صادرات براساس مدلهای تجارت بین الملل
نظریه مرکانتلیستها:
در این نظریه که در قرن ۱۶ میلادی تا اواسط ۱۷ میلادی فراگیر بود این دیدگاه مطرح می شد که کشورها برای ثروتمند شدن باید صادرات انجام دهند و جلوی واردات را بگیرند.زیرا صادرات بیشتر موجب ورود طلا و پول به داخل کشور و افزایش ثروت ملی می شود، به همین دلیل نقش دولت به عنوان مانعی که باید جلوی واردات و یا خارج شدن طلا و پول را می گرفت و به عنوان عامل که باید ساز وکار افزایش صادرات یا وارد شدن طلا و پول به داخل کشور را فراهم می کرد. بسیار پر رنگ بود. (حقیقی،۱۳۸۴،۶)
نظریه مزیت مطلق آدام اسمیت:
دراین نظریه که در کتاب ثروت ملل در سال ۱۷۷۶ م توسط آدام اسمیت بیان شد این موضوع مورد تاکید قرار گرفت که کشورها باید کالایی را که در آن تخصص و مزیت دارند و نسبت به بقیه کشورها با قیمت کمتری را تولید می کنند را صادر نمایند و کالاهایی را با قیمت بیشتری نسبت به سایر کشورها تولید می کنند وارد نمایند، که این کار سبب افزایش کارایی اقتصادی می شود.(حقیقی۱۳۸۴: ۸)
نظریه مزیت نسبی دیوید ریکاردو:
دیوید ریکاردو توانست با بهره گرفتن از نظریه مزیت نسبی نشان دهد که اگر کشوری تمام کالاها را ارزاتر از سایر کشورها تولید کند (معنایش آن است که بر طبق نظریه مزیت مطلق آدام اسمیت نباید تجارت بین المللی انجام دهد) بازهم از تجارت کردن با کشورهای دیگر منتفع خواهد شد بر اساس این نظریه اگر تجارت صورت گیرد هر کشور باید کالایی را صادر کند که در آن مزیت داشته باشد و در مقابل کالایی را وارد کند که در تولید آن از مزیت نسبی برخوردار نباشد در حقیقت در این نظریه نگاه به صادرات به درون کشور تغییر کرد و دیگر مقایسه بین دو کشور صورت نمی گرفت بلکه مقایسه بین وضعیت محصولات تولیدی در داخل کشور انجام می شد . (حقیقی۱۳۸۴: ۱۲)
نظریه مزیت دیوید ریکاردو بر اساس مفروضات زیر استوار است:
نظریه ارزش- کار
متفاوت بودن توابع تولید برای دو کالا در دو کشور
خطی بودن توابع تولید
عوامل تولید نمی توانند از کشوری به کشور دیگر منتقل شوند
هزینه تولید یک واحد کالا ثابت است
منابع در اشتغال کامل هستند(حقیقی۱۳۸۴: ۱۲)
نظریه وفور عوامل تولید(هکچر و اوهلین):
بر اساس نظریه هکچر و اوهلین هر کشوری کالایی را صادر خواهد کرد که برای تولید آن از منابع سرشار خود به مقدار زیادی استفاده کرده است و کالایی را وارد خواهد کرد که کمترین عامل تولید آن را در اختیار دارد به عبارت دیگر وجود تفاوت در هزینه های نسبی به دلیل اختلاف در موجودی اولیه عوامل تولید نهفته است این نظریه بر اساس مفروضات زیر استوار است :
بر این اساس فراوان بودن هر عامل تولید به معنی ارزان بودن آن عامل در نظر گرفته می شود در نتیجه هر کشور باید کالاهایی را تولید کند که از عوامل تولید ارزان و فراوان، برای بدست آوردن آنها بیشتر استفاده می کند و در این حالت محصولات این کشور می تواند با هزینه کمتری تولید شود.
