پایان نامه مسئولیت مدنی پزشکان:نظریهی تعدیل شده
راهکارها – رفع عیب از نظریه
برای برطرف کردن عیوب نظریهی تقصیر شخصی تلاشهای وسیعی شده و نظریههای مختلفی پا به عرصهی ظهور گذاشته است. این نظریهها را میتوان به دو گروه کلی: نظریههای تعدیل شده و عدول از تقصیر تقسیم کرد.
نظریهی تعدیل شده
از آنجا که اشکالات مسئولیت مبتنی بر تقصیر بیشتر متوجه عنصر روانی و اخلاقی تقصیر میشد، گروهی با تجدیدنظر در نظریهی تقصیر سعی کردند اشکالات را برطرف کنند و تا حدودی هم در این تلاش موفق شدند. این عده با نگاه داشتن عنصر تقصیر، مفهوم جدیدی برای آن قائل شدند.
برخی نسبت به اصل این مسئولیت هیچ گونه ایرادی وارد ندانستند لیکن به عنوان استثنا و در موارد خاص تقصیر مدعی علیه را مفروض انگاشتند. فرض تقصیر نیز دو صورت پیدا کرد، گاه تقصیر خوانده مفروض است ولی میتوان خلاف آن را ثابت کرد و در نتیجه از مسئولیت مبری شد، ولی در پارهای از موارد نمی توان خلاف آن را ثابت نمود. این گروه که نظریهی آنها را تحت عنوان نظریههای تعدیلی قرار دادیم
تمایلی برای حذف رکن تقصیر از مسئولیت ندارند و راه حلهایی را برای موارد خاص ارایه کرده اند. با وجود این همواره مسئولیت را بر تقصیر خوانده استوار میکنند. ولی یا به آن مفهوم نوعی و اجتماعی میدهند و با معیارهای جدیدی ارزیابی میکنند یا تقصیر مدعی علیه را مفروض میدانند خواه بتوان خلاف آن را ثابت کرد یا نه. (قاسم زاده 1388، 28).
نظریهی عدول از تقصیر- حذف عنصر تقصیر
واکنش گروه دیگر در برابر معایب نظریهی تقصر، عدل از اعتماد به این ضابطه است نظریههای این گروه را نظریههای عدولی نامیده اند. این گروه به طور کلی از عنصر تقصیر دست برداشته اند و مسئولیت را بر اساس معیارهای دیگر بنا نهاده اند. دو نظریه معروف خطر و تضمین حق در این گروه جای دارند.
3-1-1-3-2- احیای نظریهی تقصیر با تبیین مفهوم جدیدی از تقصیر (تقصیر نوعی)
مطرح شدن نظریهی خطر به عنوان یک نظریهی اصلی در برابر نظریه تقصیر و تبادل افکار و اندیشهها و دادن پاسخهای مناسب بر بسیاری از ایرادات سبب شد تا نظریهها و افکار تعدیل شدهای پا به عرصهی وجود بگذارند. این تحول در دو جهت شکل گرفت و به تفسیر جدید از نظریهی تقصیر و دادن مفهوم اجتماعی به آن منتهی شد.
نظریهی تضمین حق را استارک حقوقدانان فرانسوی ارایه کرد. او مساله را از نظر حمایت حقوق از صاحب حق و همچنین حمایت قوانین و مقررات از سالم و ایمن زندگی کردن اشخاص در جامعه و مسئول شناختن متجاوز به عنوان ضمانت اجرای عملی این حمایت، بررسی کرد و نظر خویش را تحت عنوان نظریهی تضمین حق ارایه کرد. برخی دیگر سعی کرده اند تا عناصر دیگری از قبیل کار
پایاننامه كارشناسی ارشد در رشته علوم ارتباطات اجتماعی با عنوان “عوامل موثر بر استفاده رسانهای زنان
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
طرح مسأله
مقدمه
این تحقیق با دو هدف اصلی انجام میشود: هدف اول آن بررسی نحوه استفاده رسانهای زنان با توجه به ویژگیهای اشتغال، تاهل،سن و میزان تحصیلات است و هدف دوم نحوه استفاده رسانهای زنان با توجه به نحوه تفسیر آنها از بازنمایی زنان در رسانهها است. این اهداف در ارتباط با اهمیت جایگاه جنسیت در پژوهشهای رسانهای شکل گرفته است.
با توجه به این پژوهشها زنان از مردان در استفاده رسانهای خود متمایز میشوند. و حتی برخی از ژانرها و محتواهای رسانه ای زنانه یا مردانه تلقی می شوند. اما به نظر میرسد تفاوت استفاده رسانهای زنان با مردان بیشتر از آن که به علت تفاوت جنسی آنها باشد، منتج از تفاوت جنسیتی است كه انتظارات اجتماعی متفاوت و بالطبع مسئولیتهای متفاوت، سبك زندگی، رجحانها و سلایق رسانهای متفاوتی را نیز برای هر دو گروه زنان و مردان ایجاد می کند. اما تا کنون این تفاوت در استفاده رسانهای به تفاوت در جنس نسبت داده شده است.
به عبارت دیگر وقتی مقوله جنس مورد بررسی قرار میگیرد، از زنان به عنوان كلیتی یك دست و همگون سخن به میان می آید. یعنی تنها ویژگی زن بودن تعیین كننده رفتارهای اجتماعی و فردی و ازجمله استفاده رسانهای آنان است. در حالی که جنس را باید متغیر واسطی در نظر گرفت که در اکثر جوامع وظایف و مسئولیتهای اجتماعی افراد را از یکدیگر متمایز کرده است.
به این معنی که در اکثر جوامع تقسیم وظایف بین زنان و مردان به شیوه سنتی طوری انجام شده است كه مردان وظیفه اشتغال بیرون از خانه و زنان مسولیت رسیدگی به كارخانه و نگهداری از كودكان را دارند. در این حالت، بالطبع نیازهای آموزشی یا زمان اوقات فراغت آنها با یكدیگر تفاوت اساسی خواهد كرد و به این دلیل میتوان گفت كه تفاوت در جنس میتواند تفاوت معنی داری در نحوه استفاده رسانهای افراد بوجود بیاورد. به عنوان مثال زنان خانه دار مدت زمان بیشتری را نسبت به مردان در خانه هستند و این موضوع باعث استفاده بیشتر آنان از برنامههای تلویزیون میتواند باشد. همچنین زنان به واسطه مسئولیتهایی كه در قبال مراقبت و تربیت كودكان و رسیدگی به امور خانه بر عهده میگیرند، نیازهای آموزشی مرتبط از جمله نكات مربوط به خانه داری و آشپزی را نیز پیدا میكنند.علاوه بر آن چنانچه تنها چنین نقشهایی برای زنان در یك جامعه تعریف شده باشد،دختران مجرد نیز خودرا نیازمند چنین آموزش هایی خواهند دید. اما آموزش تنها یكی از كاركردهای رسانهها است. سرگرمی و اطلاعرسانی از دیگر كاركردهای رسانهها است و مخاطبین با توجه به نیازهای مختلف خود نسبت به دریافت اطلاعات و هم چنین برنامه روزانه و اوقات فراغت خود، به شیوههای متفاوت در رابطه با این کارکردها از رسانهها استفاده میكنند. در این مورد نیزچنانچه زنان تنها نقش مادر و همسر را ایفا كنند، نیازهای اطلاعاتی آنها تا حدود زیادی شبیه هم خواهد بودكه احتمالاً این اطلاعات، اطلاعاتی خواهند بود كه آنها را در انجام مسئولیتهای خود یاری دهد. به همین صورت میتوان گفت اوقات فراغت و همچنین ساعاتی را كه زنان خانه دار به انحاء مختلف میتوانند از رسانهها استفاده كنند نیز تا حد زیادی شبیه به یكدیگر است. به عنوان مثال بسیاری از زنان خانه دار صبحها كه همسر و یا فرزندانشان در خانه نیستند، هم زمان با كارخانه فرصت گوش كردن به رادیو یا تا حدودی استفاده از برنامههای تلویزیون را میتوانند پیدا كنند و این برنامه زمانی تا حد زیادی میتواند تعیین کننده نحوه پرکردن اوقات فراغت آنها باشد. از آن جا كه زنان خانهدار در همه جوامع اكثریت زنان را تشكیل میدهند، این ویژگی زنانه تلقی شده و این در حالی است كه این نحوه استفاده مربوط به خانهدار بودن و نه زن بودن میباشد. شاهد این موضوع تفاوت استفاده رسانهای زنان شاغل می باشد.
