تفاوت اسناد ذمهای با اسناد وثیقه
اگرچه تفاوت های اسناد وثیقه ای و اسناد ذمه ای با توجه به تعاریف اراده شده و تفاوت در مراحل اجرای انها کاملا روشن گردید ولی لازم است در پایان این فصل برخی از تفاوت های مفهومی این دو نوع سند را به طور کلی مطرح نماییم تا هیچ مبحث ناگفته ای در این فصل باقی نماند.
تفاوت اسناد ذمهای با اسناد وثیقهای را میتوان به شرح ذیل برشمرد:
بند اول : سپردن وثیقه
در اسناد وثیقهای، متعهد از ابتدا مالی را به عنوان وثیقه دین یا تعهد نزد متعهدٌله قرار میدهد تا در صورت عدم ایفای دین یا تعهد، متعهدٌله بتواند از محل مال مذکور طلب خود را وصول نماید. اما در اسناد ذمهای، متعهد مالی را بهعنوان وثیقه نزد متعهدٌله نمیگذارد و متعهدٌله در صورت عدم معرفی مال از طرف متعهد جهت وصول مطالبات خود، اموال متعهد را شناسایی و توقیف می کند.
بند دوم : بازداشت متعهد
در اسناد ذمهای، در صورت امتناع متعهد از پرداخت دین و عدم شناسایی اموال وی، متعهدٌله میتواند با توجه به قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب 1352 درخواست بازداشت متعهد را نماید. اما در اسناد وثیقه، متعهدٌله میتواند از محل وثیقه استیفای طلب نموده و در صورتی که مورد وثیقه تکافوی طلب او را ننماید، به سایر اموال مدیون مراجعه کند و حق بازداشت متعهد را ندارد.
بند سوم : مستثنیات دین
در اسناد ذمهای، بستانکار نمیتواند اموال مشمول مستثنیات دین متعهد را جهت وصول مطالبات خود بازداشت نماید. اما در سند وثیقهای، حق مرتهن نسبت به مال موردوثیقه، عینی است و مشمول مستثنیات دین نمیگردد
بند چهارم : مراحل اجرا
سند وثیقه ای و سند ذمه ای به شرح مفصلی که در بالا از ذهن تان گذشت در مراحل اجرا با یکدیگر متفاوت اند که جهت امتناع از تکرار مطالب مجددا به آنها نمی پردازیم.
آثار اجرا
در نتیجه اجرای اسناد و پی گیری مراحل اجرا، تنظیم سند انتقال اجرایی و تخلیه موضوع تعهد و تحویل آن به متعهد له صورت می گیرد. البته طبیعی است که رسیدن به این آثار مطلوب هزینه هایی را برای متعهد له به دنبال دارد که این هزینه ها در صورت ایفای اختیاری تعهدات از سوی متعهد وجود نداشت. در پایان ممکن است این اجرای مستقیم و بی واسطه که بدون مراجعه به مراجع قضایی صورت می گیرد به حقوق احتمالی سایر اشخاص لطمه بزند، لذا راه شکایت از عملیات اجرایی با شرایط خاصی فراهم است که در قسمت پایانی این فصل به آن پرداخته ایم.
مبحث اول : تنظیم سند انتقال اجرایی
اولین گام برای نزدیک شدن به آثار نهایی و اجرایی یک سند، تنظیم سند انتقال جرایی است که خود دارای مراحل مختلفی است.
گفتار اول : تعاریف
تعریف سند انتقال اجرائی: بعد از مزایده و حراج ملک مورد مزایده و حراج که به موجب سند رسمی منتقل به برنده مزایده یا حراج می شود را سند انتقال اجرایی می نمایند.[۱]
تنظیم سند انتقال اجرائی فقط در مورد عملیات اجرایی مربوط به اموال غیرمنقول امکان دارد. خواه در اسناد ذمه ای، مال غیرمنقول بدهکار بازداشت و ارزیابی شود و سپس به حراج گذاشته شود، خواه در اسناد وثیقه ای،برای ملک بدهکار، چنین سندی به نام بستانکار و یا برنده حراج تنظیم شود. با وجود این، باید دانست که تنظیم این سند همواره موکول به انجام طرح نیست.
بنابراین، بدون برگزار شدن جلسه حراج و تنظیم صورت محلس حراج نیز ممکن است سند انتقال اجرایی تنظیم شود و به ثبت برسد.
گفتار دوم: تفاوت ها و شباهت ها با سایر مفاهیم مشابه
تفاوت سندانتقال اجرایی با سندی که پس از تنظیم صورت مجلس نامبرده، تنظیم و به ثبت می رسد، در این است که یک سند نخست، حتماً به نام بستانکار تنظیم می شود ولی سند دوم، ممکن است به نام بستانکار تنظیم شود و یا به نام خریدار. چه، به موجب آن چه که از ماده ۳۴ ق.ث. آوردیم: در صورت حراج، هرگاه خریدار برای مال پیدا نشود، مال با تنظیم سند به بستانکار تحویل داده میشود.
وجه اشتراک این دوسند در این است که درهردومورد بایدپیش نویس سند انتقال اجرایی توسط مرکز حراج یا اجرای ثبت یا اداره ثبت به دفترخانه اسناد رسمی ارسال شود تا دفترخانه، با دریافت مدارک لازم مانند مفاصاحساب دارائی و مفاصاحساب شهرداتری از ذینفع. برای تنظیم و ثبت سند به نام او، اقدام کند.