این نظریه بیان می دارد که کشورهایی که در یک زمینه خاص عوامل تولید فراوانی دارند باید صادر کنند و کشورهایی که کمبود عوامل تولید دارند باید وارد کنند. (حقیقی۱۳۸۴: ۱۷)
اولین کسی که اقدام به آزمون نظریه هکچر و اوهلین نمود واسیلی لئونتیف بود وی در سال ۱۹۵۳ نتیجه مطالعات خود را در مورد نوع صادرات و واردات کشور آمریکا منتشر نمود، از آنجا که در ایالات متحده آمریکا سرمایه نسبت به نیروی کار فراوان است، انتظار می رفت که بر اساس نظریه وفور عوامل تولید، صادرات آن کشور بیشتر در برگیرنده محصولات سرمایه بر باشد و در مقابل فرآورده های کاربر سهم بیشتری از واردات آن کشور را در بر گیرد. اما نتایج ارائه شده لئونتیف نشان داد که آن کشور صادرکننده محصولات کاربر و واردکننده فراورده های سرمایه بر است. این نتیجه به عنوان معمای لئونتیف معروف گردید. (همان ،۱ :۱۷)
نظریه گردش تکنولوژی در جهان(چرخه حیات تکنولوژی):
این نظریه بیان می دارد، برخی کشورها در یک دوره زمانی خاص با بهره گرفتن از یک تکنولوژی جدید نوآوری انجام می دهند و محصولی را تولید کرده که سایر کشورها مصرف می کنند.یعنی کشورهای نوآور صادر کننده و سایر کشورها وارد کننده هستند.اما پس از مدتی این تکنولوژی از کشورهای نوآور به سایر کشورها منتقل می شود و چرخه تبادل برعکس می شود یعنی سایر کشورها صادر کننده و کشورهای نوآور وارد کننده می شوند.(زیرا کشورهای نوآور این تکنولوژی را رها کرده و به دنبال تکنولوژی جدیدی رفته اند)به عنوان مثال می توان به صنعت نساجی در انگلستان اشاره کرد. (همان :۲۰)
نظریه مزیت پیشتاز بودن:
این نظریه در رابطه با کالاهایی هست که صرفه جویی در مقیاس آنها بالا است و بیان می دارد که کسانی که اول وارد این صنعت می شوند در آن صنعت مزیت دارند. (همان :۲۶)
نظریه مزیت رقابتی مایکل پورتر:
پورتر در این نظریه بیان می دارد که ۴ عامل باعث ایجاد مزیت رقابتی در سازمان – صنعت-کشور می شود.
این ۴ فاکتور عبارتند از:
ابزارهای مورد استفاده دولت برای حمایت از صادرات
اگر بخواهیم ابزارهای مورد استفاده دولت را بررسی کنیم می توانیم آنها را به دو دسته ابزارهای 1- ابزار های استراتژی جایگزینی واردات و2- ابزارهای استراتژی توسعه صادرات تقسیم نمود که شامل موارد زیر است.
الف- ابزار های استراتژی جایگزینی واردات
1-وضع تعرفه ها
در صورتی که کالای وارد اتی بنا به دلیلی مانند وجود کیفیت،دوام و خدمات پس از فروش،جانشینی نداشته باشد، مقدار واردات آن در اثر وضع تعرفه کاهش یافته و قیمت آن بیشتر افزایش پیدا میکند،همچنین در این روش برای دولت ایجاد درآمد شده و امکان بروز مفاسد مالی کمتر خواهد بود.
2- ایجاد سهمیه برای واردات
در این حالت تنها می توان سقفی برای تعداد واردات کالاها تعیین کرد.در این روش چون محدودیتی برتعداد واردات وضع می شود،درآمد دولت نیزکاهش خواهد یافت و منافع حاصل تنها نصیب افرادی
می شود که اجازه واردات این نوع کالاها را دریافت نموده اند و از این رو نسبت به روش وضع تعرفه ها مفاسد بیشتری دارد.
3-عوارض جبرانی
نوعی تعرفه یامالیات است و به بهانه جبران دامپینگ و یا یارانه ای که ازسوی کشورصادرکننده بعمل آمده است،برقرارمی شود .در صورتی که کشور قبلا از روش تعرفه استفاده می کرده است،عوارض جبرانی مالیات یا تعرفه اضافی است و ماهیت ما به التفاوت رادارد.در غیر این صورت به شکل مالیاتی است که بر کالاهای وارداتی بسته میشود.
4-دخالت دولت درتجارت خارجی
دراین روش دولت از طریق ایجاد کنترل ها و ضوابط برای واردات و دخالت مستقیم در خرید کالا ازخارج، واردات رامحدود میکند .و همچنین،دولت باپرداخت یارانه مستقیم به صنایع داخلی و افزایش توان آنها در کاهش قیمت و بالا بردن قدرت رقابتی صنایع،می تواند باعث کاهش تقاضا برای کالاهای وارداتی شود.
5-ازدیاد تشریفات ورود کالا
این عامل نوعی مانع غیر تعرفه ای است که به عنوان مثال می توان از افزایش بازرسی کالا،درخواست گواهی بهداشت و سلامت قرنطینه گیاهان و دام،برقراری استانداردهای خاص،درخواست تعهدات و تضمینات وتهیه مدارک لازم برای اجازه ترخیص و ورود کالابه بازار کشور نام برد.
6-نرخ ارز
وجود نظام چند نرخی ارز نیز می تواند عاملی برای ایجاد مانع برای واردات باشد به این ترتیب که بانک مرکزی می تواند ارز موجود نیاز صنایع داخلی جانشین واردات رابه آنها ارزان تر و در مقابل،ارز مورد نیاز بازرگانان برای واردات کالاهای رقیب تولید داخلی راگرانتر بفروشد.