زنان شاغل صبحها فرصت استفاده کردن از برنامههای تلویزیون را ندارند.علاوه بر آن محیط کار هنجارهای متفاوتی را در مقایسه با محیط خانه بر زنان حاکم میکندو این هنجارها خود مسئولیتهایی را در قبال استفاده از بر خی از رسانهها برای زنان بوجود میآورد. سن و میزان تحصیلات متفاوت نیز نیازهای مختلفی را برای افراد بوجود می آورد. در اکثر پژوهشهایی که به خصوص در کشورهای غربی درباره موضوع زنان و رسانهها انجام شده است، جامعه آماری مورد بررسی از یکسانی و همگونی برخوردار بوده است و در اکثر اوقات هم زنان خانه دار در نظر گرفته شده اند.(رجوع كنید به فصل دوم پایان نامه ).
اما با تغییرات اجتماعی در اکثر جوامع از جمله در ایران و برنامههای توسعه تعداد زنان شاغل و تحصیلکرده افزایش پیدا کرده است و بالا رفتن میزان تحصیلات و اشتغال، جامعه زنان را از نظر ویژگیهای اجتماعی دارای پراکندگی زیاد کرده است. با نگاهی به برنامههای توسعه و مشاركت اجتماعی زنان طی برنامه سوم توسعه كه از سال 1379 تا سال 1383 در كشور، پیاده شده است، به نظر می رسد لزوم بررسی شرایط جدیدتری كه برای زنان در كشور به وجود آمده و زمینههای اجتماعی و فرهنگی آنها را متفاوت از سالهای قبل از آن كرده است، وجود دارد. در این مورد میتوان به برخی از برنامههای توسعه در رابطه با زنان اشاره كرد. به عنوان مثال بر اساس ماده 158 برنامه سوم توسعه، مركز امور مشاركت زنان ریاست جمهوری موظف است در جهت زمینهسازی برای ایفای نقش
مناسب زنان در توسعه كشور و تقویت نهاد خانواده، ضمن انجام مطالعات لازم با همكاری دستگاههای اجرای ذیربط اقداماتی را به عمل آورد كه به طور خلاصه این فعالیتها در قالب 6 محور آموزشی، فرهنگی، ورزشی، اشتغال (مشاركت زنان)، امور علمی و پژوهشی (مطالعات و تحقیقات در مسائل زنان)، امور حقوقی و توسعه سازمانهای غیر دولتی زنان گنجانده شده است. براساس این ماده، گزارشی از فعالیتهای مركز امور مشاركت زنان با همكاری دستگاههای اجرایی در قالب این 6 محور طی سالهای 1379 تا 1383 منتشر شده است. براساس این گزارش، در زمینه آموزشی، فعالیتهایی از قبیل پوشش كامل دختران واجبالتعلیم در سطح كشور، تربیت و توانمندسازی مدیران زن، طراحی و تدوین مجموعههای آموزشی به منظور توانمندسازی زنان خانه دار، توانمندسازی فرهنگی زنان و دختران دانشآموز، تقویت خود باوری و اعتماد به نفس و افزایش روحیه مشاركت جویی در دختران، برگزاری كارگاههای آموزشی تحلیل جنسیتی در جهت اصلاح نگرشها و باورهای سنتی و غلط حاكم بر جامعه درباره زنان، برگزاری سمینارها و گرد هماییهای علمی داخلی و بین المللی مربوط به زنان و خانواده و توانمندسازی آنها در جهت حضور فعال و موثر در مجامع بین المللی، از جمله این فعالیتها بوده است. همچنین در زمینه امور فرهنگی فعالیتهایی از قبیل توسعه و تجهیز كتابخانههای موجود در مناطق روستایی و كمتر توسعه یافته، توسعه مشاركت زنان در سطح كشور با تاكید بر نقش محوری زن در خانواده، انجام فعالیتهای فرهنگی و هنری در راستای فعالیتهای آموزشی در زمینه مهارتهای زندگی برای زنان، برگزاری جشنواره موسیقی بانوان نواحی ایران و برگزاری مراسم هفته زن، صورت گرفته است. در زمینه امور ورزشی هم فعالیتهایی در زمینه عمومی كردن ورزش، آمادهسازی تیمهای ملی بانوان و بهینه سازی اوقات فراغت دختران جوان صورت گرفته است. علاوه بر این در زمینه توسعه مشاركت و اشتغال زنان، این مركز فعالیتهایی در جهت تشكیل تعاونیهای روستایی زنان، توسعه مشاركت زنان در سطح كشور و سازمان دهی زنان شاغل در صنایع دستی، انجام داده است. در زمینه مطالعات و تحقیقات در امور زنان نیز میتوان به مواردی از قبیل تقویت كتابخانههای دانشگاهها از طریق ارایه كتب و نشریات ویژه زنان و همكاری در زمینه اطلاع رسانی و خدمات كتابخانهای، برگزاری سمینارها و گردهماییهای علمی داخلی و بین المللی مربوط به زنان و خانواده، برگزاری برنامه هفته پژوهش،بررسی میزان و علل و عوامل موثر در بروز پدیده خشونت خانگی علیه زنان( زوج علیه زوجه)، تدوین فصل نامه پژوهش زنان، برگزاری “همایش تواناییهایی زنان در ایران”، برگزاری مراسم تجلیل از زنان پژوهشگر در هفته پژوهش، انجام طرح پژوهشی ارزش كار خانگی زنان و تقویت رشته مطالعات زنان اشاره كرد. در نهایت ذكر این نكته نیز ضروری است كه در زمینه حقوقی نیز بر اساس ماده 159 فعالیتهایی از جانب این مركز در جهت رفع مشكلات حقوقی زنان انجام شده و پیشنهادهایی در جهت بهبود وضعیت حقوقی زنان تهیه شده است. این قوانین عمدتاً در رابطه با ارث، تعدیل شرایط طلاق، اصلاح قانون كار در خصوص محرومیت از اشتغال زنان در مشاغل سخت و زیانآور و پیشنهاداتی در رابطه با اصلاح قوانین و مقررات مربوط به شیردهی و استفاده از مهدكودكها برای زنان شاغل بوده است(مركز امور مشاركت زنان، 1384).
بررسی و مرروی كوتاه بر فعالیتهایی كه درزمینه توسعه زنان طی این سالها انجام شده است، با هدف روشن تر شدن فضای فرهنگی و اجتماعی است كه زنان در آن به استفاده از رسانهها میپردازند. صرف نظر از این موضوع كه این فعالیتها تا چه حد در بسترسازی برای اشتغال یا مشاركت اجتماعی و تحصیل زنان و همچنین تغییر و اصلاح قوانین به نفع آن ها، موثر بوده اند، شكل گیری زمینه فرهنگی و اجتماعی زنان در این شرایط و تلقی از خود در چنین فضاین، سلماً از دیدگاه ی م و رسانهها و به خصوص بازنمایی زنان در رسانهها و بازتولید هویتهای خاص از آنها، جای تامل دارد.
در این شرایط به نظر میرسد، برای آگاهی به نحوه استفاده رسانهای زنان، کسب شناخت نسبت به سبک زندگی و نیازهای زنان با توجه به زمینههای اجتماعی و فرهنگی آنها و همچنین سبكهای زندگی متفاوت كه ناشی از تاهل، اشتغال، تجرد یا سن آنها است، به طور جداگانه ضروری باشد.
بنابراین مسأله مهمی كه در این تحقیق به آن خواهیم پرداخت، این است كه جنس عامل موثر در استفاده رسانهای زنان است یا جنسیت یعنی ساخت و انتظارات اجتماعی جنس است كه با استفاده رسانهای آنها در ارتباط میباشد.
