اقسام معاملات دارای وثیقه
۱-معامله با حق استرداد
معامله باحقاسترداد: هر عقدی است که موضوع آن مال منقول یا غیرمنقول است که به عنوان وثیقه دین یا حسن انجام تعهد در اختیار قانونی بستانکار قرار داده میشود تا تحت شرایط قانونی درصورت امتناع مدیون از پرداخت دین از محل وثیقه، طلب خود را وصول کند[۱].
۲- معاملات رهنی
معامله رهنی عقدی است که بهموجب آن مدیون مالی را برای وثیقه به داین میدهد ماده ۷۷۱ ق.م رهن عقد تبعی است و پیش از آن باید دین وجود داشته باشد تا برای تضمین آن مالی به وثیقه داده شود و به موجب عقد مذکور برای وامدهنده یک حق عینی بر آن مال ایجاد میشود.
۳-معاملات شرطی
معامله شرطی که منظور همان بیع شرط است و طبق ماده ۴۵۸ ق.م. بهشرح ذیل تعریف شده است: «در عقد بیع متعاملین میتوانند شرط نمایند که هرگاه بایع در مدت معینی تمام مثل ثمن را به مشتری رد کند خیار فسخ معامله را نسبت به تمام مبیع داشته باشد و همچنین میتوانند شرط کنند که هرگاه بعض مثل ثمن را رد کرد خیار فسخ معامله را نسبت به تمام یا بعض مبیع داشته باشد؛ در هر حال، حق خیار تابع قرارداد متعاملین خواهد بود و هرگاه نسبت به ثمن قید تمام یا بعض نشده باشد خیار ثابت نخواهد بود مگر با رد تمام ثمن.» به عبارت دیگر بیع شرط عبارت است از بیعی که در آن شرط شود هرگاه بایع در مدت معین مثل ثمن را به مشتری رهن نماید حق فسخ آنرا داشته باشد[۲].
ج: تفاوت بین اقسام معاملات دارای وثیقه
۱-عقد رهن نسبت به راهن لازم است و مادامی که دین خود را نپرداخته، ملک وثیقه بدهی اوست و نمی تواند آنرا فسخ کند و نسبت به مرتهن جایز است و هر زمان می توان آنرا فسخ کند، معاملات با حق استردادنسبتبه طرفین لازم است و انتقالگیرنده مانندانتقال دهنده نمیتواندازحق وثیقه خود صرف نظرکند.
۲-قبض در رهن شرط صحت عقد است ولی در معاملات با حق استرداد شرط نیست.
۳-در رهن عین مرهونه متعلق به راهن بوده و مرتهن دارای حق وثیقه بر آن است بدین جهت منافع و نمائات مدت قرض، تابع عین مرهونه و از آن راهن است و در معاملات با حق استرداد عین مورد معامله در ظاهر به مالکیت انتقال گیرنده در می آید و بدین جهت، منافع آن در مدت حق استرداد تابع عین و متعلق به انتقال گیرنده است.
۴-در رهن در صورتی که در زمان عقد خسارت تاخیر تادیه برای پس از انقضای مدت معین نشده باشد مدیون ملزم به خسارت تاخیر تادیه نمی شود مگر اینکه بستانکار طلب خود را بوسیله دادخواست یا اظهارنامه مطالبه کرده باشد ولی در مورد معاملات با حق استرداد خسارت تاخیر تادیه از تاریخ انقضای مدت محسوب می شود[۳] خسارت تاخیر تادیه طبق نظر شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص بانکها جائز می باشد و در مورد اشخاص و دیگران قابل لحاظ نیست.
۱ -حسن زاده و آدابی، بهرام و حمیدرضا، اجرای مفاد اسناد رسمی، ص۱۴٫
۲-امامی، سیدحسن، حقوق مدنی، ج۱، ص۵۵۹٫
۱-همان، ص۵۷۱ الی ۵۷۴٫
: خصوصیت اسناد وثیقهای
کلیه معاملات فوقالذکر تحت یک عنوان کلی «معاملات وثیقهای» شناخته میشود که مهمترین خصوصیت آن عبارت است از:
الف ـ در معاملات وثیقهای، مالک مال، آن را ضمن عقدی به وثیقه میدهد خواه بیع شرط باشد یا رهن یا هر عقد دیگر.