به همین جهت، به منظور کنترل عرضه ارز،صادرکنندگان مکلف به سپردن پیمان ارزی و فروش ارز به سیستم بانکی و یا مصرف کنندگانی که بانک مرکزی اعلام می کند،هستند.
7-سایر ابزارها
اگر بخواهیم ابزارهای دیگری را نیز بیان کنیم می توانیم به مواردی مانند ذیل اشاره کنیم .
شکل بخشیدن به نظام توزیع کالاها به منظور حمایت از تولید داخلی و تقویت توزیع دولتی
معافیت های مالیاتی برای صنایع نو پای داخلی
مشارکت یا سرمایه گذاری مستقیم دولت در فعالیت های تحقیق و توسعه
اعطای تسهیلات و اعتبارات بانکی با نرخ سود کم
هزینه فرصت های آموزشی
ب- ابزارهای استراتژی توسعه صادرات
1- آزادسازی تجارت خارجی
در از طریق کاهش محدودیت های مقداری و مقرراتی واردات و صادرات انجام می شود
2-معافیت صادرات و در آمدهای صادراتی از مالیات
در این روش که به عنوان یکی از روش های مالی حمایت محسوب می شود،دولت به منظور حمایت از صادرکنندگان اقدام به کاهش یا معافیت کامل مالیات بر درآمدهای صادراتی افراد می نماید.
3-پرداخت یارانه به صادرکنندگان
در این حالت صادر کننده می تواند کالا را گران تر از قیمت جهانی از تولیدکننده داخلی خریداری کرده (معادل یارانه دریافتی) و این امر باعث می شود تا تشویقی برای افزایش تولید داخلی و توان صادراتی کشور گردد.
4-پرداخت یارانه به نهاده
دولت در این روش می تواند با پرداخت یارانه به برخی از نهاده های تولیدی که در فرایند تولید کالاهای صادراتی به کار برده می شود، این نهاده ها رابه قیمتی ارزان تر در اختیار صادرکنندگان قراردهد تا قدرت رقابت آنان را افزایش دهد.
5- اعطای تسهیلات اعتباری ارزان
این امر باعث می شود تا کارایی نهایی سرمایه گذاری بیشتر از هزینه تامین سرمایه مالی لازم قرارگرفته و توجیه اقتصادی طرح افزایش یابد،به طوری که حتی برخی از طرح های کم بازده اقتصادی نیز به طور موقت توجیه پذیر می شوند.
6-اعطای تسهیلات در امر حمل و نقل کالاهای صادراتی
زمانی که مشکل صادرات مربوط به توزیع و رساندن کالا به بازار صادراتی باشد، اعطای تسهیلات و کمک هزینه در برخورداری از امکانات در حمل و نقل، بسته بندی و بازرسی کیفیت می تواند مشوق مناسبی برای صادرات باشد.
7- اعطای تسهیلات در بازاریابی و تبلیغات
در صورتی که مشکل صادرات شناسایی تقاضا در بازارهای خارجی و تبلیغات ویا به طور کلی مباحث بازاریابی و به دلیل عدم توانایی صادرکنندگان به تقبل هزینه های آن باشد، دولت می تواند وارد عمل شده و با اعطای تسهیلات و بر عهده گرفتن هزینه های آن در امر بازاریابی و تبلیغات ورود پیداکند.
8-اعطای معافیت تعرفه ای برای نهاده ها
حمایت های مالی به صورت معافیت تعرفه ای بر واردات سرمایه ای،مواد خام و واسطه ای مورد نیاز صادرات،شکل دیگری از کمک به صادرات است.
9- ضمانت دولت به جبران زیان مالی صادر کننده
این امر باعث می شود تا خطر زایی صادرات کاهش یافته و باعث افزایش انگیزه برای صادرکنندگان شود. در این می توان به عنوان نمونه به نهاد صندوق ضمانت صادرات اشاره کرد.
10- جذب سرمایه گذاری خارجی
سرمایه گذاری خارجی و ایجاد فضای مناسب برای جذب آن از اهرم های مهم توسعه صادرات است
جذب سرمایه گذاری خارجی برای طرفداران توسعه صادرات بسیار مهم است .در واقع این افراد نه تنها سرمایه گذاری خارجی را وابستگی نمی دانند بلکه آنرا حلقه تقویت کننده تولید و اقتصاد قلمداد می کنند.شکل و حدود استفاده از سرمایه گذاری خارجی در چارچوب قانون به سیاست های مالی دولت بستگی دارد .
11- کاهش نرخ برابری پول داخلی
از آنجا که هدف اصلی این کار اجرای سیاست یک نرخی ارز است،از این رو معمولا پیما نسپاری انجام نمی شود.ولی در شرایطی که،نرخ رسمی ارز پایین تر از قیمت بازار غیر رسمش بوده و توزیع آن به شکل سهمیه بندی صورت گیرد (شرایط بحران ارزی )،به نحوی که صادرکننده موظف باشد ارز حاصل از صادرات را به سیستم بانکی تحویل دهد،تعدیل نرخ ارز معمولا به صورت ارائه تخفیف و یا معافیت پیما ن ارزی شروع شده و به صادرکنندگان اجازه داده می شود تا تمام یا بخشی از ارز صادراتی خود را در بازار غیررسمی ارز به فروش برسانند.