مسئولیتهای اجتماعی زنان و شكلگیری نیازها
چنانچه ذکر شد زنان خانهدار و متاهل با توجه به مسئولیتی که در قبال کودکان ورسیدگی به امور منزل دارا می باشند، نیاز به کسب آموزشها و اطلاعاتی در راستای ایفای نقش مادری و همسری خود دارندکه رسانهها تا حدودی میتوانند این آموزشها را به آنها ارایه دهند. هم چنین چنانچه هویت خود را به عنوان مادر و همسر مطلوب بدانند، احتمالاً در پی تثبیت این هویت از طریق رسانهها هستند. اما اگر در یک جامعه، زنان از نظر دارا بودن ویژگیهایی از قبیل وضعیت اشتغال، میزان تحصیلات، وضعیت تاهل و سن دارای پراکندگی باشند، با توجه به مطالبی که ذکر شد، نیازها و بالطبع رجحانهای رسانهای آنها نیز با یکدیگر تفاوت خواهند کرد. به عنوان مثال زنان مجرد، مسئولیتی در قبال مراقبت از كودكان و یا امور خانهداری ندارند و چنانچه امكان كسب اشتغال، تحصیل و یا فعالیتهای هنری و اجتماعی را نیز داشته باشند، احتمالاً كسب آموزشهای لازم در این زمینهها را برای خود ضروری خواهند دانست. همچنین هر چند زنان مجرد نیز با احتمال این كه در آینده متاهل خواهند شد نیاز به آموزشهایی مشابه با زنان متاهل دارند، اما در عین حال میتوانند نیاز به كسب مهارتهای حرفهای به منظور اشتغال در راستای كسب استقلال مالی بیشتر دارند. در مجموع میتوان گفت داشتن شرایط و ویژگیهای متفاوت نیاز به كسب مهارتهای زندگی مختلفی را نیز میطلبد. این مهارتها میتواند شامل چگونگی برقراری ارتباط با اطرافیان، چگونگی غلبه بر مشكلات موجود و پیشگیری از مشكلات احتمالی، چگونگی سخن گفتن، كسب اعتماد به نفس و هویت مطلوب و غیره باشد. به عنوان مثال زنان متاهل به كسب مهارتهایی در ارتباط با زندگی زناشویی وكسب الگوهای رفتاری مناسب در راستای ایفای نقش همسری و مادری در خانواده بیشتر نیاز دارند. در مقابل برای زنان مجرد كه تعاملات خانوادگی متفاوت دارند نیاز به فراگیری جنبه های دیگری از مهارتهای زندگی از جمله نحوه ارتباط با پدر و مادر و یا خواهران و برادران یا آموزشهایی كه بتواند آنها را در ازدواج و یافتن همسر مناسب كمك كنند، اهمیت بیشتری میتواند داشته باشند. به عبارت دیگر اگرفقط از منظرآموزشی به رسانهها توجه كنیم، تفاوت اساسی در نیازهای آموزشی زنان مجرد و زنان متاهل میتوانیم پیدا كنیم. این تفاوت برای زنان با دو ویژگی اشتغال و عدم اشتغال نیز وجود دارد.
اشتغال، فضای زندگی كاملاً متفاوتی برای زنان در مقایسه با محیط منزل ایجاد میكند. برقراری ارتباطات سازمانی مناسب نیازمند مهارت و آموزشهای خاصی است كه آن را كاملاٌ با ارتباطات خانوادگی و فامیلی متمایز میكند. رقابت برای ارتقای شغلی و كسب منافع، شناخت حریمهای موجود در ارتباطات سازمانی و چگونگی غلبه بر مشكلات كاری از جمله مهارتهای مورد نیازبرای افراد شاغل است. اشتغال علاوه بر این که زندگی روزمره متفاوتی نسبت به وضعیت خانه داری برای زنان ایجاد میکند، هنجارهای کاملاً متفاوتی را نیز درطول ساعات کاری بر زندگی روزمره آنها حاکم میکند. بنابراین علاوه بر نیازهای متفاوتی که احتمالاً زنان شاغل در مقایسه با زنان خانه دار در استفاده از رسانهها دارند، هنجارهای استفاده از رسانهها نیز برای آنها متفاوت است. با توجه به این مطالب، شناخت نحوه استفاده رسانهای زنان شاغل علاوه بر این که میتواند تفاوت آنها را از نظر سلایق و رجحانهای رسانهای كه در ارتباط با اشتغال آنها شكل میگیرد نشان دهد، هنجارهای حاکم بر استفاده رسانهای در محیطهای کار را در مقایسه با خانه نیز میتواند آشکار کند.
همچنین زنانی كه به خاطر شغل خود ساعاتی ازروز را در خارج از خانه سپری میكنند، نیاز به كسب مهارتهایی در جهت هماهنگی كار بیرون و داخل منزل نیز دارند. در این راستا به عنوان مثال زنانی كه به واسطه اشتغال در بیرون از منزل ساعات كمتری را با فرزندانشان میگذرانند برای جبران آن، نیازبه مهارتهای خاصی در زمینه تربیت كودكان با تخصیص دادن ساعات كمتری به آنها خواهند داشت. علاوه بر این فراگیری مهارتهای خانهداری و آشپزی سریع كه در تهیه غذا در كوتاهترین زمان ممكن برای اعضای خانواده كمك كند، میتواند ازعلایق زنان شاغل و متاهل باشد.
میزان تحصیلات نیز احتمالاً با نحوه استفاده رسانه ای زنان در ارتباط خواهد بود. مسلماً برای استفاده از رسانههای مکتوب داشتن میزان خاصی از سواد ضروری است .اما این که چگونه میزان تحصیلات زنان در حد دیپلم و بالاتر از دیپلم و با داشتن تحصیلات دانشگاهی، استفاده رسانهای زنان را از یکدیگر متفاوت میسازد میتواند جای سوال باشد. به عنوان مثال از رسانه جدیدی مانند اینترنت چه گروه از زنان و با چه میزان تحصیلاتی بیشتر استفاده میکنند؟ همچنین علاوه بر میزان تحصیلات، تاثیرگذاری سن در استفاده رسانه ای نیز به انحاء مختلف میتواند صورت گیرد. به عنوان مثال کامپیوتر تکنولوژی بسیار جدیدتری نسبت به تلویزیون و رادیو است و استفاده از آن نیاز به مهارت خاص خود دارد. لذا میتوان این سوال را درحوزه مخاطبان رسانهای مانند اینترنت که رسانهای جدید است مطرح کرد که استفاده از آن تاچه حد اختصاص به افراد متخصص به خاطر مهارت استفاده از آن و گروه سنی خاص به خاطر جدید بودن آن دارد؟ هر چند سن و میزان تحصیلات را علاوه بر متغیرهای اصلی، متغیرهای واسطی نیز میتوان به حساب آورد كه شرایط اشتغال و یا تاهل را برای زنان تعیین میکنند.
علاوه برآموزش، نیازهای دیگر افراد با توجه به ویژگیهای ذكر شده با یكدیگر تفاوت میكند و چنانچه برآوردن این نیازها از طریق رسانهها نیز امكان پذیر باشد، استفاده رسانهای افراد از رسانهها در راستای بر آورد این نیازها با همدیگر متفاوت خواهد بود. سرگرمی و اطلاع رسانی از دیگر نیازهای افراد است كه از جمله كاركردهای رسانهها نیز میباشد و تفاوت در نیازهای سرگرمی و سبك زندگی افراد موجب تفاوت دراستفاده رسانهای آنها میشود. به عنوان مثال اوقات فراغت رابطه مستقیمیبا وضعیت اشتغال افراد دارد. لذا مدت زمان و ساعت استفاده كردن از برنامههای تلویزیون برای پر كردن اوقات فراغت، ارتباط مستقیم با برنامهریزی روزانه افراد دارد. همچنین سن افراد نیز تعیین كننده میزان و نحوه استفاده افراد از رسانهها است. به عنوان مثال افراد مسن به خاطر این كه بیشتر اوقات خود را در منزل میگذرانند از تلویزیون نیز بیشتر استفاده میكنند. علاوه بر این، افراد در سنین جوانی به طور معمول از تفریحات خارج از منزل نیز استفاده میكنند و همه نیازهای سرگرمی خود را از رسانهها رفع نمیکنند. در این میان زنان شاغل، خانهدار، مجرد و متاهل با سنین و میزان تحصیلات مختلف از اوقات فراغت متفاوتی با توجه به سبک زندگی خود برخودارند که بررسی نحوه استفاده رسانهای آنها با هدف سرگرمی تا حدودی میتواند این تفاوتها را نشان دهد. در نهایت میتوان گفت هر کدام از چهار ویژگی ذکر شده، سبکهای زندگی و روند زندگی روزمره متفاوتی را برای زنان بوجود میآورد که نیازها، سلایق و رجحانهای رسانهای متفاوتی را برای آنها شكل میدهد. در مجموع میتوان گفت، علیرغم این كه نیازهایی از قبیل كسب اطلاع، آموزش و سرگرمی را میتوان در افراد مشترك در نظر گرفت، اما نحوه برآورد این نیازها و این كه ازچه رسانه و با چه محتوایی برآورده میشود، در ارتباط با ویژگیهای متفاوت از جمله، ویژگی های مورد بررسی در این تحقیق میتواند باشد.