ب ـ مال مورد وثیقه بهموجب این عقد از مالکیت مالک اولیه خارج نمیشود به همین دلیل، قانونگذار در ماده 33 ق.ث. حق تقاضای ثبت را به انتقالدهنده داده است
بند سوم : ترتیب اجرا در اسناد دارای وثیقه
ترتیب اجرای اسناد وثیقه مربوط به اموال منقول و غیرمنقول طبق مقررات مندرج در ماده 34 اصلاحی ق.ث و آ.ا.م.ا.ر است که ذیلاً در 9 بند تشریح میگردد؛
الف : صدور اجرائیه
در کلیه معاملات باحقاسترداد، شرطی و رهنی، بستانکار در صورت عدم پرداخت بدهی از طرف بدهکار در موعد مقرر در سند، میتواند وصول طلب خود را توسط دفترخانه تنظیمکننده سند درخواست نماید. درخواست اجرای سند باید حاوی نکات مذکور در موارد 3و4 آ.ا.م.ا.ر باشد.
الف- دفترخانه به تقاضای بستانکار برای وصول مطالبات قانونی وی اجرائیه صادر و به اداره ثبت ارسال میکند.
ب- بدهکار از تاریخ ابلاغ اجرائیه 10روز مهلت دارد تا نسبت به پرداخت بدهی اقدام نماید[1].
درصورتی که بدهکار ظرف مهلت مقرر نسبت به پرداخت بدهی خود اقدام نکند، اداره ثبت بنا به تقاضای بستانکار یا بدهکار مورد معامله را ارزیابی و پس از قطعیت ارزیابی حداکثر ظرف مدت دو ماه از تاریخ قطعیت، نسبت به مزایده مال اقدام می کند.
درماده34 اصلاحی جدید و آییننامه اجرایی آن، نسبت به ماده34 سابق تفاوتهای زیر مشهود است:
1 ـ درماده34 اصلاحی جدید، ترتیب اجرای اسناد وثیقه راجع به اموال منقول وغیرمنقول یکسان است.
2 ـ مواعد 4 ماه و 8 ماه مقرر در ماده34 سابق به 10 روز کاهش یافته است.
3 ـ حراج مورد وثیقه منتفی گردیده و وثیقه پس از ارزیابی و قطعیت آن از طریق مزایده به فروش گذارده میشود.
4 ـ مبنای مزایده، بهای ارزیابی مورد وثیقه است که در صورت انقضای یکسال از تاریخ قطعیت ارزیابی مال غیرمنقول و تا قبل از تنظیم صورتمجلس مزایده به درخواست هر یک از طرفین ارزیابی قابل تجدید خواهد بود. (ماده 34 اصلاحی و تبصره 2 ماده 101 آ.ا.م.ا.ر )
5 ـ پس از آنکه مطالبات قانونی بستانکار و هزینههای اجرایی از محل فروش موردوثیقه وصول گردید، چنانچه مازادی باشد به متعهد مسترد میگردد. (ماده126 آ.ا.م.ا.ر)
6 ـدر صورتیکه بستانکار قادر به استرداد مازاد بر طلب خود نباشد، در صورت تقاضا، به نسبت طلب، از مال مورد مزایده به وی واگذار میگردد. (تبصره ماده 126 آ.ا.م.ا.ر )
7 ـ در مواردی که وثیقه تکافوی طلب بستانکار را ننماید، او میتواند برای وصول ماندهیطلب خود به سایر اموال متعهد رجوع نماید. (قسمت اخیر ماده 116 آ.ا.م.ا.ر)
8 ـ مقررات فوق در مواردی هم که مال یا ملکی وثیقه دین یا انجام تعهد یا ضمانتی قرارداده شود و عنوان رهن و معاملات باحقاسترداد را نداشته باشد هم مجری خواهد بود. (تبصره یک ماده 34 اصلاحی ق.ث و ماده 105 آ.ا.م.ا.ر)
ب: ارزیابی
هرگاه متعهد ظرف مدت 10 روز از تاریخ ابلاغ اجرائیه نسبت به پرداخت بدهی خود اقدام ننماید، اداره ثبت بنا به درخواست و معرفی هر یک از طرفین معامله (متعهد یا متعهدٌله) نسبت به ارزیابی مورد وثیقه اقدام می کند. چنانچه معرفیکننده به مبلغ ارزیابی معترض باشد فقط میتواند ضمن امضای صورتمجلس اعتراض نماید و اگر طرف مقابل هم حاضر و به ارزیابی معترض باشد مکلف است به همیننحو عمل نماید. در اینصورت، معترض باید حداکثر ظرف سه روز به اجرا مراجعه و با اطلاع از میزان دستمزد کارشناس، آن را پرداخت و قبض آن را به اجرا تسلیم و رسید دریافت نماید.
