1-3-اهمیت و ضرورت پژوهش
در زندگی مشترک، غالبا به هنگام مواجهه با مشکلات احساس ناکامی تحقیرو.احساسات وهیجانات به جای عقل و منطق بر همسران غلبه میکند لذا شناخت وهدایت هیجانات برای حفظ روابط زناشویی بسیار مهم است. با توجه به پژوهشهای انجام شده درخصوص روابط همسران به نظر میرسد که مولفههای هوش هیجانی میتوانند در رضایت زناشویی موثر باشد.روابط صمیمانه زوجین نیاز به مهارتهای ارتباطی دارد از قبیل توجه افراد به مسایل از دید همسرانشان وتوانایی درک هم دلانه ی آنچه همسرشان تجربه نموده است وهمچنین حساس و آگاه بودن از نیازهای او(گاتمن[18] وهمکاران، 1976) همسرانی که از خودآگاهی بالاتری برخوردارند(خویشتن داری)ودر نحوه ی ابراز احساسات و هیجانات خود نسبت به دیگران خصوصا همسرشان تسلط دارند مانع بروز بسیاری از برخوردها و سوتفاهمات در زندگی زناشویی خود میشوند(پارسا،1387). رضایت زناشویی فرآیندی است که در طول زندگی زوجین به وجود می آید، زیرا لازمه آن انطباق سلیقه ها ، شناخت ویژگیهای شخصیتی، ایجاد قواعد رفتاری و شکل گیری الگوهای مراوده است (احمدی،1382).از آنجاییکه انتخاب همسر و انعقاد پیمان زناشویی هم نقطه ی عطفی در رشد و هم پیشرفتی شخصی تلقی می شود و از آنجا که بی تردید یکی از مهمترین تصمیم های که در طول زندگی خود می گیریم انتخاب یک شریک زندگی است (برنشتاین و برنشتاین،2002؛ ترجمه سهرابی،1373) اهمیت مسئله ایجاب می کند که در هنگام همسر گزینی، علاوه بر عوامل عینی نظیر مذهب ، طبقه اجتماعی، نحوه لباس پوشیدن، سن، قیافه و سطح تحصیلات به عوامل زیر بنایی از جمله ویژگیهای شخصیتی نیز توجه شود تا با انتخاب درست در سایه ی خشنودی و رضایت زناشویی از ازدواجی مناسب، محیطی سالم و سازنده فراهم شود که پایه و اساس نسل های آینده، پیشرفت جامعه، اعتلای فرهنگ و انتقال ارزش ها در آن میسر گردد(دانش،1384).
با توجه به اهمیت کارکرد متعادل خانواده و جلوگیری از متلاشی شدن آن، شناخت عوامل مرتبط با رضایت زناشویی که پایه استحکام بخش زندگی خانوادگی است، ضروری به نظر میرسد (ثنایی و همکاران،1389). شخصیت به صورت مستقیم و به عنوان عاملی تاثیرگذار بر فرایند ارتباطی زوج ها اثر میگذارد و بالطبع رضایت زناشویی زوج ها را نیز متاثر می سازد. شخصیت یک نفرانواع معین ومتفاوتی از واکنش ها را از طرف مقابل فرامی خواند که در کل بر رضایت آن ها مؤثر است (کاگلین[19] و همکاران، 2000). هیجانات دارای کیفیت بالایی هستند به این صورت که می توانند باعث واکنش مثبت و منفی در افراد شوند (گروس[20]،1998). بنابراین اگر رفتارهای شخصیتی بالاخص درون /برونگرایی و نحوه صحیح ابراز احساسات را جزو معیارهای اولیه انتخاب همسر قرار دهیم، بدون شک بسیاری از مشکلات رفتاری و مشکلات مشابه به خودی خود ازبین می رود.همچنین با ارتقا سطح رضامندی زناشویی از رضایت از زندگی، افراد جامعه با آرامش خاطر بیشتر به رشد و تعالی و خدمات اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی خواهند پرداخت و خانواده ها نیز از این پیشرفت سود خواهند برد (ثنایی و همکاران،1389).1-4-هدف های پژوهش:
هدف اصلی:
سایت های دیگر :
مطالعات روانشناسان نشان داده است که رفتارهای سازمان نظیر تعهد سازمانی؛ فرسودگی شغل؛ سبک رهبری و نظایرآنها؛ بر بهرهوری تأثیرات نیرومندی دارند.(مدنی،1384) با توجه به اهمیت نقش سازمانهای انتظامی در ایجاد و تقویت امنیت اجتماعی، وجود این مؤلفهها بر نیروی شاغل در سازمان انتظامی و نظامی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
کارکنان نیروی انتظامی همانند همه افراد در معرض عوامل استرسزای محیط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و خانوادگی قرار میگیرند و علاوه بر آن با استرسهای شغلی فراوان روبرو هستند بنابراین توجه به نیازهای آنان میتواند در افزایش بهرهوری این گروه تأثیر زیادی داشته باشد.
