اجتماعی کودک پرداخته شده است و در انتها، جایگاه حقوق کودک در نظام حقوقی، از نگاه قرآن، در ایران، در اسناد بینالمللی مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل دوم نیز، به حقوق فرهنگی ناشی از حضانت اختصاص داده شده است که شامل دو بخش است؛ بخش اول، حق آموزش و پرورش. بخش دوم، حق آزادی و شرکت در مجامع و اجتماعات.
فصل سوم راجع به حقوق اجتماعی ناشی از حضانت است که شامل دو بخش میباشد؛ در بخش اول، به خانواده به عنوان عنصر اساسی پرداخته شده و سپس حق شرایط مناسب زندگی کودک ( حق خوراک، حق مسکن، حق بهداشت، حق تأمین اجتماعی، حق ممنوعیت کار اجباری ) به رشته تحریر در آمده است.
فصل اول
کلیاتی در باب مفاهیم بنیادین
1-1 تعاریف و مفاهیم :
1-1-1 حق
انسان موجودی مدنی الطبع است و زندگی به صورت انفرادی برای وی بسیار مشكل و تقریباً غیرممكن خواهد بود، لذا تشكیل جامعه انسانی كه در آن افراد جامعه نیازهای یکدیگر را مرتفع سازند، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. اما در همین جامعه انسانی بعضاً اختلافاتی ایجاد میشود كه ضرورت وجود ابزار و دانشی كه بتواند به تنظیم روابط بین افراد جامعه و رفع اختلافات بپردازد احساس میشود. ریشه بسیاری از این اختلافات در تصوری است که افراد جامعه از تعریف حق در نظر دارند به این ترتیب که یک طرف حق خود را توسط دیگری از بین رفته میداند و این در حالیست كه طرف مقابل منكر چنین ادعایی است، سوالی كه در این قسمت مطرح میشود این است كه حق چیست؟ این سوال به ظاهر پیش پا افتاده موثر در بسیاری موضوعات و مفاهیم دیگر است به ویژه اینکه تصور قانونگذار در این خصوص ممکن است به ایجاد حق بیانجامد. در هر حال به لحاظ اهمیت این موضوع فلاسفه، بزرگان دین و حقوقدانان به کرات در این خصوص سخن به میان آوردهاند و گاهی اختلاف نظر در تعاریفشان دیده میشود.
در فرهنگ فارسی معین از حق به معنای راست، درست، مقابل باطل، حقیقت، یقین، عدل، داد، انصاف، سزاواری، شایستگی و… یاد شده است. ( معین، 1389: 405 )
در لغت نامه دهخدا حق در لغت به معنای ثابت یا هر چیز ثابتی است که انکار آن رواست؛ به عبارت دیگر، حق یعنی موجود ثابت. ( دهخدا، 1387: 9142 )
آنچه که بیان شد نشان دهنده آن است که حق واژهای عربی است. که به معنای ثبوت و تحقیق است و وقتی میگوییم چیزی تحقق دارد، یعنی ثبوت دارد. ( مصباح و کریمی نیا،20:1380 )
گاه معادل آن در زبان فارسی همتی پایدار به کار برده میشود. یعنی هر چیزی که از ثبات و پایداری بهرهمند باشد، حق است. ( آملی، 1375: 74 )
حق در اصطلاح فقهی نوعی از سلطنت است بر چیزی متعلق به عین، مانند حق تحجیر و حق رهانه و حق غرماء در ترکه میّت؛ یا متعلق به غیر عین، مانند حق خیار. ( قاسم زاده مقدم، 1367: 3 )
در جای دیگری ذکر شده است که حق امتیاز و نفعی است متعلّق به شخص که حقوق هر کشور در مقام اجرای عدالت از آن حمایت میکند و به او توان تصرف در موضوع حق و منع دیگران از تجاوز به آن را میدهد. ( کاتوزیان،442:1381 )
امّا از لحاظ حقوقی تعریف حق متفاوت است، برخی در تعریف آن آوردهاند که حق “سلطه و اختیاری است که حقوق هر کشور به منظور حفظ منافع اشخاص به آنها می دهد.” ( کاتوزیان، 1382: 249 )
به نظر میرسد حق، نوعی امتیاز خاصّی است که ذی حق از آن بهرهمند میشود و این امتیاز تضمین شده است.