در صورت عدم حضور هر یک از طرفین معامله، مراتب ارزیابی حداکثر ظرف 3 روز از طرف اجرای ثبت به آنان که حاضر نبودند، ابلاغ میشود. در این حالت، میزان دستمزد کارشناس مجدد نیز در اخطار قید میگردد تا چنانچه مخاطب به ارزیابی معترض باشد ظرف 5 روز از تاریخ ابلاغ، اعتراض خود را با پیوست کردن قبض سپرده دستمزد کارشناس مجدد، به اجرا تسلیم نماید.
2-حسن زاده و آدابی، بهرام و حمیدرضا، اجرای مفاد اسناد رسمی، ص40.
مزایده
مزایده: صورت خاصی از فروش مال که خریداران با هم رقابت کرده و هریک قیمتی بیش از آنچه که ابتدا به بایع عرضه شده عرضه می نمایند ثمن آخرین قیمتی که عرضه شده و چون قیمت معینی که از طرف بایعی ماخذ و مبداء شروع مزایده و رقابت است رکن مزایده است[۱].
همچین مزایده برابر آئین نامه اجرای ثبت عبارت است از صورت خاصی از فروش مال است که از منبع ارزیابی مال شروع شده و به پیشنهاد کننده بالاترین قیمت واگذار می شود.[۲]
برابر ماده ۳۴ اصلاحی جدید در اجرای اسناد وثیقه تمامی مورد معامله ارزیابی و پس از قطعیت بهای آن حداکثر ظرف مدت ۲ ماه از تاریخ قطعیت، از طریق مزایده به فروش میرسد. ابراء ذمه مدیون نسبت به خسارت یا قسمتی از اصل نیز مانع از ارزیابی و مزایده تمام مورد وثیقه نخواهد بود. در اینحالت، چنانچه مورد وثیقه به دلیل عدموجود خریدار به بستانکار واگذار شود مبلغ ابراءشده به مدیون مستردد میگردد. (ماده ۳۸ آ.ا.م.ا.ر)
قبل از برگزاری مزایده، اداره ثبت مکلف است پس از قطعیت بهای ارزیابی، آگهی مزایده مربوط به مال مورد وثیقه (اعم از منقول یا غیرمنقول) را با رعایت مواد ۱۲۱ الی ۱۲۴ آ.ا.م.ا.ر تهیه و نسبت به انتشار آن در یک نوبت در روزنامه کثیرالانتشار محل یا نزدیکترین به محل اقدام کند و علاوه بر آن آگهی الصاقی نیز تهیه و به محل وقوع ملک، محل مزایده, ابنیه عمومی از قبیل شهرداری, بخشداری, فرمانداری, نیروی انتظامی, دادگستری و ثبت اسناد محل الصاق نماید. فاصله انتشار آگهی مزایده تا روز مزایده نباید از ۱۵ روز کمتر باشد.
مزایده با حضور رئیس اداره یا مسؤول اجرا, متصدی مزایده و نماینده دادستان در یک جلسه از ساعت ۹ الی ۱۲ برگزار و شرکت در آن برای عموم آزاد است. در مزایده اموال منقول، مأمور اجرای مربوطه به جای مسؤول اجرا یا رئیس اداره شرکت می کند.
در صورتی که مورد وثیقه از طریق مزایده بهفروش رود, پس از پرداخت مطالبات بستانکار و هزینههای اجرایی, چنانچه مازاد داشته باشد، به مدیون مستردد میگردد. در این حالت، اگر برنده مزایده نسبت به پرداخت بدهیهای مربوط به مورد مزایده موضوع فراز ۶ بند ”الف“ ماده ۱۲۱ آ.ا.م.ا.ر اقدام نموده باشد, میتواند وجوه پرداختی را از محل مازاد مذکور مسترد نماید.