نحوه تفسیر زنان با ویژگیهای متفاوت از بازنماییهای رسانهای
یكی از بحثهایی كه در مطالعات رسانهها وجود دارد، چگونگی بازنمایی1 گروههای مختلف مردم در آنها است. باز نمایی چنان چه از واژه آن نیز بر میآید، تعریفی مجدد و به تصویر کشیدن دیگری از یک شیئ است. میتوان گفت بازنمایی ارتباط مستقیم با قدرت و دردست داشتن امکاناتی دارد که افراد در به تصویر کشیدن خود یا دیگران دارند. یکی از نقدهایی که نسبت به رسانهها از سوی فمینیستها در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 یعنی هم زمان با موج دوم فمینیسم وارد شده است، نحوه بازنمایی زنان در آنها است. چرا که یکی از راههایی که مردم به شناخت از خود و دیگران میرسند تصویری است که رسانهها از آنها ارایه می کنند(پیلچر و ولهان،2005:144 ).
به عبارت دیگر بازنمایی علاوه بر این كه موجب شناخت افراد از یكدیگر میشود، موجب تثبیت یا عدم
__________________________________________________________
1-Representation
تثبیت هویت یك فرد برای خود نیز میگردد.در واقع یكی از هشدارهای مهم فمینیستها در موج دوم نیز این بود كه چون درك مردم از خود و دیگران به مقدار زیادی بستگی به نوع تصویری دارد كه از آنها در رسانهها ارایه میشود، لذا نحوه بازنمایی آنها اهمیت پیدا میکند. در مورد زنان تا زمانی که تنها نقش خودرا در قالب یک همسر و مادر ببینند، احتمالاً شناختی که از خود پیدا میکنند تنها مبتنی براین نقشها میباشد. طبعاً تا زمانی که دریک جامعه تغییراتی در تفکرات و دیدگاه افراد آن و از جمله زنان درباره این موضوع به وجود نیامده باشد، که آنها میتوانند نقشهای دیگری به جز مادری و همسری در جامعه ایفا کنند، این نوع بازنماییها، به بازتولید این نقشها برای زنان در جامعه ادامه خواهد داد و هر چه بیشتر آنها را برای ایفای این نقشها آماده خواهد کرد. باید به این نکته اشاره کرد که با توجه به تحقیقات پژو هشگران، سریالهای خانوادگی نقش مهمی در ساخت و تثبیت هویت زنانه داشتهاند و جذابیت آنها برای زنان به خاطر محتوای آنها بوده است که تركیبی از درام، اندرز، اخلاقیات، تخیلات و حمایت نمادین از نقش زنان در خانه بوده است (مککوایل،1382:142).
به عبارت دیگر چنانچه یكی از دلایل استفاده رسانهای زنان تثبیت هویت باشد، در جامعهای كه زنان هویت یك زن خانه دار را هویتی مطلوب برای خود میدانند، به استفاده از یك محتوای رسانهای خاص كه در جهت بازتولید و تحكیم چنین هویتی عمل میكند، ادامه خواهند داد. با تغییر ارزشهای حاكم بر یك جامعه، هویتهای ایدهآل نیز برای زنان تغییر میكند. چنانچه به عنوان مثال تحصیل و اشتغال برای زنان نسبت به ازدواج در اولویت قرار گیرد، احتمالاً زنان در پی کسب و تثبیت چنین هویتی خواهند بود. لذا به نظر میرسد لزوم بررسی دیدگاه زنان نسبت به بازنمایی آنها در رسانهها و نقش این بازنماییها در بازتولید هویت زنان، در شرایط اجتماعی متفاوت و با توجه به ویژگیهای مختلف زنان وجود دارد.
در این جا این سوال پیش میآیدکه زنان با ویژگیهای متفاوت، هویت خود را در رسانهها چگونه تفسیر می کنند؟ اگر در نظر بگیریم كه تفسیر پیامهای رسانهای با توجه به زمینه فرهنگی افراد صورت میگیرد بنابراین زنان با ویژگیهای متفاوت از نظر تاهل، اشتغال، میزان تحصیلات وسن که زمینه فرهنگی متفاوتی برای آنها به وجود می آورد، احتمالاً تفسیرهای متفاوتی از بازنمایی خود در رسانهها خواهند کرد. به عبارت دیگر با تغییراتی که در جامعه از نظرارزشهای حاكم بوجود میآید، كسب هویتهای مطلوب نیز با توجه به این ارزشها صورت میگیرد. به عنوان مثال چنانچه تحصیلات و اشتغال برای زنان به عنوان ارزش برای در یك جامعه تلقی شود، زنان بیشتر به سمت اشتغال و تحصیلات خواهند رفت و لذا زمانی كه ازدیاد زنان شاغل و تحصیل کرده بوجود می آید و تلاش برای رسیدن به چنین هویتهایی افزایش یابد، بازنماییهایی از زنان كه فقط در راستای تثبیت هویت مادری و همسری است، كاركرد خود را از دست خواهد داد و زنان در مقابل پیامهایی که موقعیت اجتماعی آنان را صرفاً به عنوان مادر یا همسر بازتولید میکند مقاومت خواهند کرد. مقاومت کردن در برابر دریافت یک پیام میتواند تاحدودی در ارتباط با عدم مصرف محتوای رسانهای خاص باشد. یکی از اهداف این تحقیق نیز، کسب آگاهی نسبت به این موضوع است که نحوه تفسیر زنان از بازنمایی خود در رسانهها، تا چه حد و چگونه با استفاده رسانه ای آنها در ارتباط است.
در نهایت می توان گفت این پایان نامه بر دو فرضیه كلی استوار است:
فرضیههای تحقیق
1- وضعیت اشتغال، وضعیت تاهل، سن و میزان تحصیلات با استفاده رسانه ای زنان در ارتباط است.
2- نحوه تفسیر زنان از بازنمایی زنان در رسانهها با استفاده رسانهای آنها در ارتباط است.
چارچوب نظری
با توجه به موضوع تحقیق، در فصل دوم به بررسی چند رویكرد خواهیم پرداخت كه بر محور مخاطب فعال هستند. رویكرد استفاده و رضامندی كه از اولین رویكردها در زمینه مخاطب فعال است و رویكرد مطالعات فرهنگی به خصوص مدل كد گذاری- كد گشایی استوارت هال كه به تفسیر مخاطبان با توجه به زمینه فرهنگی و اجتماعی آنها، تاكید می كند، از جمله این رویكردها هستند. علاوه بر آن به مرور پژوهشهایی در زمینه استفاده رسانهای زنان در جهت غنی تر شدن ادبیات موضوع و بررسی خلاءهای موجود در این تحقیقات و مقایسه آن با تحقیق حاضر، پرداخته خواهدشد.