کاهش سریع تر و شفاف تر ارزش پول داخلی به طور رسمی و علنی از سوی بانک مرکزی و به صورت اعلا نرخ های جدید تبدیل،انجام می گیرد.
12- استفاده از رایزن های بازرگانی متخصص و توانمند
دولت می تواند با آموزش و پرورش رایزن های بازرگانی توانا و آشنا به امور تجارت و تربیت کادرهای مجرب بازرگانی به عنوان وابسته اقتصادی خود در کشورهای هدف بصورت عینی از صادرات و صادر کننده گان حمایت کند و به آنها در حضور و نفوذ در بازارهای جهانی یاری رسانند و از طریق این رایزنهای بازرگانی که در حقیقت، دیده بانها ی صادرکنندگان هستند،مسیر حضور در بازارهای جهانی را هموار سازند و ما در این تحقیق به طور دقیق این ابزار کا آمد دولت را بررسی می کنیم و در ادامه به بررسی نقش و جایگاه رایزن بازرگانی در توسعه تجارت خارجی و چگونگی توانمندیهای آن از دید صادرکنندگان خواهیم پرداخت.
لازم به ذکر است که برای شروع سیاست توسعه صادرات، آزاد سازی تجارت خارجی نیز باید در کنار سایر ابزارها مورد استفاده قرارگیرد. (بهادرانی، 1385: ۲۶-2۵)
- مقدمه
تجارت الکترونیک واژهای است که برای تجارت از طریق سیستمهای اطلاعاتی، ارتباطی بکار میرود. تجارت الکترونیک با وجود این که مدت زمانی زیادی از عمر آن نمیگذرد ولی نقش بسزا و چشمگیری در زندگی روزمره ما به عهده گرفته است به طوری که اجتناب از آن کار آسانی نیست. یکی از سادهترین و کارآمدترین نقش تجارت الکترونیک در زندگی روزمره کاربران اینترنتی، خرید و فروش اجناس و تبادل وجوه مربوطه از طریق کارت هوشمند هست.
هدف از تجارت الکترونیک که در واقع ترکیبی از فنها و شگردهای بازرگانی است. همکاری، رقابت و بازدهی بیشتر شرکتهای مختلف میباشد به طوری که طی ۱۵ سال گذشته سبب توانایی شرکتها در زمینههایی مثل اصلاح روشهای تجارتی و پیشرفت در زمینه ارتباطی با شرکتهای مرتبط و بالأخره گسترش دامنه بازرگانی، تجاری حتی در مقیاسهای بزرگ و جهانی شده است.
۲-۲- تعاریف تجارت الکترونیک
تجارت الکترونیک انجام کلیه فعالیتهای تجاری با بهره گرفتن از شبکههای ارتباطی کامپیوتری، به ویژه اینترنت است. تجارت الکترونیک، نوعی، تجارت بدون کاغذ است. به وسیله تجارت الکترونیک تبادل اطلاعات خرید و فروش و اطلاعات لازم برای حملونقل کالاها، با زحمت کمتر و مبادلات بانکی با شتاب بیشتر انجام خواهد شد. شرکتها برای ارتباط با یکدیگر،محدودیتهای فعلی را نخواهند داشت و ارتباط آن ها با یکدیگر سادهتر و سریع تر صورت میپذیرد. ارتباط فروشندگان با مشتریان نیز میتواند به صورت یک به یک باهر مشتری باشد. به عبارت دیگر، تجارت الکترونیک نامی عمومی برای گسترهای از نرمافزارها و سیستمهای است که خدماتی مانند جستجوی اطلاعات، مدیریت تبادلات، بررسی وضعیت اعتبار، اعطای اعتبار، پرداخت به صورت روی خط، گزارش گیری و مدیریت حسابها را در اینترنت به عهده میگیرند. این سیستمها زیربنای اساسی فعالیتهای مبتنی بر اینترنت را فراهم میآورند. هدف از بهکارگیری تجارت الکترونیک، ارائه روشی جدید در انجام امور بازرگانی میباشد. به واسطه این روش، تاجران قادرند که محصولات و خدمات خود را به شکل تمام وقت و به تمام خریداران در سرتاسر جهان - مستقل از مرزهای جغرافیایی و ملیتها -عرضه کنند.(اعرابی،۱۳۸۳ :۱۳)
بسیاری از مردم، تجارت الکترونیک را منحصر به خرید و فروش از طریق شبکه اینترنت میدانند، درحالیکه این امر فقط بخش کوچکی از تجارت الکترونیک را تشکیل میدهد و این مفهوم اکنون گستره وسیعی از جنبههای مختلف تجاری و اقتصادی را دربر گرفته است. به سادگی میتوان هرگونه فعالیت تجاری و مالی بین مؤسسات و افراد مختلف را در حیطه تجارت الکترونیک گنجاند.