چنانچه مورد وثیقه در جلسه مزایده خریدار پیدا نکند مال با دریافت حقالاجرا و حق مزایده به قیمتی که مزایده از آن شروع میشود به بستانکار واگذار شده و اگر مازاد بر طلب داشته باشد از بستانکار وصول میگردد. در این مورد نیز کلیه هزینههای موضوع فراز ۶ بند ”الف“ ماده ۱۲۱ فوق جزو مطالبات بستانکار محسوب و به موجب همان اجرائیه قابل وصول خواهد بود. (مواد ۱۲۵ ـ ۱۲۲ ـ ۱۲۹ آ.ا.م.ا.ر )
در صورتی که بستانکار قادر به استرداد مازاد بر طلب خود نباشد، به درخواست وی، نسبت به طلب، از مال مورد وثیقه به وی واگذار میگردد. (تبصره ماده ۱۲۶ آ.ا.م.ا.ر )[۳]
بنابراین باتوجه به مقررات آییننامه اجرا، موردوثیقه درمواردزیرکلاً یا بعضاً به بستانکار واگذار میشود:
۱ ـ در حالتی که مورد وثیقه در جلسه مزایده خریدار پیدا نکند. در این صورت، مال با دریافت حقالاجرا و حق مزایده به قیمتی که مزایده از آن شروع میشود به بستانکار واگذار میگردد و چنانچه وثیقه تکافوی طلب بستانکار را ننماید وی میتواند برای وصول ماندهیطلب به سایر اموال متعهد رجوع کند.(مواد ۱۱۶و ۱۲۶ آ.ا.م.ا.ر )
۲ ـ در حالتی که مورد وثیقه در جلسه مزایده خریدار پیدا نکند و بستانکار نیز جهت تملیک تمام مورد وثیقه قادر به استرداد مازاد بر طلب خود نباشد. در این صورت، به تقاضای بستانکار به نسبت طلب، از مال مورد وثیقه به وی واگذار خواهد شد. (تبصره ماده ۱۲۶ آ.ا.م.ا.ر)
توجه:
الف:در مزایده فروش نقدی است مگر اینکه متعهدٌله فروش به نسیه را قبول و مدیون نیز مازاد را نقداً دریافت نماید و یا نسبت به مازاد نسیه را قبول کند که در هر صورت، خود مسؤول وصول خواهند بود.
ب:رئیس و کارمندان اداره ثبت محل و اجرا، مباشرین فروش و نماینده دادستان، حق شرکت در مزایده به عنوان مشتری, بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم را ندارند. (ماده ۱۲۸ آ.ا.م.ا.ر)
ج-:در جلسه مزایده صورتمجلس مزایده تنظیم میشود که باید به امضای مسؤولان امر، نماینده دادستان، خریدار و نیز مدیون و داین و یا نمایندگان آنها (در صورت حضور) برسد. (ماده ۱۳۵ آ.ا.م.ا.ر)
د-:هرگاه مورد وثیقه رقبات متعدد باشد و برای هر یک از آنها خریدار جداگانه پیدا شود و جمع مبلغ خرید بیش از طلب بستانکار باشد, اقدام به فروش و تنظیم صورتمجلس مزایده میگردد. در صورتی که حاصل فروش بعضی رقبات کافی برای پرداخت بدهی گردد از تنظیم صورتمجلس برای بقیه خودداری میگردد. در این مورد، بدهکار میتواند برای فروش یک یا بعضی رقبات رعایت تقدم را درخواست نماید. درخواست مدیون برای تقدم و تأخر فروش در مواردی که مورد مزایده مال منقول باشد نیز قابل پذیرش است. (ماده ۱۴۴ آ.ا.م.ا.ر و تبصره آن)
ز:در صورتی که مال مورد وثیقه از طریق مزایده به شخص ثالث فروخته شود، با تنظیم و امضای صورتمجلس مزایده عملیات اجرایی خاتمه مییابد. (تبصره ماده ۱۵۵ آ.ا.م.ا.ر)
۵-: در کلیه پروندههای اجرایی, هرگاه مال مورد مزایده به بستانکار واگذار شود، بدهکار میتواند تا قبل از تنظیم و امضای سند رسمی انتقال اجرایی یا تحویل مال (حسب مورد)، اقدام به پرداخت بدهی و هزینههای اجرایی نموده و از تنظیم سند انتقال یا تحویل مال منقول جلوگیری نماید. (تبصره ماده ۳۹ آ.ا.م.ا.ر)
ل: عملیات مزایده در موارد زیر متوقف میشود: (ماده۱۴۳ آ.ا.م.ا.ر)
۱ـ وصول حکم[۴] یا دستور موقت یا قرار توقیف عملیات اجرایی.