روش تحقیق
1-2- اهمیت تحقیق…………………….. 3
1-3- هدف تحقیق…………………….. 4
1-4- گفتارهای پایان نامه……………………. 5
2- مبانی نظری تحقیق……………………… 7
2-1- رایانش ابری…………………….. 7
2-1-1- ویژگیهای اساسی رایانش ابری: ……………………8
2-1-1-1- دسترسی سلف سرویس و بنا به تقاضا: ……………………8
2-1-1-2- دسترسی تحت شبکه: ……………………8
2-1-1-3- تجمیع منابع:……………………8
2-1-1-4- انعطاف پذیری سریع:…………………… 8
2-1-1-5- خدمات اندازه گیری شده:…………………… 9
2-1-2- مدلهای سرویس دهی رایانش ابری: ……………………9
2-1-2-1- نرم افزار بعنوان سرویس:…………………… 9
2-1-2-2- پلتفرم بعنوان سروریس:…………………… 9
2-1-2-3- زیرساخت بعنوان سرویس:…………………… 9
2-1-3- مدلهای خدمات رایانش ابری: ……………………10
2-1-3-1- ابر عمومی:…………………… 10
2-1-3-2- ابر خصوصی: ……………………10
2-1-3-3- ابر گروهی:…………………… 10
2-1-3-4- ابر ترکیبی:…………………… 10
2-2- نگاشتکاهش………………………. 10
2-3- آپاچی هدوپ…………………….. 13
2-3-1- فایل سیستم توزیع یافته هدوپ …………………… 15
2-3-2- چارچوب نگاشتکاهش…………………… 17
3- مروری بر تحقیقات انجام شده……………………. 20
4- روش تحقیق……………………… 40
4-1- مقدمه……………………. 40
4-2- انتخاب پارامترها…………………… 40
4-2-1- مقیاس پذیری…………………….. 41
4-2-1-1- Scale up……………………..
4-2-1-2- Scale in……………………..
4-2-1-3- Scale out……………………
4-2-2- تعداد Map Taskهای همزمان…………… 41
4-2-3- حجم قطعات تصاویر…………………… 42
4-2-4- تعداد تکرار داده ها روی شبکه……………………. 42
4-2-5- حجم داده مورد بررسی…………………….. 42
4-3- برنامه مورد استفاده……………………. 42
4-4- بررسی پارامترها…………………… 44
4-4-1- سناریو اول: تاثیر مقیاس پذیری عمودی(Scale Up) بر زمان پردازش……… 44
4-4-2- سناریو دوم: بررسی تاثیر مقیاس پذیری (Scale in) بر زمان پردازش………… 47
4-4-3- سناریو سوم: بررسی تاثیر حجم قطعات تصاویر بر زمان پردازش……………. 52
4-4-4- سناریو چهارم: بررسی تاثیر تعداد Map Task های همزمان بر زمان پردازش………. 55
4-4-5- سناریو پنجم: بررسی تاثیر تعداد تکرار تصاویر بر زمان پردازش……………………… 58
4-4-6- سناریو ششم: بررسی پارامتر حجم دادهها…………………… 63
4-4-7- سناریو هفتم: تاثیر مقیاس پذیری افقی(Scale Out) بر زمان پردازش…………… 65
4-5- نتایج…………………….. 68
5- بررسی و تحلیل یافتههای تحقیق……………………… 71
6- نتیجهگیری و پیشنهادها ……………………77
چکیده:
پردازش مالتی مدیا و بطور خاص پردازش تصویر از زمینههای پرکاربردی است که در آن ما با حجم بسیار بالایی از دادهها مواجه هستیم و به شدت از سوی محققان نیز مورد توجه قرار گرفته است. با افزایش حجم تصاویر و نیز گسترش و توسعهی انواع مختلف برنامهها نیاز به کامپیوترهای غول پیکر و پردازش موازی برای پردازش این حجم از دادهها احساس میشود. نوعی از پردازشهای موازی که امروزه به شدت طرفدار پیدا کرده است، پردازش توزیع شده است که طی آن پردازشها بین ماشینها تقسیم و به موازات هم اجرا میشوند. همچنین مدل برنامهنویسی که امروزه بعنوان راهحلی برای بسیاری از مسائل Big Data ارائه شده و روی محیط توزیع شده نیز مورد استفاده قرار میگیرد مدل برنامهنویسی نگاشتکاهش است. این مدل برنامه نویسی، از نوع خاصی از مسائل توزیعپذیر که روی حجم بسیار بالایی از دادهها و روی شبکهای از کامپیوترها اجرا میشوند پشتیبانی میکند. در این پژوهش که به بررسی پردازش تصویر توزیع شده میپردازیم، با یافتن پارامترهای تاثیرگذار بر سرعت پردازش در محیط توزیع شده به بررسی تاثیر آنها بر روی مسائل پردازش تصویر در مدل نگاشتکاهش پرداختهایم. این روش منجر به چارچوبی حاوی پارامترهایی شدهاست که با بررسی تاثیر آنها میتوانیم نوعی مدل انتزاعی برای استقرار بهینه نرم افزارها در محیط توزیع شده پیشنهاد بدهیم. استفاده بهینه از منابع باعث اجرای کاراتر برنامهها در محیط توزیعشده میشود و سرعت پردازش را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد. در این پژوهش طبق مدل ارائه شده سرعت پردازش 17.9 برابر افزایش یافت.
فصل اول: مقدمه
1- مقدمه
1-1- کلیات
امروزه با افزایش روشهای مختلف اخذ اطلاعات گسسته مانند دوربینهای دیجیتال، پویشگرها و ماهوارهها، پردازش تصویر کاربرد فراوانی یافتهاست. از زمینههای پر کاربرد پردازش تصویر میتوان نجوم، زیست شناسی و پزشکی را نام برد. پردازش تصاویر ارسالی از ماهوارهها و تشخیص پلاک اتومبیلها از نمونههای کاربردی و شناختهشدهی مسائل پردازش تصویر هستند.
با افزایش کاربردهای تصاویر رقمی[1] در حوزههای مختلف، هر روز بر حجم تصاویر موجود در پایگاههای داده افزوده می شود. در پردازش تصاویر ارسالی از ماهوارهها حجم وسیعی از تصاویر برای پردازش ارسال میشوند که برای پردازش این حجم وسیع از تصاویر، نیاز به کامپیوترهای قدرتمندی است تا با سرعت بالایی تصاویر دریافتی را پردازش کنند. در سالهای اخیر تلاشهای بسیاری در زمینهی پردازش دادههای حجیم صورت گرفتهاست. در این بین، پردازش موازی و بطور خاص پردازش توزیع شده یکی از پر طرفدارترین این روشها میباشد.
در بیشتر روشهای توزیع شده برای پردازش دادهها، برنامه نویس باید دانش کافی در برنامه نویسی و شبکه داشته باشد و نیز بتواند مسائل مربوط به زمان اجرا را مدیریت و برطرف کند کهاین کار نیازمند تخصص و مهارت بالایی در برنامه نویسی و مباحث شبکهاست. لذا روشهایی که در آن کاربر بتواند با سهولت بیشتری برنامههایش را ایجاد و اجرا کند بسیار مورد استقبال قرار میگیرد.
یکی از تکنولوژیهایی که امروزه توجه بسیاری را به خود جلب کرده و تحول بزرگی در بسیاری از زمینههای مختلف کامپیوتری به ارمغان آوردهاست رایانش ابری است. ابرها بسیاری از نیازها در زمینهی فناوری اطلاعات را بصورت یک سرویس ارائه میدهند که این سرویس از طریق اینترنت قابل دسترسی است. در این پژوهش به بررسی چالشهایی که کاربران برای اجرای مسائل پردازش تصویر خود در روی ابر و افزایش کارایی آن مواجهند میپردازیم و هدف این پژوهش ارائه روشی برای افزایش کارایی پردازش تصاویر در روی ابر که یک محیط توزیع شدهاست ارائه میشود. بطوریکه طی آن کاربر بتواند برنامههای خود را بصورت بهینه تر و کاراتری تولید، اجرا و مدیریت کند.
2-1- اهمیت تحقیق
با توجه به گستردگی کاربردهای پردازش تصویر در زمینههای مختلف، و نیز با روند کنونی افزایش حجم تصاویر، برای پردازش این حجم از دادهها در زمان مناسب، نیاز به سرعت بسیار بالایی داریم. لذا ناگزیر به استفاده از ماشینهای غولپیکر و پردازش موازی[2] برای پردازش این حجم از دادهها هستیم. در پردازش موازی، ماشینی با چندین پردازنده[3] یا چندین هستهی پردازنده[4]، برنامه داده شده را اجرا میکند [1]. پردازندههای چند هستهای[5] از نمونهی این نوع پردازندهها هستند. علاوه براین با اتصال کامپیوترهای تک پردازنده[6] و تک هسته[7] و ایجاد یک شبکه نیز میتوان پردازش موازی انجام داد. این کار بکمک نرم افزارهای توزیع شده صورت میپذیرد و بهاین نوع از پردازش موازی، اصطلاحا پردازش توزیع شده[8] میگویند[2].