تجارت الکترونیک روش دیگری برای تبادلات الکترونیکی اطلاعات و انجام مبادلات تجاری است که یک پل الکترونیکی را بین مراکز تجاری ایجاد کرده است. تجارت الکترونیک با حجم کمتری از اطلاعات که لزوماً در قالب یکسانی نبوده و بین مردم عادی رد و بدل میشود، سر و کار دارد. تجارت الکترونیک در ابتدای پیدایش خود، چیزی بیش از یک اطلاعرسانی ساده تجاری نبود و هرکس میتوانست محصولات خود را با بهره گرفتن از صفحات وب بر روی اینترنت تبلیغ نماید. آمار منتشره از ۵۰۰ شرکت نشان میدهد که حدود ۳۴ درصد از آن ها در سال ۱۹۹۵ و حدود ۸۰ درصد در سال ۱۹۹۶ از روش فوق برای تبلیغ محصولات خود استفاده کردهاند.تا پایان سال ۲۰۰۱ بیش از ۲۲۰ بیلیون دلار معاملات مالی توسط صدها سایت تجاری بر روی اینترنت انجام پذیرفت.
سازمانها و مؤسسات علمی و تحقیقاتی و مراکز تجاری معتبر جهانی و پژوهشگران فعال در زمینه تجارت الکترونیک چندین تعریف از تجارت الکترونیک ارائه کردهاند(سعیدی،۱۳۸۳ :۶)
تعریف لینچ و لیندکوئیست: تجارت الکترونیک به معنای مبادله محصولات و خدمات در مقابل پول با استفاده از تواناییهای اینترنت است.
کالاکوتا و وینسون دو پژوهشگر مشهور تجارت الکترونیک در کتاب خود به نام <مرزهای تجارت الکترونیک> آن را اینطور تعریف میکنند: تجارت الکترونیک واژه معادلی است برای خریدوفروش محصولات، خدمات و اطلاعات به وسیله زیر ساختارهای شبکهای. (صادقیان،۱۳۸۴:۴۷)
گروه کاری فناوری زیر ساختارهای اطلاعاتی و کاربرد آن[۱] یک تعریف کارکردی از تجارت الکترونیک ارائه میکند: تجارت الکترونیک ارتباطات، مدیریت دادهها و خدمات ایمنی را یکپارچه میسازد تا کاربران تجاری در سازمانهای گوناگون بتوانند به صورت خودکار اطلاعات را مبادله کند.
ولادیمیر زواس در مقاله خود به نام ساختار و آثار کلان تجارت الکترونیک بیان میدارد: تجارت الکترونیک به معنی سهیم شدن در اطلاعات، حفظ ارتباطات تجاری و هدایت مبادلات بازرگانی به وسیله شبکههای ارتباطی است.
با توجه به تعاریف فوق شاید بتوان تجارت الکترونیک را اینطور تعریف کرد که: <تجارت الکترونیک به معنی اطلاعرسانی، تبلیغات و خریدوفروش کالاها و خدمات و حفظ و برقراری روابط تجاری از طریق سیستمهای مخابراتی و ابزارهای پردازش دادهها است.
ویژگی اصلی همه این فعالیتها تسهیل فرایندهای تجاری، حذف فرایندهای غیرضروری در انجام امور بازرگانی و کاهش هزینهها از طریق بهبود و افزایش هماهنگی، کاهش هزینههای اداری به ویژه هزینه مکاتبات و کاغذبازی و بهبود دسترسی به بازار و افزایش تنوع برای مشتریان به معنای عام است.
مهمترین ویژگی تجارت الکترونیک از دیدگاه بازاریابی، برقراری ارتباط سازمان یا فرد با کل مخاطبان و سازگار ساختن محصولات و خدمات با نیازهای فرد - فرد آنهاست. برآیند این عمل رقابت شدید، تنوع عرضهکنندگان و محصولات و خدمات آن ها و در نتیجه کاهش هزینهها و افزایش رضایتمندی مشتریان است.نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که موضوع تجارت الکترونیک، موضوع فناوری و دانش فنی نیست. در بحث تجارت الکترونیک بیشتر هدف شناخت الگوهای جدید تجارت و ارتباطات موجود در محیط الکترونیکی است. همچنین باید توجه داشت که تجارت الکترونیک مجموعهای است از فناوریهای مخابراتی، پردازش و ذخیره دادهها در ارتباط با بازارها، سازمانها، مشتریان، واسطهها و سیستمهای پرداخت الکترونیکی. از طرف دیگر استراتژی جهش صادراتی در حال حاضر مهمترین استراتژی تجاری و اقتصادی است که در کشور ما باهدف حضور فعال در صحنه تجارت بینالملل دنبال میشود. شاید در حال حاضر مهمترین مسئلهای که میتواند در تحقق این دو مهم، جامعه سیاستگذاری کشور را راهنما باشد، تأثیر است که توسعه تجارت الکترونیکی میتواند بر صادرات داشته باشد. در تحلیل که در مورد توسعه صادرات میشود، با توجه به اینکه جمعیت ایران چیزی حدود یک درصد جمعیت جهانی است، اگر این کشور بخواهد به اندازه سهم جمعیتی خود از تجارت جهانی سهم ببرد، با یک محاسبه سرانگشتی لازم است چیزی حدود ۱۸۰ میلیارد تا سال ۱۴۰۰ داشته باشد. دستیابی به این رقم مستلزم توسعه همهجانبه عوامل موثر بر توسعه صادرات خواهد بود (فتحی و عزیزی، ۱۳۸۶ :۲۰).