۲ـ در صورتی که یکی از طرفین یا شخص ثالث به نظریه رئیس ثبت اعتراض کند، مزایده تا زمان صدور رأی هیئت نظارت متوقف میشود.
۳ ـ صدور رأی هیئت نظارت یا شورای عالی ثبت مبنی بر ابطال عملیات اجرایی.
۴ ـ پرداخت کلیه مطالبات بستانکار و حقوق اجرایی.
۱ -جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ص۶۴۰٫
۲-حسن زاده و آدابی، بهرام و حمیدرضا، اجرای مفاد اسناد رسمی، ص۱۱٫
۱ -زاهدی، عاطفه، آئین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا، ص۹۷٫
۱ -حکم: درلغت به معنای « فرمان»، «دستور» آمده و در اصطلاح حقوقی حکم دادگاه رای است که به موجب آن اختلاف در ان دادگاه فسخ می شود.
حقوق بدهکار اسناد وثیقهای
بدهکار سند وثیقهای با توجه به ماده 34 اصلاحی ق.ث و مواد 108، 145 و 146 و سایر مقررات آ.ا.م.ا.ر دارای حقوق ذیل نیز میباشد؛
1-فسخ و فک سند وثیقه: بدهکار سند وثیقهای میتواند کلیه بدهی خود را اعم از اصل طلب، سود، خسارت قانونی و حقوق اجرایی (در صورت صدور اجرائیه) به حساب سپرده ثبت واریز نموده و با ارائه فیش پرداختی به دفترخانه تنظیمکننده سند، نسبت به فسخ و فک سند اقدام نماید. (ماده 145 آ.ا.م.ا.ر )
1 ـ در مورد فوق هرگاه منافع مورد معامله حق سکنی بوده و به بستانکار منتقل شده باشد، حق بستانکار باید تا آخر مدت مذکور در سند رعایت شود. (تبصره 6 ماده 146 آ.ا.م.ا.ر)
2 ـ در صورت صدور اجرائیه گواهی اداره اجرا در مورد بلامانع بودن فک و فسخ معامله یا انجام معامله ضروری است. (ماده 145 آ.ا.م.ا.ر )[1]
2-رهن مکرر: بدهکار سند وثیقهای میتواند با قید حق بستانکار مقدم و ذکر تاریخ انقضای سند مقدم، مورد معامله را برای وامهای دیگر وثیقه یا تأمین دهد. در صورت فک معامله مقدم، تمام مال مورد معامله در وثیقه بستانکاران بعدی به ترتیب تقدم قرار میگیرد. معامله بعدی باید در همان دفترخانه تنظیمکننده سند مقدم تنظیم گردد و سردفتر مکلف است وقوع معامله مؤخر را با ذکر مشخصات کامل بستانکار معامله مازاد، در ملاحظات ثبت اسناد مقدم قید نماید. (ماده 108 )
3-انتقال حق استرداد: بدهکار سند وثیقهای (دارنده حق استرداد) میتواند با قید حق بستانکار یا بستانکاران و ذکر تاریخ انقضای مدت سند، حق استرداد خود را واگذار نماید. در این صورت، اجرائیه علیه آخرین منتقلالیه صادر خواهد شد مگر اینکه مرتهن از رهن رجوع نماید یا اینکه حق صلح حقوق یا واگذاری حق استرداد، از راهن سلب شده باشد. در این صورت، اجرائیه علیه راهن صادر میشود. (ماده 108 آ.ا.م.ا.ر)
1- هرگاه انتقال حق استرداد با قید حق بستانکار و ذکر تاریخ انقضای سند و جلب رضای بستانکار به عمل آید اجرائیه علیه آخرین منتقلالیه صادر خواهد شد. (ماده 10 آ.ا.م.ا.ر)
4-پرداخت بدهی و جلوگیری از واگذاری مال مورد وثیقه به بستانکار یا خریدار ثالث: بدهکار سند وثیقهای میتواند در مواردی که مورد وثیقه در جریان عملیات اجرایی است و منتهی به تنظیم صورتمجلس قطعی مزایده نشده است (مال از طریق مزایده به خریدار ثالث فروخته نشده) با سپردن بدهی به صندوق ثبت، سند را فسخ نماید. در این صورت، پرونده اجرایی مختومه شده و مراتب به دفترخانه تنظیمکننده سند اعلام میگردد تا موضوع را در ملاحظات ثبت سند قید نماید. (بند 5 ماده 146 آ.ا.م.ا.ر )