میتوان اینگونه حقّ را معنا کرد که حق امری است که به سود فردی است و بر عهده دیگران. با این اوصاف حق همیشه در برابر تکلیف قرار میگیرد. زیرا جایی که حق مطرح باشد در مقابلش تکلیفی هم وجود دارد. مثلاً وقتی کودک نسبت به پدر حقّ نفقه دارد، در مقابل بر پدر تکلیف است که این حق را ادا کند. البّته عکس این قضیه هم وجود دارد و اینگونه نیست که لازمه هر تکلیفی وجود یک حق باشد.
2-1-1 حق بودن یا حق داشتن
«حق بودن» و «حق داشتن» از دیرباز یكی از مهمترین دغدغههای انسان در ساخت اندیشه و عمل فردی و اجتماعی بوده است.
پیشینه طولانی گفت وگوها و نظریه پردازیها درباره «حق» و تأمّلات فراوانی كه متفكران در طول تاریخ نسبت به ابعاد گوناگون حقوق طبیعی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و… داشتهاند، هرگز باعث نشده است كه مسأله «حق» و «حقوق» اهمیت و حساسیت خود را از دست بدهد و در شمار مقولات تاریخمند زندگی انسان درآید! بلكه تا آنجا كه حافظه منابع تاریخی به یاد میآورد مسأله حق و حقوق برای انسان اجتماعی مطرح بوده است و هر چه زمان بر آن گذشته اهمیت آن پررنگتر شده است.اینكه گذشت زمان و تكرار بحث و نظر درباره «حق» و «حقوق»، این مهم را از رونق نینداخته، بلكه ضرورت آن را شفافتر نموده است، ارتباط مستقیمی با رشد اندیشه، تحلیلها و تأمّلات علمی بشر در سدههـای اخیر دارد. ( ترابی، بیتا:1 )
واژههای «حق» و «حقوق» هر چند دارای ریشه لغوی یکسانی هستند و چه بسا فرق آن دو فقط در مفرد و جمع بودن باشد، اما در كاربردهای آن دو میتوان تفاوتی را مورد شناسایی قرار داد؛ واژه «حق»، هم با فعل «بودن» و هم با فعل «داشتن» به كار میرود؛ «حق بودن» به معنای مطابق با واقع بودن، ثبات و واقعیت داشتن، و «حق داشتن» به معنای برخورداری از یك امتیاز، امكان و قدرت برای انتخاب كردن. اما واژه «حقوق» در زبان فارسی به صورت یك اصطلاح برای «حقهای داشتنی» در آمده است و با فعل «داشتن» به كار میرود. برخی محققان مباحث فلسفه حقوق، معتقدند كه توجه انسانها در گذشته تاریخ بیشتر معطوف به «حق بودن» در برابر «باطل بودن» بوده است و كمتر به مقوله حقوق به عنوان «حق داشتن» میپرداختهاند. ( همان منبع، 3 )
به تعبیر این محققان، انسان گذشته به مسأله «حق» بیشتر از زاویه كلامی و اعتقادی نگریسته و دغدغه فهم درست و نادرست را داشته است، تا قلمرو تكلیف و مسؤولیت خود را در قبال آن روشن سازد و از این منظر، حق در مطالعات آنان جنبه مسؤولیت آفرینی و تكلیف زایی داشته است. در حالی كه انسان معاصر حق را از منظر حقوقی مورد توجه قرار داده و همّتش آن است تا میدانهای اختیار خود را شناسایی كند و دامنه انتخابگری و اعمال اراده و قدرت و خواست خود را گسترش دهد. به نظر اینان، اثبات هر حق در منظر كلامی و فلسفی قدیم، تكلیفها و محدودیتهایی را برای انسان به دنبال داشت و اثبات هر حق در نگاه حقوقی جدید، آزادیهای بیشتری را در اعمال اراده و انتخاب برای انسان به همراه دارد. ( همان منبع، 4 )
این نوع نگاه، گرچه میخواهد میان «حق بودن» و «حق داشتن» فـاصلهای ژرف پدید آورد و «حق بودن» را مقولـهای سنتی و كهنـه و «حق داشتن» را موضوع نو و جدی برای نسل معاصر معرفی میكند. اما براستی اگر میان این دو حق هرگونه ارتباطی را انكار كنیم موضوع «حقوق انسان» به منزله امتیازها و اختیارهای كاملاً قراردادی و بیپشتوانه و شكننده تلقی خواهد شد.