[۱] - IITA
جرم یک قاعده ریاضی یا قانون فیزیکی نیست که دارای مفهوم ثابت و لایتغیری از این دو و در رابطه با جوامع و مکاتب حقوقی و اجتماعی و غیره و حتی در رابطه با مذاهب و ادیان، معانی متفاوتی پیدا می کند هر کدام از آنها جرم را به گونه ای تعریف کرده اند(فیض، 1369: 59) مثلاً “گاروفارلو"[1] حقوقدان معروف جرم را چنین تعریف می کند: «جرم عبارت از عملی است که خلاف نوعی از احساسات شرافتمندانه و خداپرستانه انجام شود.» (همان)
“کارارا"[2] در تعریف جرم گفته است: «جرم تجاوز از حدود و قوانین کشور است که به وسیله کسی انجام شود به شرطی که شخص مرتکب، مکلف یا مجاز به انجام آن نباشد و در ضمن برای آن تجاوز مجازات تعیین شده باشد.»(همان)
“دور کیم"[3] جامعه شناس معروف فرانسه درباره جرم چنین می گوید: «ما می توانیم وجود یک سلسله از عملیاتی را اثبات کنیم که اجتماع علیه آنها واکنشی به صورت مجازات نشان می دهد از این سلسله عملیات، گروهی می توان درست کرد و به آن عنوان مشترکی بنام جرم را داد.» (مظلومان، 1352: 19 و 20).
“گارو"[4] می گوید: «جرم انجام دادن یا ترک عملی است که قبلاً ممنوع و برای آن مجازات به معنی اخص تعیین شده باشد و در ضمن انجام دادن یا ترکش به جهت اجرای یک حق نباشد.» (فیض، 1369:60)
“عبدالقادر عوده” در تعریف جرم چنین بیان می دارد: «جرایم از دیدگاه شریعت اسلامی عبارت از محضورات (اعمال ممنوعه) که خداوند به وسیله ی کیفر حد یا تعزیر از آن منع کرده است، بنابراین جرم، فعل یا ترک فعلی است که شریعت آن را تحریم و برای آن مجازات تعیین کرده است.» (عوده، 1379: 90 و 91) در حقوق جزای عرفی غالباً روی این تعریف تکیه می شود که: «جرم عبارت است از عملی که قانون آن را قدغن کرده یا ترک عملی که قانون آن را لازم دانسته، برای آن عمل یا ترک، کیفری مقرر داشته است.» (فیض، 1369:60)
الف) از نظر حقوقدانان
مجرم کسی است که مرتکب جرم می شود. (همان: 206.) تا کسی مبادرت به فعل یا ترک فعلی که مطابق قانون جرم شناخته شده، نکند، فعل یا ترک فعل مجرمانه در چهارچوب قانون بی حرکت باقی می ماند. انجام فعل یا ترک فعل مجرمانه موجب تولد (مجرم) می شود و این اوست که محور سوال درمورد رفتار خویش قرار می گیرد. (نوربها، 150) مجرم باید مبادرت به فعل یا ترک فعل کند که ملموس، محسوس و عینی بوده و در قانون عنوان مجرمانه داشته باشد به عبارت دیگر رفتار مجرمانه کافی نیست که تنها توسط قانون نهی شده باشد، بلکه وجود یک تظاهر خارجی عملی توسط فاعلی که جرم به وسیله آن آشکار می شود برای تحقق فعل مجرمانه لازم است. (همان: 151)
ب) از نظر جرم شناسان
در یک دیدگاه روحانی، مسیحیت مجرم را گناهکاری میداند که باید در جستجوی توبه او بود. (پرادل، 1370: 12 الی 31) “المبروزو” بزهکار را از نظر ماهیت متفاوت از سایر انسانها می داند (دانش، 1376: 36) “الاف کینبرگ[5]” در این خصوص می نویسد: «بشریت به دو گروه خوبان که هرگز تمایل به بزهکاری ندارند و بدان که بر عکس، دارای چنین میلی بوده و اعمالی را مرتکب خواهند شد که به وسیله قانون جزا “مجرمانه” تلقی می شود تقسیم می گردد.» وی اضافه می کند: «این یک اشتباه بزرگ است که فکر کنیم افرادی که گهگاه یا غالباً مرتکب اعمال ضد اجتماعی یا مجرمانه می شوند لزوماً با افرادی که مرتکب چنین اعمال نمی شوند فرق دارند.» (نجفی ابرند آبادی و همکار، 1377: 71)
علوم مرکب علومی چند بعدی و چند رشته ای می باشند و از ترکیب سایر علوم به وجود آمده اند بدون اینکه در آن علوم حل شده باشند. جرم شناسی نیز از تلاقی رشته های مختلف علوم به وجود آمده است: انسان شناسی جنایی، روانشناسی جنایی، جامعه شناسی جنایی، آمار جنایی، روانپزشکی جنایی، که جملگی حکایت از چند بعدی و چند مبنایی بودن این علم دارد.