شاید مردم در ذهن خود تصور قالبی بسیاری از پلیس داشته باشند اما این تصورات قالبی پس از هر برخورد با یک مامور پلیس ممکن است از میان رفته و یا تقویت شود. هر برخورد با پلیس ممکن است تأثیرات مثبت و یا منفی بر روابط میان پلیس و جامعه داشته باشد.
براساس تحقیقات مشخص شده است که هوش شناختی نمیتواند معرف ظرفیت کلی هوش افراد باشد پس در اینجا چیزی به نام هوش هیجانی و نحوه بروز آن از طریق مهارتهای ارتباطی میتواند نه تنها موفقیت شغلی، بلکه موفقیت در اکثر زمینهها را برای فرد به ارمغان بیاورد. در تحقیقات صورت گرفته راجع به رضایت شغلی مشخص شده کسانی که هوش هیجانی و ضریب عاطفی بالایی برخوردارند با آمادگی و مهارت بیشتری در جامعه حضور پیدا میکنند و از رضایت شغلی پایداری برخور دارند. (زکی الف، 1385)نتایج حاصله از تحقیقات نشانگر آن است که هوش هیجانی یکی از توانمندیهایی است که با موفقیت شغلی ارتباط دارد. از طرف دیگر یکی از مساعل مهم و قابل تأمل در ارتباط با هوش هیجانی رضایت شغلی است، رضایت شغلی نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط کاری است هیچ صاحب نظری این ادعا را رد نمیکند که نارضایتی کارکنان بر روحیه کاری آنان و بهرهوری سازمان اثر منفی دارد، در این بین ارتباطات مؤثر فعالیتی اجتناب ناپذیر و الزامآور برای زندگی فردی، گروهی، سازمانی و جمعی در تمام جوامع بشری است و از عناصر کلیدی مهم بین افراد یک گروه به شمار میرود. (میر سپاسی، 1373)هود[1](2006) در پژوهشی تحت عنوان «منزلت اجتماعی پلیس» نشان داده است که بین اقتدار پلیس و منزلت اجتماعی آن رابطهی معناداری وجود دارد. منظور او از اقتدار، قدرت و توان پلیس در به سامان رساندن ماموریتها و مداخلهی مؤثر و کارآمد در جرائم اجتماعی است. همچنین هود از پژوهش جامعی یاد میکند که نشان داده است بین میزان شیوع کجرویها و جرایم اجتماعی در جامعه و میزان شأن و منزلت اجتماعی پلیس، همبستگی معکوس معناداری وجود دارد. به زعم او «زمانی که جرائم و کجرویها در جامعه رواج مییابند، مردم اعتمادشان را به پلیس و نهادهای امنیتی از دست میدهند، به همین سبب در چنین شرایطی منزلت اجتماعی پلیس و نهادهای امنیتی به شدت تقلیل مییابد».