بسیاری از سازمانها به دلایل مختلفی همچون هزینههای بالای خرید و نگهداری و نیاز به متخصصان و . . . قادر به فراهم سازی کامپیوترهای غول پیکر برای اجرای برنامهها بصورت موازی نیستند. لذا پردازش توزیع شده بسیار مورد توجه محققان و نیز سازمانها قرار گرفتهاست.
بطور معمول در برخی از روشهای توزیع شده برنامه نویس باید مهارت بالایی در برنامه نویسی و مدیریت خطاهای هنگام اجرا روی شبکه داشته باشد. برنامه نویس علاوه بر تمرکز روی هدف اصلی برنامه، باید مشکلات احتمالی هنگام اجرای برنامه را نیز پیش بینی و برای آنها راه حل بیاندیشد. بعنوان مثال کاربر باید بتواند پردازشها را بطور مناسب بین ماشینها تقسیم و مدیریت کند و اگر در حین اجرای برنامه یکی از ماشینها به هر علتی متوقف شود باید بتوان وظایف آن ماشین را بدون توقف برنامه، به ماشینهای دیگر سپرد و دادههای رویش را نیز بازیابی کرد. همچنین گاهی ممکن است قدرت ماشینهای یک سیستم توزیع شده با هم برابر نبوده و ماشینها با سرعتهای مختلف وظایفشان را انجام دهند. لذا برنامه نویس باید بتواند بطور متعادلی توزیع بار[9] پردازشی را روی ماشینهای شبکه انجام دهد. بنابراین استفاده از روشی که بتواند برنامه نویس را در ایجاد و اجرای برنامههایش یاری رساند بسیار مفید و موثر خواهد بود. همچنین در پردزاش دادههای حجیم، زمان، فاکتور مهمیبوده و یافتن روشهایی که باعث کاهش زمان اجرای برنامهها شود، از اهمیت بالایی برخوردار است.
3-1- هدف تحقیق
یکی از روشهایی که مشکلات فوق را حل میکند استفاده از مدل برنامه نویسی نگاشتکاهش[10] است. وظیفهی این مدل برنامه نویسی که توسط گوگل[11] معرفی شد، پردازش حجم بالایی از دادهها به شکلی موازی است [3, 4]. مدل برنامه نویسی نگاشتکاهش به برنامه نویسان اجازه میدهد تا با نوشتن توابعی، دادهها را پردازش کنند. دو تابع اصلی در این مدل برنامه نویسی وجود دارد. یکی تابع نگاشت[12] و دیگری تابع کاهش[13] نام دارد. تابع نگاشت داده ورودی را پردازش و نتایج میانی را تولید میکند. تابع کاهش نتایج میانی را تحلیل و نتایج نهایی را تولید میکند. یکی از ویژگیهای مفید این مدل این است که برنامهنویس بدون توجه به مسائل زمان اجرا که در قسمت قبل به آن اشاره شد، تمرکز خود را فقط بر روی برنامه و ایجاد توابع مورد نیاز معطوف میکند. هدف این پژوهش، پردازش تصاویر بصورت موازی با استفاده از مدل برنامه نویسی نگاشتکاهش و ارائه یک مدل استقرار بهینه برای اجرای برنامه ها در محیط توزیع شده است بطوریکه با استفاده بهینه از منابع پردازشی و رسیدن به بالاترین کارایی ممکن بکمک این مدل برنامه نویسی، سرعت پردازش را افزایش داد. با توجه به حجم وسیع دادهها در مسائل پردازش تصویر، نیاز به بهرهوری از منابع و سرعت بالا یک نیاز اساسی تلقی میشود. علاوهبراین بکمک مدل برنامه نویسی نگاشتکاهش حتی برنامه نویسانی که دانشی دربارهی برنامه نویسی تحت شبکه و مدیریت خطاها در شبکه ندارند نیز میتوانند برنامههای خود را با سهولت بیشتری ایجاد و روی محیط توزیع شده انتقال و اجرا کنند.
4-1- گفتارهای پایان نامه
این پایان نامه در شش فصل تهیه شدهاست. فصل اول شامل مقدمه، تشریح صورت مساله و بیان اهداف است. در فصل دوم مبانی نظری و مفهومیتحقیق، شامل مفاهیم علمیپایه و مستندات مرتبط با تحقیق شرح داده شدهاست. فصل سوم به بررسی تحقیقات پیشین و ارتباط منطقی میان اطلاعات پژوهشهای قبلی و مسالهی تحقیق میپردازد.
فصل چهارم، روش انجام تحقیق، ارائه مدل و زیرساخت بکار رفته را در بر میگیرد. فصل پنجم به مقایسه نتایج تحقیق با پژوهشهای پیشین میپردازد و در فصل ششم، نتیجه گیری ارائه میگردد .
[1] Digital
[2] Parallel Processing(Also Called Parallel Computing)
[3] CPU
[4] Processor Core
[5] Multi -Core Processor
[6] Single-Cpu
[7] Single-Core
[8] Distributed Processing(Also Called Distributed Computing)
[9] Load Balancing
[10] MapReduce Programming Model
در هر سازمان ، تشخیص شاخصهای کلیدی و جاری ساختن نظام شاخصها ، درک نقاط قابلبهبود آنان و درنهایت برنامهریزی و اجرای بهبود از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود. در این پژوهش، که پژوهشی پیمایشی-کاربردی است که با تحلیل نقاط قوت ، ضعف ، فرصت و تهدید (SWOT) سازمان و نیز به کمک مدل کارت امتیازی متوازن (BSC ) ، مدلی جهت استخراج شاخص کلیدی دانشگاه قم ارائه شده است .اجرای “نظام شاخصهای کلیدی نتیجه و عملکرد” در این سازمان نشان خواهد داد تا چه میزان در بهبود فرهنگ هدفگذاری و شاخص دهی سازمانی ایفای نقش کرده و این مسیر چگونه امتداد خواهد یافت. در انتها علاوه بر ارائه پیشنهاداتی بهمنظور اجرای هر چهبهتر این رویکرد، یادآور میشود هدف عمده این رویکرد ، سازماندهی نظام شاخصهای کلیدی سازمان بهصورت لایه به لایه و با حرکت از سطوح عملیاتی (پروژهها و برنامهها) تا سطوح عالی(استراتژیک) بوده است. که در نهایت این شاخص ها توسط نرم افزار داشبورد مدیریتی Qlik Viewپیاده سازی گردید.