1- جرم شناسی به عنوان علمی مرکب جنبه عملی دارد.
2- علت وجودی جرم شناسی، ایجاد اصلاحات و تحول در حقوق جزا و فراهم کردن زمینه اصلاح و درمان و پیشگیری از وقوع جرم است.
3- جرم شناسی نه عام است نه خاص، یعنی جرم شناسی از علومی است که بین عام و خاص در حرکت و جنبش می باشند پزشک برای اینکه بتواند راه درمان بیماری را پیدا کند بیماران را به صورت فردی معاینه، عکسبرداری و آزمایش می کند. سپس این نتایج آزمایش و معاینه را در آزمایشگاه خود مورد مطالعه و بررسی قرار داده، از دل آنها نتایج دارویی و درمانی پیدا می کند. این درمان را نسبت به همه کسانی که این بیماری را دارند تجویز و اعمال می کند در جرم شناسی، کلینیک جرم، یعنی سازمان زندانها می باشد در این سازمان اداره پذیرش و تشخیص نقش معاینه و آزمایش را انجام می دهند، نهادی به نام شورای طبقه بندی زندانیان وجود دارد که بر اساس پرونده شخصیت محکومین را به مراکز مختلف موجود در داخل زندانها اعزام می نماید. هدف از این کار آن است که بعد از اتمام دوران حبس، زندانی، اصلاح شده از زندان بیرون برود.
4- علوم مرکب در کنار مفاهیم علمی دارای مفاهیم ارزشی نیز می باشند. در پزشکی سلامتی، بیماری و شفا وجود دارد محدوده این مفاهیم مشخص نیست کسی که خود را شفا یافته تلقی می کند، چه بسا بیماریهای عدیده ای داشته باشد. این امر در مورد جرم شناسی نیز صادق است. مسائلی چون حق و ناحق، مسئولیت، جرم، مجازات اگر چه در قانون آمده اند ولی از دید هر کسی متفاوت است مجازات از نظر یک نفر ممکن است تنبیه باشد از نظر دیگری ممکن است تنبیه نباشد.
5- علوم مرکب تحت حاکمیت سلوک اخلاقی قرار دارند به عنوان مثال پزشکان بر اساس سوگند بقران متعهد می شوند که به هنگام درمان بیمار به او ضرر نزنند در جرم شناسی عقیده بر این است که به نام مجازات رنج و عذاب مضاعفی به مجرم به جهت بزهکار بودن تحمیل نگردد، نمی توان به تمامیت جسمانی او خدشه ای وارد کرد. بنا به رعایت سلوک اخلاقی و اخلاق جرم شناسی نباید پیشگیری از جرم منجر به مداخله در زندگی خصوصی افراد بشود یا به کرامت و حرمت انسانها خسارتی وارد شود به خاطر اینکه این علوم از مجموعه روش ها، دیدگاه ها و شناختهای متنوع لیکن ادغام شده در هم به وجود آمده اند که هدف همه آنها با یکدیگر مبارزه با بیماری یا جرم است.
2- گاروفارلو Garofarloo، 1852، 1934، قاضی، حقوق دان و وکیل دادگستری.
[2] . carara
[3] . Durkheim
[4] . Garraud
9.aleaf cinberg
عوامل جرم زا از رایج ترین اصطلاحات در علم جرم شناسی است و آن عبارتست از: هر وضع جسمانی، روانی، اجتماعی را گویند که می تواند در پیدایش یا افزایش جرم نقش موثر داشته باشد.
“استاد فری” به طور اختصار علل و عوامل بروز جرائم را به چهار دسته تقسیم کرده است:
جرم شناسان برای تحقق مراحل مختلف وقوع جرائم از مرحله تخیلات مرحله ارتکاب جرم با عناوین محیط، زمینه، شخصیت و وضعیت مورد بحث قرار می دهند.