همچنین بدهکار سند وثیقهای میتواند در مواردی که مال به دلیل نبود خریدار به بستانکار واگذار میشود تا قبل از تنظیم سند اجرایی و یا تحویل مال، با واریز کلیه بدهی به صندوق ثبت از واگذاری مال به بستانکار جلوگیری نموده و نسبت به فک و فسخ سند اقدام نماید. (تبصره ماده 39 آ.ا.م.ا.ر )
5-حقوق سایر بستانکاران نسبت به سند وثیقهای
1- طبق مواد 145 و 146 آ.ا.م.ا.ر هر بستانکاری که حق درخواست بازداشت اموال بدهکار را دارد میتواند کلیه بدهی موضوع سند به بستانکار دیگر و حقوق دولتی را پرداخت نموده و استیفای حقوق خود را از اداره ثبت محل درخواست نماید. در این صورت، به محض پرداخت بدهی و حقوق دولتی، مورد معامله در ازای هردو بدهی و متفرعات آن به نفع بستانکار مذکور بازداشتشده و اداره اجرا مکلف است مراتب را برای فسخ سند به دفترخانه اسناد رسمی مربوطه اعلام و موضوع بازداشت ملک را به واحد ثبتی اطلاع، و عملیات اجرایی را طبق مقررات اسناد ذمهای ادامه دهد.
2- وفق مواد 109 و 110 آ.ا.م.ا.ر بستانکار معامله مؤخر یعنی بستانکاری که مازاد مورد معامله در وثیقه طلب اوست نیز میتواند پس از انقضای مدت سند مقدم، کلیه بدهی سند مذکور را قبل از صدور اجرائیه و یا قبل از فروش مال از طریق و یا تنظیم سند انتقال پرداخت و یا ایدا نموده و تقاضای استیفای حقوق خود از اداره ثبت بنماید. در این صورت پس از پرداخت طلب بستانکار اول (و حقوق دولتی در صورت صدور اجرائیه) تمام مال مورد وثیقه در وثیقه طلب بستانکار مذکور قرار گرفته و حسب مورد صدور اجرائیه و یا ادامه عملیات اجرایی نسبت به دو سند توأمان خواهد بود.
در موارد الف و ب چنانچه منافع مال مورد معامله، حق سکنی بوده و به بستانکار اول منتقل شده باشد، باید حق نامبرده تا آخر مدت مذکور در سند رعایت شود. پس از انقضای مدت سند، عملیات اجرایی به نفع بستانکار پرداختکننده دین ادامه مییابد
2-حسن زاده و آدابی، بهرام و حمیدرضا، اجرای مفاد اسناد رسمی، ص113 و 112.
عملیات اجرایی در صورت فوت بدهکار سند وثیقهای
در این قسمت نحوه صدور اجرائیه و عملیات اجرایی در مواردی که بدهکار سند وثیقهای فوت می کند در ۲ حالت تشریح میگردد؛
۱- فوت بدهکار قبل از صدور اجرائیه: (ماده ۱۹ آ.ا.م.ا.ر و تبصره آن)
در صورت فوت بدهکار قبل از صدور اجرائیه درخواست صدور اجرائیه باید علیه وراث بدهکار به عمل آید، در این مورد طبق بند ۲ ماده ۳ آ.ا.م.ا.ر متعهدٌله موظف است ورثه را معرفی نماید. در این مورد احتیاجی به گواهی حصر وراثت نیست و در صورت عجز متعهدٌله از معرفی ورثه، دفترخانه و اجرای ثبت تکلیفی نخواهد داشت. در صورت فوت بدهکار قبل از صدور اجرائیه، ابلاغ اوراق اجرایی به وراث بهصورت واقعی خواهد بود و در صورتی که ابلاغ واقعی در محل اقامتگاه مورث به وارث ممکن نشود و یا کسی که به نحو مذکور ابلاغ واقعی به او ممکن نشده اقامتگاه خود را اعلام ننماید و متعهدٌله نیز قادر به تعیین و معرفی اقامتگاه او نشود، ابلاغ اجرائیه بهوسیله آگهی به عمل میآید. در صورتی که بدهکار بعد از صدور اجرائیه و قبل از ابلاغ فوت نماید نیز اوراق اجرایی با معرفی بستانکار، به ترتیب فوق به کلیه وراث وی ابلاغ میگردد.