واژگان کلیدی : کارت امتیازی متوازن، شاخص کلیدی نتیجه ، شاخص کلیدی عملکرد ، داشبورد مدیریتی، اهداف استراتژیک
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات پژوهش… 1
1-1 مقدمه: 2
2-1 بیان مسئله. 4
3-1. اهمیت و ضرورت تحقیق.. 7
4-1. جنبه ی جدید و نو آوری تحقیق : 8
5-1. اهداف تحقیق : 8
6-1. سوالات تحقیق : 9
7-1. جامعه آماری، روش نمونه گیری و حجم نمونه گیری: 9
8-1. روش و ابزار تجزیه و تحلیل داده ها : 10
9-1. روش گردآوری داده ها: 10
10-1. مراحل انجام تحقیق : 10
11-1. محدودیت تحقیق: 11
فصل دوم : ادبیات، مبانی نظری و پیشینه تحقیق.. 12
1-2 مقدمه : 13
2-2. هوش سازمانی.. 13
1-2-2. سیستم هوش تجاری به عنوان هسته تصمیم گیری.. 14
2-2-2. كاربرد هوش كسب و كار در سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانی.. 15
3-2-2. نیازمندی های ارزیابی هوش تجاری در سیستم های برنامه ریزی منابع انسانی.. 16
3-2. ارزیابی عملکرد: 17
1-3-2 سیر تحول ارزیابی عملکرد. 18
2-3-2. ارکان ارزیابی عملکرد چه چیزی باید مورد ارزیابی قرارگیرد؟. 19
3-3-2. ارزیابی چه زمانی صورت می پذیرد؟. 20
4-3-2. انواع ارزیابی.. 20
5-3-2. رویکردهای ارزیابی عملکرد. 22
6-3-2. مراحل ارزیابی عملکرد. 23
7-3-2. مدلهای ارزیابی عملکرد. 23
8-3-2. ضرورت و اهمیت ارزیابی عملکرد. 24
9-3-2. نقش فناوری اطلاعات در ارزیابی عملکرد. 25
4-2. مدیریت منابع انسانی.. 25
1-4-2. عملکردها مدیریت منابع انسانی.. 26
2-4-2. تشریح مدل جامع ارزیابی عملکرد منابع انسانی.. 26
3-4-2. الگوهای متداول ارزیابی عملکرد سازمان ها و دستگاه های اجرایی.. 26
4-4-2. جایگاه و نقش نظام ارزیابی عملکرد در فرآیند توسعه منابع انسانی سازمان.. 27
5- 2. اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر سازمان.. 29
6-2. مدیریت راهبردی – برنامه ریزی راهبردی.. 30
7-2. مدل SWOT. 32
8-2. مراحل پیاده سازی مدل BSC.. 33
1-8-2. تعیین اندازه سازمان.. 33
2-8-2. تجزیه و تحلیل موقعیت سازمان.. 33
3-8-2. تثبیت چشم انداز. 34
4-8-2. تعیین استراتژی های سازمان.. 34
5-8-2. تعیین وجه های مناسب برای شرکت… 34
6-8-2. تدوین اهداف استراتژیک برای جنبه های تعیین شده. 34
9-2 کارت امتیاز متوازن.. 35
10-2 . شاخص…. 35
11-2. داشبورد. 36
1-11-2. داشبوردها، اندازه گیری عملکرد سازمانی و مدیریت… 38
2-11-2. اثرات پیاده سازی داشبورد بر سازمان.. 38
12-2. برای ارزیابی برنامه توسعه دانشگاه میتوان دو نقش در نظر گرفت.. 38
1-12-2. ارزیابی زمینه و محیط.. 39
2-12-2. ارزیابی درون داد. 39
3-12-2. ارزیابی فرآیند. 39
4-12-2. ارزیابی برون داد. 39
5-12-2. مدیریت دانشگاهی.. 40
13-2. عناصر اصلی تشکیل دهنده آموزش عالی و تنگناهای موجود. 41
14-2. هیات علمی.. 42
15-2. قوانین و مقررات و آیین نامه ها 42
16-2. حوزه های مرتبط با اعضای هیات علمی.. 43
1-16-2. فعالیت های فرهنگی – تربیتی – اجتماعی.. 43
2-16-2. فعالیت های آموزشی.. 43
3-16-2. فعالیت های پژوهشی و فناوری.. 43
4-16-2 فعالیت های علمی و اجرایی.. 43
5-16-2 شاخص های مالی.. 43
17-2. پیشینه. 44
فصل سوم: روش تحقیق.. 46
1-3. مقدمه. 47
2-3. روش تحقیق.. 47
3-3. شناسایی و ارزیابی شاخص ها 48
4-3. جامعه و نمونه آماری.. 48
5-3. مراحل اجرای تحقیق.. 48
6-3. ابزار اندازه گیری و جمع آوری اطلاعات.. 51
1-6-3. نرم افزارهای مورد استفاده : 51
2-6-3. معرفی پرسشنامه. 51
3-6-3 . آزمونها و تگنیک های آماری.. 52
4-6-3. روایی و پایایی پرسشنامه. 52
7-3. روایی/ اعتبار : 52
8-3. پایایی: 52
9-3. آزمون میانگین T-Student…………………………………………………………………………53
10-3. یکپارچگی داده ها 54
فصل چهارم: 56
1-4. مقدمه. 57
2-4. چشم انداز. 57
3-4. تحلیل ذینفعان.. 58
1-3-4. ذینفعان داخلی.. 58
2-3-4. ذینفعان خارجی.. 58
4-4. بیانیه ماموریت… 58
5-4. ارزش های محوری.. 59
1-5-4. پاسداری از اصول و ارزش های اسلامی از طریق.. 59
2-5-4. تعهد به پیشرفت دانشگاه و کشور با اعتقاد به : 59
6-4. تعیین عناصر راهبردی.. 60
1-6-4. زمینه ها و حوزه های مورد نظر در اهداف.. 60
7-4. اهداف کلان کیفی.. 60
1-7-4. اهداف کلان بخش آموزش… 60
2-7-4. اهداف کلان بخش پژوهش…. 60
3-7-4. اهداف کلان بخش مالی.. 61
8-4. تعیین جنبه های مدل ارزیابی امتیاز کارت متوازن : 61
1-8-4. فراگیران.. 62
2-8-4. مالی.. 62
3-8-4. فرآیند داخلی: 62
4-8-4. رشد و نوآوری: 62
9-4. عوامل حیاتی موفقیت… 63
10-4. تعیین موقعیت راهبردی با توجه به ماتریس (SWOT): 65
1-10-4. بررسی عوامل استراتژیک داخلی و خارجی : 65
2-10-4. ماتریس تحلیل نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدید : 73
11-4. تدوین شاخص ها از چهار منظر مالی، پژوهشی، آموزشی و فرهنگی.. 75
12-4. استخراج سنجه های عملکرد : 80
1-12-4. شاخص های کلیدی عملکرد، شاخص های عملکردی، شاخص های نتیجه و شاخص های کلیدی نتیجه 80
13-4. ایجاد داشبوردهای مدیریتی.. 84
1-13-4. داشبوردهای مربوط به شاخص ها 84
2-13-4. داشبوردهای مربوط به شاخص های مالی.. 85
3-13-4. داشبوردهای مربوط به شاخص های آموزشی.. 86
4-13- 4. داشبوردهای مربوط به شاخص های حوزه پژوهشی.. 89
14-4. داشبوردهای مربوط به BSC سازمان.. 91
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری.. 93
1-5. مقدمه. 94
2-5. نتایج.. 94
3-5. استراتژی و راهكار كاهش…. 95
1-3-5. استراتژی و راهکار رسوخ در بازار. 96
2-3-5. استراتژی و راهکارها توسعه محصول.. 96
3-3-5. استراتژی و راهکار مشارکت… 96
4-3-5. استراتژی و راهكار تنوع همگون.. 97
4-5. همسویی ابعاد نقشه راهبرد با راهبرد سازمان.. 97
5-5. محدودیت تحقیق.. 99
6-5. پیشنهادها 99
منابع و مراجع: 101
منابع فارسی : 101
منابع انگلیسی.. 103
پیوست ها…………………………………………………………………………………………………………107
فهرست شکلها و نمودارها
نمودار 1-1: نمودار مراحل تحقیق.. 11
شکل 2-1. رابطه بین مدیریت عملکرد و اندازهگیری عملکرد (May Leen Yu et al.,2009) 24
نمودار 1-2 : جایگاه و نقش نظام ارزیابی عملکرد در فرآیند توسعه منابع انسانی سازمان.. 29
شکل 2-2 بخشهای سه گانه مدیریت راهبردی ]23[ 31
شكل 3- 2 الگوی مدیریت راهبردی فردآر. دیوید2004 ]24[ 32
شکل 4-2 چارچوب تحلیل SWOT. 33
شکل 1-3 :سفری از ماموریت و چشم انداز ارزیابی عملکرد (David Parmeenter, 2007) 49
شکل 2-3 نقشه استراتژی (Kaplan and Norton, 2004) 50
شکل 3-3 مراحل پیاده سازی داشبورد مدیریت… 55
شکل 1-4. نمودار چشم انداز استراتژی.. 62
شکل 2-4. ماتریس 2: موقعیت استراتژیك دانشگاه قم.. 73
شکل 3-4 (الف، ب، ج) شاخص های مالی.. 86
شکل 4-4 (الف، ب، ج، چ) شاخص های حوزه پژوهشی.. 88
شکل 5-4 (الف، ب، ج، چ،) شاخص های حوزه آموزشی.. 91
شکل 6-4 شاخص های BSC سازمان.. 92
شکل 1-5. نمودار علت و معلومی همسویی دارایی های نا مشهود با اهداف سازمانی.. 98
فهرست جداول
جدول 1-3. نمونه ای از پرسشنامه های طراحی شده. 52