در چند سال اخیر نیز برخی از محققان، پژوهشهای خود را معطوف به بررسی رابطهی احساس امنیت[2]، نشاط[3]و شادابی شهروندان با منزلت اجتماعی پلیس نمودهاند. به عنوان مثال ارجایل[4] (2000) نشان داده است که با افزایش احساس نشاط شهروندان یک جامعه، بر میزان ارج و احترامی که آنان برای پلیس قائل میشوند افزوده میگردد. او در تبعیین این یافته اذعان نموده است که مردم یک جامعه، بخشی از ایمنی، شادابی و آسودگی خاطر خویش را حاصل تلاش های حرفهای و اقدامات ماهرانهی پلیس میدانند، به همین سبب وقتی نشاط آنان فزونی مییابد ارج و احترام فزونتری برای پلیس قائل میشوند. گذشته از آن، شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد (برای مثال کار ترجمهی پاشا شریفی و نجفی زند، 1385) شهروندان برخوردار از سلامت و نشاط بالا، نگرش مطلوبی به اقشار و گروههای مختلف اجتماعی به ویژه پلیس دارند و آنان را دارای ارج و منزلت بالا میدانند. گذشته از آن، با کاهش کج
سایت های دیگر :
و شکست ها ، سلامت روان را بالا می برد در حالیکه بد بینی تاثیر منفی بر آن دارد . افکار ما به طور
زیادی بر مشکلات هیجانی و شخصی مان تاثیر مـی گذارد . تجربیات نشان می دهد زمانی که ما در
موقعیتها به طرز خوشحال ، غمگین و عصبانی فکر می کنیم اغلب احساسات مربوطه بوجود می آیند.
در بسیاری از بررسی ها (آندرورا و ساپنیگتون 1382) معلوم شده است که محیط برکارکرد روانی ما
تاثیر می گذارد .یکی از مشکلات ناشی از محیط کار موضوع استرس می باشد که اگر به مدت زمان
طولانی و به طو وسیع توسط شخص احساس شود احتمال دارد نشانه ها شکل قطعی به خود بگیرد و به
مرحله فرسودگی زیاد بینجامد . بنابراین پدیده ی رایج محیط های شغلی امروزی ، موضوع فرسودگی
شغلی می باشد و آن به فشار روانی در محیط های شغلی اسناد می شود که امروزه اقدامات فراوانی
برای پیشگیری از آن در دست اجرا است . .لذا از آنجا که مهمترین منبع هر سازمانی نیروی انسانی آن می باشد ، باید به این امر توجه کافی صورت
پذیرد که در دهه های اخیر توجه به استرس های شغلی و مطالعه ی آن گسترش فراوان یافته است تا
با شناخت منابع و عوامل زمینه ساز فرسودگی شغلی بتوانند با آموزش روشهای مقابله ای به افزایش اثر
بخشی فعالیتهای افراد در سازمان بیافزایند و سنگ زیر بنای سلامتی بیشتر و بهزیستی را بنا نهند .
1-2 بیان مسأله :
سلامت از نیازهای اساسی انسان است که در توسعه پایدار نقش حیاتی دارد(صفری و فتاح زاده ، 2003)اگر چه در ابتدا فقط به سلامت جسم به عنوان سلامتی توجه می شد؛ با پیشرفت علم و رسیدن به سطحی قابل قبول از سلامت جسمی و با مبارزه علیه بسیاری از بیماری ها، بشر به جنبه های دیگر سلامت از جمله سلامت روان توجه کرده است (قادری، 1381)مفهوم سلامت روان شامل احساس درونی خوب بودن و اطمینان از کارآمدی خود، اتکاء به خود، ظرفیت رقابت، وابستگی بین نسلی و خودشکوفایی توانایی های بالقوه فکری و هیجانی و غیره می باشد. البته با در نظرگرفتن تفاوت های بین فرهنگ ها، ارائه تعریف جامع از سلامت روان غیرممکن می نماید.با وجود این، بر سر این امر اتفاق نظر وجود دارد که سلامت روان چیزی فراتر از نبود اختلالات روانی است . آنچه مسلم است این است که حفظ سلامت روان نیز مانند سلامت جسم حائز اهمیت است. (عباس زاده ،1382)طبق دست آورد تحقیقاتی دانشکده بهداشت دانشگاه هاروارد، سازمان جهانی بهداشت و بانک جهانی، اختلا لات روانی به عنوان یکی از مهمترین و معنی دارترین اجزای بار کلی بیمار ی ها به شمار می رود ( محمدی، داویدیان،هاراطون ،نوربالا، ملک فضلی ، تقوی و پور اعتماد، 1382).توجه به بهداشت روانی در تمام عرصه های زندگی از جمله زندگی کاری فرد حائز اهمیت بوده و جای بحث دارد .