باید یادآورشد با وجود عوامل جرم زا بعضی از افراد تحت تاثیر عقاید مذهبی و اصول اخلاقی، وی موقعیت اجتماعی مرتکب جرم نمی شوند.
عوامل جرم زا شامل دو دسته اند: عوامل فردی یا درونی و عوامل اجتماعی یا بیرونی.
«عوامل فردی به عنوان تن یا روان و از موضوعات اساسی زیست شناسی جنائی و روانشناسی جنائی و روان پزشکی جنائی گردیده است». (کی نیا، ۱۳۸۲: ۷۰ و ۷۱) عوامل درونی یا ارادی است یا غیر ارادی.
الف) عوامل فردی غیر ارادی
این عوامل با ریشه در ارث یا بیماریها یا اختلالات روانی دارد.
انتقال ارثی برخی خصائل و رفتار و کردار در افراد بسیار متفاوت است اما برخی بیماریهای مزمن از طریق ارث به فرزندان منتقل می شود، مثل سل، سفلیس و همچنین تاثیرات عوامل فیزیکی (اشعه ایکس)، غذایی (کمبود کلسیم، فسفر و ویتامین) روانی، تاثیر هیجان روی جنین و عدم تعادل در رشد طبیعی، جسمی و روانی، یکی از علل بروز جرائم است.
همچنین تاثیر سوء مصرف مواد الکلی و مواد مخدر نیز روی چنین مورد تأئید قرار گرفته است. در مورد بیماریها و اختلالات روانی باید گفت نیروی روانی هر فرد از دقت، اراده، هوش، حافظه و عاطفه او تشکیل شده است و هر گاه به یکی از اجزاء مذکور لطمه وارد شود منجر به پریشانی، آشفتگی روانی و دگرگونی اعمال و رفتار و کردار می گردد.
عوامل روانی مؤثر در وقوع جرم شامل موارد زیر می شود:
ترس، بدبینی، خودپسندی، خودخواهی، زودرنجی، نفرت، کینه، حجب، پرروئی، تلون، فقدان قاطعیت، پرخاشگری، سبک عقلی، کم هوشی، خیال پروری، زودباوری، تلقین پذیری، عقب ماندگی، کبر، جاه طلبی، فقدان نیروی بیان، قدرت طلبی، حرص، آز، جنون اخلاقی، دوروئی، انزواگرائی، احساس گناه، اضطراب، خبث طینت، منفی بافی، دروغ پردازی، درون گرائی، برون گرائی، محافظه کاری، محرومیتها، عقده الکترا، انحرافات گوناگون هیستری، بیماریهای روانی، افسردگی، توهم، وسواس.
اختلالات روانی شامل: ۱- عقب ماندگی ذهنی (کندذهن ها و احمق ها) ۲- جنون (اداواری و دائمی) ۳- بیماریهای صرع ۴- عصبی ها می شوند.
اختلالات منش و شخصیت: در زندگی روزمره به افرادی بر می خوریم که با وجود فراهم بودن همه شرائط و عوامل و امکانات به علت عدم تکوین شخصیت، ظرفیت و قدرت پذیرش و انطباق ضوابط و معیارهای اخلاقی و اجتماعی را نداشته و به آسانی نمی توانند خود را با محیط سازش دهند و رفتار ضد اجتماعی و غیر عادی دارند به آنها پسیکو پاتها و منحرفین اطلاق می شود. اشخاص دارای تزلزل شخصیت، تعدد شخصیت، اشرار ذاتی، احساساتی ها و بی ثباتها شامل این گروه هستند.
ب) عوامل فردی ارادی
شامل عواملی است که در اثر آنها فرد با اراده خود در به وجود آمدن وضعیت ارتکاب جرم نقش دارد و شامل دو عامل الکلسیم و اعتیاد به مواد مخدر می باشد.
اثرات مصرف مشروبات الکلی علاوه بر آثار جسمی و روانی واجتماعی، موجب تولد فرزندان ناقص الخلقه، علیل، مبتلا به بیماریهای روانی و عقب ماندگی ذهنی از والدین معتاد می شود و صرف مشروبات الکلی در بروز انواع جرائم موثر است مثل ضرب و جرح، بلوا و آشوب، قتل، انحرافات جنسی.
اعتیاد به مواد مخدر، توجهاً به تنوع این مواد آثار متفاوتی در مصرف کنندگان این مواد بجا می گذارد و اثرات آن بر جسم و روان آدمی است.
عموماً افراد متعاد به مواد مخدر، مرتکب جرائم مالی مثل سرقت، کلاهبرداری، خیانت در امانت، و ترغیب وتحریک به استعمال مواد مخدر توزیع مواد مخدر می شوند و استعمال برخی از مواد مخدر باعث ارتکاب منافی عفت، تصادفات رانندگی می شوند.