جدول1-4. عوامل حیاتی موفقیت سازمانی.. 64
جدول 2-4. ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (IFE) 68
جدول 3-4. ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (EFE) 71
جدول 4-4. ماتریس تهدیدات، فرصت ها، نقاط قوت و نقاط ضعف… 74
جدول5-4: شاخص های گروه مالی.. 76
جدول6-4: شاخص های گروه پژوهش و فنآوری.. 77
جدول7-4: شاخص های گروه آموزشی و اجرایی.. 78
جدول8-4: شاخص ها و ارتباط آن با وجوه BSC.. 81
1-1 مقدمه:
داشتن اطلاعات دقیق، مرتبط و بهنگام، باعث بالا رفتن سرعت و دقت تصمیم گیری شده و جلوی انتخاب بسیاری از تصمیمات نادرست را خواهدگرفت. اطلاعات و دانش، نشان دهنده ثروت اساسی یک سازمان است. شرکت ها و سازمان ها سعی می کنند از این ثروت برای به دست آوردن مزیت رقابتی در هنگام تصمیم گیری های مهم استفاده نمایند. [37]
مدیران، به منظور مواجهه با محیط و تحقق اهداف سازمانی خود، با مد نظر قرار دادن متغیرهای محیطی، ضرورتاً بایستی محیط را تحلیل و متغیرهای آن را شناسایی کرده و در برخورد با آنها تدبیر مناسب را اتخاذ نمایند. این امر مستلزم برخورداری از اطلاعات بهنگام درون و برون سازمانی و نیز امکان بهره برداری بهینه از آنها را دارد. برای این که سازمان ها قادر به واکنش سریع در برابر تغییرات بازار باشند، نیاز به سیستم های اطلاعات مدیریتی دارند تا بتوانند از سازمان و محیط آن، تحلیل های علت و معلولی مختلف را انجام دهند. [42]
سیستم های هوش تجاری[1] (BIS)، ابزاری را فراهم می کنندکه براساس آن نیازهای اطلاعاتی سازمان به شکل مناسبی پاسخ داده می شود؛ وظایف اصلی که توسط سیستم های هوش تجاری مورد توجه قرار می گیرد، شامل: شناسایی هوشمندانه داده های اطلاعاتی، تجمیع آن ها و تحلیل چند بعدی داده هایی است که از منابع اطلاعاتی مختلف به دست آمده است، می باشد. سیستم های هوش تجاری، داده های مربوط به سیستم های اطلاعاتی درون سازمانی را با داده هایی که از محیط سازمان به دست می آید، تجمیع می کنند. این داده های محیطی می تواند شامل آمارها، پایگاه های اطلاعاتی مربوط به مراکز سرمایه گذاری و مالی و پایگاه داده های متفرقه باشند. چنین سیستم هایی به عنوان رابط ها و واسط گرهایی هستند که برای کسب اطلاعات روزآمد، قابل اطمینان وکافی بوده، نسبت به فعالیت های مختلف شرکت عمل می کنند. [42]
سازمان ها با استفاده از انبارداده ها،[2] به حمایت از برنامه های استراتژیک و ماموریت حیاتی خود نیاز دارند داده های سپرده شده به انبار داده ها باید تبدیل به اطلاعات و دانش شوند و به طور مناسبی در اختیار تصمیم گیرندگان در درون سازمان و شرکای مهم در زنجیره ارزش سازمانی قرار گیرند. در محیط انبار داده ها، رابط انسان و کامپیوتر بالاترین اهمیت را داراست و تعیین کننده نقش اصلی موفقیت از دیدگاه کاربر نهایی است. به منظور حمایت از تجزیه و تحلیل وگزارش کارها، انبار داده باید داده های با کیفیت بالا را ارائه نماید و باید این اطلاعات را از طریق رابط های بصری در اختیارکاربران قرار دهد. [43]
امروزه با توجه به پیشرفت های مداوم در فناوری اطلاعات و ارتباطات و رشد سریع محیط کسب وکار، سازمان ها با رشد فزاینده اطلاعات مقابله می کنند . مدیران اغلب با گزارشات و اطلاعات بسیاری از سیستم های اطلاعات سازمانی مانند برنامهریزی منابع سازمانی[3] (ERP) و هوش تجاری مواجه شده اند. این پدیده های است که به طور کلی به عنوان اضافه بار اطلاعات شناخته شده است. مشکل بیشتر زمانی است که گزارش ها با توجه به اطلاعات ارائه شده ضعیف هستند و به انحراف تصمیم گیرندگان می انجامد . [44]
راه حل داشبورد، [4] می تواند این مشکلات را حل نماید. داشبوردهای مدیریتی، سیستم های نرم افزاری نوینی هستند که در جهت غنی سازی اهداف، با استفاده از تجزیه و تحلیل اطلاعات به سازمان ها کمک می کند. داشبورد، به مدیران این امکان را می دهد تا با تعریف، نظارت و تحلیل شاخص های کلیدی عملکرد در ایجاد تراز بین اهداف و فعالیت ها، نمایان سازی کلیه فعالیت های سازمان و ایجاد یک محیط نمایش مشترك بین اهداف و فعالیت ها برای تصمیم سازی درست و کارآمد اقدام نمایند.
داشبورد را می توان به عنوان سیستم پشتیبانی تصمیم گیری که اطلاعات را در یک قالب خاص به تصمیم گیرنده ارائه می کند تلقی نمود. از این رو، داشبورد را باید با توجه به ویژگی های نحوه ی ارزیابی و برای ارتباط برقرارکردن با آنها در راستای تصمیم گیری طراحی کرد . این سیستم اطلاعاتی، نمادها و نشانه های تصمیم گیری را برای تصمیم گیرنده فراهم می کند. [48]
به طور کلی ارزیابی عملکرد،[5] فرایندی است که بوسیله آن کار کارکنان در فواصلی معین و به طور رسمی مورد بررسی و سنجش قرار می گیرد ؛ منظور از ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی عبارت است از: سنجش منظم فعالیت های آموزشی / پژوهشی اساتید و تعیین میزان دستیابی به اهداف نظام آموزشی، که بر اساس معیار های از قبل تعیین شده صورت می گیرد . حال مسئله آن است که معیارهای موجود ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی، کافی نبوده و دارای کاستی هایی می باشد، بدین صورت که در نظام ارزیابی موجود فقط خواسته ها و انتظارات سیستم آموزشی لحاظ شده و نظر خود اساتید و دانشجویان مورد توجه قرار نگرفته است . لذا سوال اصلی تحقیق این است: معیار های مطلوب ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی کدامند؟
[1]. business intelligence systems
[2]. Data warehouse
[3].Enterprise resource planning
نمی باشد. زیرا برای اندازه گیری انها باید از نرخ بازده نرمال استفاده کرد و بطور مستقیم این نرخ در بازار قابل رویت نمی باشد. با توجه به اینکه به حداکثر رسانیدن عایدی در جهت منافع سهامداران نمی باشد ( چارلز جونز[4] 1993) در نتیجه معیار رضایت بخشی برای اندازه گیری عملکرد نیست و از طرفی اصل حداکثر نمودن ثروت سهامداران که یک راهنمای قابل قبول برای اداره موسسات تجاری و تخصیص موثر منابع می باشد به عنوان هدف مورد قبول به منظور نشان دادن اینکه تصمیمات مالی چگونه اتخاذ شود انتخاب شده است. در طول سالهای 1980 انتظارات سهامداران به سطح بی سابقه ای رسید و منجر به اعمال فشار فزاینده به شرکتها در جهت افزایش ارزش سهامداران با روند ثابت شد. بر این اساس قرارداد پاداش مدیران بر مبنای عوامل موثر در تغییر ثروت سهامداران منعقد گردید. اما در طراحی این قراردادها یک مسئله مهم وجود دارد و آن این است که کدام معیار عملکرد موردنظر سهامدار بایستی در طراحی قرارداد مورد استفاده قرار گیرد. روشنترین معیار برای قضاوت در مورد عملکرد شرکت قیمت سهام است که این نظر به وسیله مورفی[5] (1990) و میلبورن[6](1996) ارائه شده است. اما معیار قیمت از یک ضعف برخوردار است زیرا برخی عوامل که در قیمت سهام تاثیر دارند خارج از کنترل مدیران می باشند مانند شرایط سیاسی – اقتصادی جامعه و جهان. بنابراین معیار مورد استفاده بایستی از دو
ویژگی زیر برخوردار باشد.: (جفری[7]˓1997)