عوامل موجود در محیط کار بطور وسیعی با سلامت و بیماری افراد شاغل در ارتباطند. به گزارش سازمان بین المللی کار ( 2000 ) از هر سه نفر مستخدم یک نفر از کشمکش بین کار و محیط خانواده به عنوان یکی از بزرگترین مشکلات زندگی یاد می کند. (ایلو[1]،2000) در ارتباط با تأثیرات مهم نادیده انگاشتن بهداشت حرفه ای بر سلامت روانی، تردیدی وجود ندارد و تحقیقات وسیعی نشان دهنده این مسئله می باشد.در تحقیقی که اورنگی با هدف بررسی استرس شغلی و ارتباط آن با سلامت روان 397 نفر از پرسنل بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی شهر شیراز انجام داد، به این نتیجه رسید که میزان استرس شغلی با سلامت روان کادر اداری و درمانی این بیمارستان ها ارتباط دارد و همچنین مشخص شد که پرسنل درمانی این بیمارستان ها نسبت به کادر اداری از سلامت روان کم تری برخوردارند (اورنگی و هاشم زاده ، 1379) و از بین کارکنان خدمات بهداشتی ، منزلت حرفه ای واجتماعی پرستاران نسبت به سایر گروه ها، در معرض تنش قابل ملاحظه ای قرار دارد . (مک گرس[2]،2003).
فرسودگی شغلی از جمله خطرات شغلی است که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است (بحری،مقیمیان، عطار باشی و قرچه ، 1382) و برای توصیف پاسخ های انسان در برابر فشارهای روانی تجربه شده استفاده می شود.یکی دیگر از عواملی که سلامت روانی افراد را به خطر می اندازد ، استرس شغلی است. موسسه ملی امنیت و سلامت شغل(ادوارد، بومارد ،کویل ، فوترجیل و هانیگان[3]، 2000).استرس شغلی را ناشی از مشکلات زیاد در محیط کاری، تغییرات مداوم خارج از کنترل، جابه جایی مداوم، اضافه کاری، ساعت کاری زیاد، بی نظمی ساعت کاری می داند. گرینبرگ[4](2002) معتقد است که استرس زیاد شغلی منجر به فرسودگی شغلی می شود. زمانی که فرد استرس زیاد، مداوم وکنترل نشده در محیط کار تجربه می کند؛ تقاضای محیط کار بیش از حد توانایی فرد باشد و نتواند به اهداف خویش برسد و همچنین افرادی که آستانه تحمل پایینی دارند و توانایی مقابله با استرس را ندارند بیشتر در معرض فرسودگی شغلی قرار می گیرند .در تعریف فرسودگی شغلی می توان گفت فرسودگی شغلی نشانگان فروپاشی عاطفی بعد از سالها درگیری و اشتغال به کاراست.این نشانگان خصوصاً در بین افرادی که در شغل های خدمات انسانی از قبیل کارکنان آموزشی و پزشکی که شاغل اند، بیشتر شایع است. نشانه های فروپاشی شغلی با فقدان شور و اشتیاق،احساس محرومیت وشکست،غیبت از کار ،بی علاقگی نسبت به قبو
سایت های دیگر :
شرکت تلاش میکنند که مانع از ایجاد گروههای تجاری شوند. همچنین، جدایی مالکیت و کنترل در گروههای وابسته شرکتها میتواندهزینه بدهی را افزایش دهد، زیرا، سهامداران ممکن است که به دنبال سرمایهگذاریهای مخاطرهآمیز باشند. بنابراین، تأثیر گروه تجاری بر هزینه بدهی و ساختار مالکیت شرکتها سوالی است که باید به آن پاسخ داده شود. از این رو، هدف این پژوهش بررسی اثر گروههای تجاری بر ساختار مالکیت و هزینه بدهی است.
فرضیه اصلی اول
بین گروههای تجاری و ساختار مالکیت ارتباط معنادار وجود دارد.
فرضیههای فرعی
بین گروههای تجاری و مالکیت دولتی ارتباط معنادار وجود دارد.
بین گروههای تجاری و مالکیت نهادی ارتباط معنادار وجود دارد.
بین گروههای تجاری و مالکیت انفرادی ارتباط معنادار وجود دارد.