۲ ـ فوت بدهکار بعد از ابلاغ اجرائیه(ماده ۱۲۰ آ.ا.م.ا.ر )
در این حالت فوق اداره اجرا ضمن ادامه عملیات اجرایی اطلاعیهای حاوی صدور اجرائیه و اینکه عملیات اجرا در چه مرحلهای است به محل اقامت مدیون متوفی الصاق می کند و چنانچه ابلاغ اجرائیه به مدیون از طریق انتشار آگهی در روزنامه به عمل آمده باشد اطلاعیه موصوف یک نوبت در یکی از جراید کثیرالانتشار محل یا نزدیکتر به محل، آگهی میشود تا چنانچه وراث بخواهند از حق استرداد منتقلشده به خود (موضوع ماده ۱۱۸ آ.ا.م.ا.ر) استفاده نمایند، اقدام کنند.
در این مورد جهت تنظیم صورتمجلس مزایده یا تنظیم سند انتقال و همچنین ثبت ملک در دفتر املاک بهنام خریدار یا بستانکار نیازی به ارائه گواهی حصر وراثت نخواهد بود. اما اگر مال در مزایده به فروش برسد، پرداخت مازاد به وراث موکول به ارائه گواهی حصر وراثت و گواهی دارایی میباشد. (ماده ۱۲۰ آ.ا.م.ا.ر )[۱]
در هر صورت، با فوت مدیون در خلال عملیات اجرایی، ادامه عملیات، مستلزم معرفی ورثه از طرف متعهدٌله میباشد. در صورت ناتوانی متعهدٌله از معرفی ورثه، اجرای ثبت تکلیفی نخواهد داشت. (تبصره ماده ۱۲۰ آ.ا.م.ا.ر و بند ۲۲۹ م.ب.ث)[۲]
۷-انتقال قهری حق استرداد به وراث
بهموجب ماده ۱۱۸ آ.ا.م.ا.ر انتقال قهری حق استرداد به وراث، سبب تجزیه موردمعامله نمیشود و بعض وراث نمیتوانند نسبت به سهمالارث خود درخواست استفاده از حق استرداد نموده و بعض دیگر درخواست ادامه عملیات اجرایی نمایند. چون اعمال حق استرداد از سوی بعض از وراث سبب تبعیض ناروا به زیان متعهدٌله میباشد فقط در صورتی قابل اجراست که یا همه وراث در این مورد توافق کرده و قبل از صدور اجرائیه یا قبل از ختم عملیات اجرایی کلیه بدهی و خسارت قانونی و حقوق دولتی (در صورت صدور اجرائیه) را پرداخت نمایند و یا چنانچه احد از وراث بخواهد از حق استرداد مذکور استفاده نماید، باید نسبت به پرداخت کلیه بدهی و خسارت قانونی و حقوق اجرایی (در صورت صدور اجرائیه) اقدام که در این صورت مال مورد معامله در وثیقه وارث مذکور قرار میگیرد و هرگاه هریک از وراث نسبت به سهمالارث، بدهی خود را به وارث یادشده بپردازد، به همان نسبت از مورد وثیقه به نفع او آزاد میشود[۳].
۱ ـ در صورتی که پرداخت دین از ناحیه یکی از وراث، قبل از صدور اجرائیه باشد، پرداختکننده به عنوان قائم مقام طلبکار میتواند با رعایت مقررات، علیه سایر وراث به نسبت سهم الارث آنها اقدام به صدور اجرائیه نماید. (ماده ۷ آ.ا.م.ا.ر)
۲ ـ هرگاه پرداخت بدهی سند از طرف یکی از وارث بعد از صدور اجرائیه باشد، اجرا مکلف است بلافاصله مراتب را بهوسیله اخطار به سایر وراث اعلام کند و تذکر دهد که هریک از وراث حق دارند که به نسبت سهمالارث خود بدهی و خسارت و حقوق اجرایی را پرداخته، سهم خود را آزاد نماید. در غیر اینصورت، عملیات اجرایی وفق مقررات علیه آنها ادامه مییابد.
۱ -حمیدی واقف، احمدعلی، حقوق ثبت، ص۱۸۱٫
۲ -آذرپور، حجتی اشرفی، حمید و غلامرضا، مجموعه بخشنامه های ثبتی، ص۱۹۴٫
۱ -مهاجری، علی، شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی، ج۱، ص ۲۱۹٫