هر حقی از نوع «حق داشتن» زمانی جدی و پایدار و قابل دفاع است كه متّكی به حقّی از نوع «حق بودن» باشد و اگر حقهای بنیادین هستی را نادیده انگاریم، حقوق انسان چون زورقی بی پناه، دستخوش امواج تحلیلها، نظریهها، نیازها خواهد شد و گاه ضد خود را درون خویش خواهد پرورید. ( همان منبع، 5 )
برخی اندیشمندان اوایل قرن بیستم، از جمله حقوقدان آمریکایی، وسلی هوفلد، معتقدند که وقتی از حق سخن میگوییم، در همه موارد به یک معنا نیست. وی چهار معنا برای حق پیش بینی میکند و تأکید میکند که شناخت حق مستلزم فهم مصادیق چهارگانه آن است. این چهار معنا عبارتاند از:
حق به معنای ادعا
حق به معنای امتیازها
حق به معنای قدرت ها
حق به معنای مصونیت
وقتی حق مطالبه کردن دین توسط دائن مطرح میشود، حق به معنای ادعاست. این نوع از حق همیشه با تکلیف همراه است؛ به عبارت دیگر وقتی میگوییم «الف» از «ب» طلب دارد، به این معناست که «الف» حق دارد از «ب» طلب خود را مطالبه کند و در مقابل «ب» مکلف به پرداخت دین است. همچنین وقتی سخن از حق کودک برای شیر خوردن (رضاع) مطرح میشود، در مقابل، سرپرست او مکلف به تهیه زمینه برخورداری کودک از این حق است. حق نفقه، حق حضانت و… نیز جزء همین حقوق است. ( پیوندی،1390: 31 )
نوع دوم حق، به معنای امتیاز یا به عبارت دیگر به معنای آزادی است. هر گاه از حقوقی مانند حق آزادی بیان، حق انتخاب شغل، حق شرکت در اجتماعات[1] و… بحث میشود، حق به معنای امتیازی است که به فرد داده شده است و برای دیگران تکلیفی ایجاد نمیکند. به تعبیر دیگر، وقتی میگوییم «الف» حق آزادی بیان دارد، به این معنا نیست که در نتیجه این حق، «الف» میتواند چیزی از «ب» بخواهد و «ب» در برابر وی مکلف به انجام دادن عملی باشد. دست کم میتوان گفت که چنین چیزی مدلول مستقیم حق به معنای آزادی نیست. در این معنای حق، شخص محق، حق دارد. مثلاً آنچه در ذهن خود دارد، آشکار کند یا شغلی انتخاب کند که به آن علاقمند است. به همین دلیل، به این نوع حق، آزادی و امتیاز میگویند. ( همان منبع )
سومین نوع حق، حق به معنای قدرت و سلطه است. در صورتی که شخصی بتواند نسبت به شخص دیگر، رابطهای حقوقی را تغییر دهد، سخن از حق به معنای قدرت به میان میآید؛ مثلاً در صورتی که «الف» مالک شیئی باشد، حق دارد آن را به «ب» هبه کند و نسبت «ب» را با آن شیء تغییر دهد. در این فرض، «ب» در معرض تغییر قرار گرفته و نسبت جدیدی با آن شیء پیدا کرده است. ابراء ذمه بدهکار یا نوشتن وصیت نامه نیز از همین نوع است. ( همان منبع،32 )
نوع چهارم حق، حق به معنای مصونیت است. وقتی شخصی دارای مصونیت باشد، دیگران نمیتوانند نسبت به او اعمال قدرت کنند؛ برای مثال، مواد 1318 و 1175 قانون مدنی ایران که درباره حق حضانت اطفال است، از این نوع حق است. ماده 1175 این قانون مقرر میدارد: “طفل را نمیتوان از ابوین یا از پدر و مادری که حضانت با اوست، گرفت…” در اینجا پدر یا مادر در برابر تعرض دیگران، مصونیت دارند. (همان منبع، 32 )