فرضیه اصلی دوم
بین گروههای تجاری و هزینه بدهی ارتباط معنادار وجود دارد.
روش انجام پژوهش
1-6-1- روش پژوهش و گردآوری دادهها
در این پژوهش برای جمعآوری دادهها و اطلاعات، از روش کتابخانهای استفاده خواهد شد. جمعآوری اطلاعات مورد نیاز بخش مبانی نظری بهگونه عمده از مجلات تخصصی داخلی و خارجی و برای گردآوری دادهها عمدتاً از طریق بانکهای اطلاعاتی سازمان بورس اوراق بهادار تهران و نرم افزارهای تدبیر پرداز، صحرا و رهآورد نوین گردآوری میشود.
1-6-2- متغیرهای پژوهش
1-6-2-1- متغیر مستقل
متغیر مجازی گروه تجاری:(GOUPi,t) اگر شرکت وابسته به گروه تجاری باشد این متغیر برابر با یک است و در غیر این صورت صفر خواهد بود (پورحیدری و دلدار، 1391).
1-6-2-2- متغیر وابستهمتغیر وابسته این پژوهش نیز، ساختار مالکیت و هزینه بدهی است.
1-6-2-3- متغیرهای کنترلی
بهمنظور کنترل سایر متغیرهایی که بهنحوی در تجزیه و تحلیل مسأله پژوهش مؤثرند، متغیرهای کنترلی لازم با توجه به مرور متون تعیین شدند (کوک[20]، 1991؛ و فرث[21]، 1997). متغیرهای کنترلی این پژوهش عبارتند از: اندازه شرکتها و نسبت بدهی.
جامعه و نمونه آماری پژوهش
در پژوهش حاضر بهمنظور آزمون فرضیههای پژوهش از دادههای مالی طبقهبندی شده و حسابرسی شده شرکتهای فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده خواهد شد. دلایل انتخاب جامعه آماری مذکور این است که سازمان بورس اوراق بهادار تهران اطلاعات نسبتاً جامعی در خصوص وضعیت شرکتها و روند عملکرد اقتصادی آنها دارد و میتوان گفت که تنها منبع اطلاعاتی است که با استفاده از آن میتوان به منابع اطلاعاتی مالی شرکتها دسترسی یافته و مدلهای پژوهش را مورد آزمون قرار داد. نمونه آماری تمامی شرکتهایی است که دارای شرایط ذیل باشد. همچنین، دوره زمانی آزمون پژوهش نیز بین سالهای 1384 الی 1392 خواهد بود.
سال مالی شرکت منتهی به پایان اسفند ماه هر سال باشد.
شرکت طی سالهای 1384 تا 1392، تغییر سال مالی نداده باشد.
اطلاعات مالی لازم به منظور استخراج دادههای مورد نیاز در دسترس باشد.
تا پایان سال مالی 1383 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشد.
از آنجایی که برای محاسبه اندازه شرکت، نیازمند تعیین ارزش بازار حقوق صاحبان سهام آن هستیم، باید سهام شرکت در طول سه ماه آخر هر سال حداقل یکبار معامله شده باشد.
جزء بانکها و مؤسسات مالی (شرکتهای سرمایهگذاری، واسطهگری مالی، شرکتهای هلدینگ و لیزینگها) نباشد؛ زیرا افشای اطلاعات مالی و ساختارهای راهبری شرکتی در آنها متفاوت است.روش تجزیه و تحلیل دادهها
در انجام این پژوهش، از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده خواهد شد که در ادامه به تفصیل تشریح میشود. پس از جمعآوری اطلاعات، نخستین گام محاسبه آمارههای توصیفی از متغیرهای مورد استفاده است. این آمارهها شامل میانگین، میانه، انحراف استاندارد و سایر اطلاعات مورد استفاده است. پس از بررسی آمارههای توصیفی، فرضیههای پژوهش با استفاده از روشهای آمار استنباطی که در ادامه به این روشها اشاره میشود، مورد آزمون قرار خواهند گرفت. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل دادهها، ابتدا با استفاده از نرمافزار 2007 Excel-متغیرهای پژوهش از روی دادههای خام آماده و سپس با استفاده از نرمافزار20 -SPSS تجزیه و تحلیل نهایی انجام میشود.
تعریف واژههای کلیدی
گروههای تجاری: مجموعهای از شرکتهای قانونی مستقل که بهطور کامل و یا تا حدی تحت مالکیت یک شخص یا یک گروه باشد (پورحیدری و دلدار، 1391).
ساختار مالکیت: منظور از ساختار مالکیت، مشخص کردن بافت و ترکیب سهامداران یک شرکت و بعضاً مالک عمده نهایی سهام آن شرکت است. بسیاری از پژوهشگران اقتصادی عقیده دارند که هر یک از انواع مالکیت نیز میتواند بر عملکرد شرکتها تاثیرگذار باشد. لذا، روشهای کنترل عملکرد مدیران و عوامل مؤثر بر عملکرد آنها و همچنین شیوه اندازهگیری تأثیر هر یک از انواع مالکیت بر عملکرد شرکتها، از جمله مسائلی است که طرف توجه و علاقه سهامداران، مدیران و پژوهشگران است (اعتمادی، 1388).
هزینه بدهی: بخشی از هزینه سرمایه است که بابت تأمین وجوهی که از خارج شرکت تأمین شده پرداخت میشود. این هزینه در واقع شامل بهرهای است که برای بدهیهای بهرهدار مثل وامهای کوتاهمدت و بلند مدت پرداخت میشود. در مورد شرکتهایی که اوراق مشارکت نیز منتشر میکنند، هزینه اوراق مشارکت نیز به آن اضافه میشود. با توجه به تعدد وامهای دریافتی توسط شرکتها، میتوان یک میانگین را بهعنوان هزینه بهره و بدهی آنها در نظر گرفت (قدیری و همکاران، 1391).
ساختار کلی پژوهش
در این فصل کلیاتی درباره پژوهش شامل مقدمه، مسأله پژوهش، اهمیت و ضرورت پژوهش، اهداف پژوهش، فرضیههای پژوهش و روش انجام پژوهش بیان شد. در بخش مربوط به روش انجام پژوهش، متغیرهای پژوهش، جامعه پژوهش، محدوده زمانی، روش گردآوری دادهها و روشهای آماری مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل اطلاعات تشریح شد. در ادامه به تعریف واژههای کلیدی مورد استفاده در این پژوهش پرداخته شد.
سایت های دیگر :
مطالعاتی نظیر زای(2001)، زاچ(2003)، کرفت و همکاران(26) کور(2006) و فدیک و همکاران(2011) در بررسی علت نابهنجاری اقلام تعهدی به قیمت گذاری نادرست اقلام تعهدی توسط سرمایه گذاران اشاره می کنند. به عبارت دیگر، وجود سرمایه گذاران بی تجریه در بازار، سبب قیمت گذاری نادرست اوراق بهادار می گردد؛ به نحوی که واکنش نادرست سرمایه گذاران نسبت به تغییرات اقلام تعهدی، موجب می شود که سهام شرکت هایی با حجم متفاوتی از اقلام تعهدی، به گونه ای نادرست بیشتر یا کمتر از واقع ارزش گذاری شود که این امر برخلاف فرضیه بازار کارا است(رسوتک[9]، 2010).