همچنین حقوقی که در قوانین کشورها به عنوان حقوق بنیادین و اساسی برای شهروندان در نظر گرفته میشود، افراد را در برابر قانونگذاری عادی، از تعرض مصون میکند؛ برای نمونه طبق اصل 39 قانون اساسی ایران، افراد از حیثیت و شخصیت برخوردارند و در صورت بازداشت یا زندانی شدن، هتک این حق از طرف هر کسی که باشد، ممنوع و قابل پیگرد است. همچنین، حقوقی که در اصول 32، 33، 38، 164 قانون اساسی برای افراد و شهروندان پیش بینی شده است از جمله این حقوق اند. ( همان منبع )
3-1-1 کودک
کودک در لغت به معنای کوچک، خرد و ضعیف آمده است. کودکی به شرایط یا زمان کودک بودن اشاره دارد، مقطعی از عمر انسان در دوره کودکی اختصاص دارد هرچند که از لحاظ عرفی، حقوقی، فقهی مرز دقیقی برای آنان تعیین نشده است. علمای حقوق و فقها به جهت تأثیرات خاصی که دوره کودکی در حقوق و تکالیف دارد، اقدام به تعریف آن نمودهاند. از نظر عرف دوره کودکی پس از نوزادی شروع تا رسیدن به سن قانونی ادامه مییابد.
حضرت امام خمینی(ره) در تحریر میفرماید «الصغیر و هو الذی لم یبلغ حد البلوغ محور علیه شرعا لا تنفذ تصرفاته فی امواله»
صغیر کسی است که به حد بلوغ نرسیده باشد، این شخص از تصرفات در اموال خود ممنوع خواهد بود و در ادامه میافزاید: هرچند که درکمال تمییزی و رشد باشد و تصرفاتش در نهایت سود و صلاح صورت گیرد. چنین شخصی از نظر فقها کودک تلقی میگردد. کودک یا صغیر در اصلاح حقوقی به کسی گفته میشود که به نمو جسمی و روحی لازم برای زندگی اجتماعی نرسیده باشد.
مطابق ماده 958 قانون مدنی: ” هر انسان متمتع از حقوق مدنی خواهد بود و لیکن هیچ کس نمیتواند حقوق خود را اجرا کند، مگر آنکه برای این امر اهلیت قانونی داشته باشد. کسی اهلیت قانونی برای اجرای حقوق مدنی دارد، که ممنوع و محجور از تصرف اموال و حقوق مالی خود باشد.”
مطابق ماده 1207 قانون مدنی: ” اشخاص ذیل محجور و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع هستند:
صغار
اشخاص غیر رشید
مجانین. “
ماده یک کنوانسیون حقوق کودک اشعار داشته: ” از نظر این کنوانسیون منظور از کودک افراد انسانی زیر 18 سال است؛…. مگر اینکه طبق قانون قابل اجرا درباره کودک سن بلوغ کمتر تشخیص داده شود.”
همچنین تعریف کودک در اسناد دیگری نیز به چشم میخورد: بند 5 ماده 6 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، مصوب 1966 مجمع عمومی سازمان ملل متحد، نیز درباره مجازات اعدام تصریح میکند: حکم اعدام درباره جرایم ارتکابی اشخاص کمتر از هجده سال صادر نمیشود و درباره زنان باردار اجازه اجرا ندارند.