در این راستا ماشرووالا و همکارانش[10]، (2006) اظهار داشتند که از میان اجزای اقلام تعهدی، پیش بینی جریان نقدی، نابهنجاری اقلام تعهدی را کاهش می دهد(یعنی ارتباط منفی بین اقلام تعهدی و بازده آتی سهام را کاهش می دهد). زیرا جریانات نقدی بر عکس سود حسابداری (که یکی دیگر از اجزای تعهدی است) بر اساس معیارهای عینی(ورود و خروج وجه نقد) محاسبه شده و قابل رویت بوده و تفسیری از دنیای واقعی است؛ در صورتیکه سود حسابداری مبتنی بر ارقام ذهنی است و با اصول(مانند اصل تطابق، اصل تحقق درآمد و یا روش تعهدی) و استاندارهای خاص حسابداری(که مورد قبول حسابداران است) قابل تعریف می باشد در نتیجه به طور کامل مطابق با تفاسیر دنیای واقعی نیست. شی و همکارانش(2014) پیرامون این موضوع اظهار داشتند که پیش بینی جریان نقدی توسط تحلیل گر، باعث شفاف تر شدن دستکاری سود مبنی بر اقلام تعهدی می شود؛ در نتیجه تمایل مدیر برای دستکاری سود را کاهش می دهد ، در نتیجه سود باکیفیت تر می شود. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر پیش بینی جریان نقدی بر ارتیاط بین اقلام تعهدی و بازده غیرعادی آتی سهام می باشد.1-3). ضرورت انجام تحقیق
یکی از اهداف حسابداری فراهم آوردن اطلاعات برای سرمایه گذاران و تحلیل گران برای کمک به آن ها در پیش بینی بازده سهام شرکت ها است؛ که بررسی عوامل تعیین کننده تغییرات بازده سهام می تواند سبب بهبود تصمیم گیری سرمایه گذاران و تخصیص بهینه منابع شود. در واقع با مشخص شدن عوامل تعیین کننده بازده سهام، ذهنیت سرمایه گذاران در خصوص عوامل موثر بر تغییرات بازده سهام اصلاح خواهد شد. از آنجائیکه یکی از عوامل نابهنجاری اقلام تعهدی، قیمت گذاری نادرست اقلام تعهدی است. بنابراین با بررسی ارتباط بین اقلام تعهدی و بازده آتی سهام(نابهنجاری اقلام تعهدی) نه تنها درک ما از نابهنجاری اقلام تعهدی افزایش یافته، بلکه شواهدی مبنی بر اینکه چگونه سرمایه گذاران از اطلاعات موجود در پیش بینی جریان نقدی تحلیل گر استفاده می کنند هم ارائه می شود. به علاوه پژوهش حاضر می تواند در تصمیم گیری سرمایه گذاران و ترقیب آن ها در استفاده از نظرات و مشاوره تحلیل گران مالی در امر تصمیم گیری راهگشا باشد.
1-4). اهداف پژوهش
هدف اصلی این پژوهش،
بررسی تأثیر پیش بینی جریان های نقدی عملیاتی بر قیمت گذاری اقلام تعهدی
که در راستای دستیابی به اهداف تحقیق، اهداف فرعی ذیل به تفکیک بررسی می شوند:
بررسی نابهنجاری اقلام تعهدی در شرکت های بورسی ایرانی
بررسی بازده تعدیل شده بر اساس اندازه و بازار در شرکت های بورسی ایرانی
بررسی تأثیر پیش بینی جریان های نقدی عملیاتی بر اقلام تعهدی خلاف قاعده
برآورد مدل ارائه شده و مشخص نمودن رابطه بین متغیرها
اهداف کاربردی این پژوهش،
کمک به سرمایه گذاران وتحلیلگران مالی بازار سرمایه و اعتبار دهندگان برای اتخاذ تصمیمات بهینه
افزایش دانش مالیِ دانش پژوهان و محققان حسابداری مالی
1-5).سوالات پژوهش
در این تحقیق به سوالات ذیل پاسخ داده خواهد شد:
آیا در شرکت های بورسی ایرانی نابهنجاری اقلام تعهدی وجود دارد؟
آیا پیش بینی جریان های نقدی عملیاتی، نابهنجاری اقلام تعهدی (اقلام تعهدی خلاف قاعده) را کاهش می دهد؟
1-6).فرضیه های پژوهش
فرضیه اول:
بین اقلام تعهدی و بازده تعدیل شده بر اساس اندازه ارتباط معنی داری وجود دارد[11].فرضیه دوم:
پیش بینی جریان های نقد عملیاتی در میزان ارتباط بین اقلام تعهدی و بازده تعدیل شده بر اساس اندازه موثر است[12].
فرضیه سوم:
بین اقلام تعهدی و بازده تعدیل شده بر اساس بازار ارتباط معنی داری وجود دارد.
فرضیه چهارم:
پیش بینی جریان های نقد عملیاتی در میزان ارتباط بین اقلام تعهدی و بازده تعدیل شده بر اساس بازار موثر است.
فرضیه پنجم:
بین اقلام تعهدی اختیاری و بازده تعدیل شده بر اساس اندازه ارتباط معنی داری وجود دارد[13].
فرضیه ششم:
سایت های دیگر :