کودکی یک مرحله از مراحل زندگی طبیعی انسان است. باید دید آیا صرف نظر از اعلام قانونگذار و تصویب قانون ملی در کشوری خاص، آیا دانش امروز یک فرد پنج ساله یا نه ساله را بزرگسال قلمداد میکند یا کودک؟ شکی نیست که هیچ روانشناس یا زیست شناسی در کودک دانستن این اشخاص تردیدی به خود راه نخواهد داد. از طرف دیگر باز هم معیارهای علوم امروزین یک انسان هجده یا نوزده ساله را کودک محسوب نمیکنند. و همچنانکه بسیاری از نظامهای حقوقی ملی همین معیار را برای سن کبر و خارج شدن شخص از جرگه کودکان برگزیدهاند. به بیان دیگر باید میان صغیر بودن یا کبیر بودن از نظر قانونی و کودک یا بزرگسال بودن از نظر علمی و طبیعی قائل به تمیز شد.
کودک بودن یک پدیده طبیعی انسان است. حال تصویب قانون خاص در مجلس قانونگذاری یک کشور برای کبیر شمردن انسانی که از نظر علمی و طبیعی کودک است، تأثیری در پدیده کودکی نخواهد داشت. ( عابد خراسانی، 1389: 69 )
بنابراین میبینیم که از نظر حقوقی، کودک از کلیهی حقوق مدنی برخوردار است و از این جهت فرقی با بزرگسال ندارد، اما از نظر قانون نمیتواند حق خود را اعمال و اجرا کند. زیرا موجودی است که به تنهایی توانایی انجام کارهای خود را ندارد و نیازمند به حمایت والدین و بزرگترها است، ولی به عنوان یک انسان در جامعه زندگی میکند و باید حقوق آنها را داشته باشد و این آرامش و حقوق و آزادیهای فردی را دولت و والدین میتوانند به کودکان بدهند، تا درست زندگی کنند و جامعه سالمی را در آینده پیشرو داشته باشند.
4-1-1 حضانت
حضانت در لغت به معنای تربیت طفل و پروردن و پروراندن، زیر بغل گرفتن، در کنار نهادن، زیر بال گرفتن و حفظ و نگهداری و پرورش کودکان خردسال و تنظیم روابط آنها با خارج در دامان والدین است.
سایر فقها نیز تعاریفی مشابه این تعریف برای حضانت آوردهاند، فقهای امامیه در تعریف حضانت چنین گفتهاند: حضانت عبارت است از ولایت و سلطنت تربیت طفل و متعلقات آن از قبیل نگهداری کودک، گذاشتن آن در بستر، سرمه کشیدن، پاکیزه نگه داشتن، شستن جامههای او و مانند آن.
هر چند حضانت نوعی سلطنت و ولایت بر تربیت کودک، است ولی حضانت تنها در نگهداری کودک و توجه به امور جسمی او محدود نمی شود. همه مسائل تربیتی و آموزشی و حمایت روحی و اخلاقی و فرهنگی او را در بر می گیرد. ( صفایی، 1385: 331 )
شهید ثانی حضانت را اینگونه تعریف کرده است: حضانت به فتح جاء، سرپرستی طفل و دیوانه و انجام آنچه که به مصلحت وی است، از قبیل نگهداری و گذارندن در رختخواب و برداشتن و شستن لباس او مانند آن میباشد.
نباید فراموش کرد که نگهداری طفل فقط مختص به پرورش جسمی نیست، بلکه طفل از نظر روحی و جسمی و مادی و معنوی باید تحت مراقبت و پرستاری و توجه باشد. با اینکه قانون مدنی بیشترین بحث حضانت و نگهداری کودکان را مطرح کرده است. اما تعریفی از حضانت ارائه نداده و به راحتی از آن گذشته است و به نظر میرسد که حضانت اقتداری است که قانون به منظور حفظ و نگهداری و تربیت کودکان به والدین و سرپرست قانونی آنان اعطا کرده است. به طوری که در این اقتدار حق و تکلیف با هم میآمیزد.
طبق ماده 1168 قانون مدنی ” نگهداری طفل هم حق و هم والدین است ” منظور از حق آن است که پدر و مادر نسبت به حضانت فرزندشان اقتدار دارند و این حق از عقد حاصل شده است. طبق این قانون نمیتواند ابوین یا یکی از آنها را از حضانت طفلشان منع کرده، کلمه نگهداری در این قانون شامل تربیت نیز میشود.