۱ -جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، ص۲۶۴٫
آثار تنظیم سند انتقال اجرایی نسبت به بدهکار و طلبکار
نکته ای که باید به آن توجه داشت، این است که تنظیم سند انتقال اجرائی، نسبت به بدهکار ختم عملیات اجرائی محسوب می شود. زیرا او تا قبل از تنظیم این سند، می تواند کلیه مطالبات بستانکار و حقوق دولتی و هزینه های اجرایی را بپردازد تا پرونده مختومه شود. (ماده 176 آ.ا.م.ا.ر). ولی نسبت به بستانکار، تنظیم سند انتقال اجرایی پایان عملیات اجرایی نیست و تخلیه ملک از متصرف و تحویل آن به مالک جدید، پایان عملیات اجرایی است و همین وضعیت در مورد برنده حراج 0خریدار؟؛) که سند به نام او تنظیم می شود، جایر است.
با توجه به تبصره 2 ماده 34 مکرر که با صدور سند انتقال عملیات اجرائی خاتمه می یابد، بعد از تنظیم سند انتقال برای تخلیه یا تحویل ملک تکلیفی را برای اداره ثبت وجود دارد یا خیر؟ برای پاسخ به این مسئله نمونه ای از ارای هیئت نظارت استان تهران ذیلاً نقل می شود:
سند انتقال اجرایی پس از طی تشریفات قانوین در دفتر اسناد رسمی ثبت شد و طبق آن ملک به بستانکار واگذار شد، انتقال گیرنده درخواست تخلیه و تحویل مال مورد انتقال را کرد، رئیس ثبت چنین اظهارنظر کرد:
«چون سند انتقال طبق ماده 34 مکرر ق.ث شده و با توجه به بند «ج» ماده 213 آ.ا.م.ا.ر. با تنظیم سند انتقال اجرائی پرونده مختومه می شود و تخلیه مورد انتقال وسیله اجرای ثبت تکلیف نشده است، با شکایت ذینفع مووضع در هیئت نظارت مطرح و چنین رأی داده شد:
«هرچند با توجه به تبصره 2 ماده 34 مکرر با تنظیم سند انتقال اجرائی خاتمه یافته است ولی قائم مقامی فروشنده سند انتقال را تنظیم می کند باید مورد معامله را نیز با رعایت آیین نامه مذکور تخلیه و تحویل خریدار دهد. بنابراین نظریه اداره ثبت فسخ می شود».
آراء صادره از هیئت نظارت استان تهران در این مورد به تأیید شورای عالی ثبت[1] نیز رسیده است. هیئت نظارت معتقد است که تحویل مال مورد معامله باید همزمان با تنظیم سند انتقال صورت گیرد که به علت مشکلات جریان اداری تخیله دو تحویل در آن زمان ممکن نیست و قبل از تنظیم سند نیز به احتمال پرداخت دین که از صدور سند انتقال خودداری می گردد تحویل مورد معامله امکان پذیر نخواهد بود.
مبحث دوم : تحویل مال منقول یا مال غیر منقول
در جریان اجرای عملیات، تحویل مال اعم از منقول و غیر منقول به بستانکار یا برنده حراج، مرحله از مراحل عملیات اجرایی را تشکیل می دهد.
گفتار اول: تحویل و تسلیم اموال منقول
به موجب ماده 28 آ.ا.م.ا.ر : «اگر اجراییه بر تسلیم عین منقول صادر شده باشد و تا 10 روز پس از ابلاغ، متعهد آن را تسلیم نکند، مأمور اجراء عین مزبور و منافع آن را (در صورتی که اجراییه بر منافع نیز صادر شده باشد) به متعهدله تسلیم کرده و قبض رسید خواهد گرفت…»
بنابراین، تحویل مال، به متعهدله در مواردی هم انجام می شود که مالی از اموال بدهکار (خواه به معرفی او یا به معرفی بستانکار) بازداشت و ارزیابی شده باشد.
لازم نیست که مال حتی به بستانکار تحویل داده شود. تحویل مال به او در مواردی که مال خریدار نداشته باشد بنابراین، با اجرای عملیات اجرایی که منتهی به حراج مال شود، هرگاه کسی که مال را خریداری کند یعنی در حراج برنده شود، مال به او تحویل داده خواهد شد.
در غیر اینصورت. مال مورد حراج به بستانکار تحویل داده می شود، واضح است که تحویل مال در هر صورت در صورت مجلس حراج نوشته می شود و به امضای برگزارکنندگان جلسه حراج و برنده حراج و بستانکار و بدهکار یا نماینده آن ها خواهد رسید.
آن چه گفتیم، در مورد حراج بر اساس اسناد زمه ای و اسناد وثیقه یا است که مال مورد بازداشت و وثسقه در آن ها منقول باشد. جز این که در اسناد اخیر، حراج مال مورد وثیقه بعد از 4 ماه از تاریخ ابلاغ اجرائیه به مدیون انجام می شود و در واقع، بدهکار 4 ماه مهلت برای پرداخت طلب بستانکار (اعم از اصل و بهره و خسارت) و حقوق دولتی دارد.
1-شورای عالی ثبت: عالیترین مرجع رسیدگی اداری درامورثبتی که برای تجدیدنظردرآراء هیئت نظارتکه ازدوشعبه اسناد و املاک تشکیل می گردد.
تحویل وتسلیم اموال غیرمنقول
درباره اسناد وثیقه ای که مال مورد وثیقه، غیر منقول باشد، تحویل مال پس از مزایده، در صورتی است که بدهکار ظرف ۱۰روز از تاریخ ابلاغ اجراییه درخواست کند که مال مورد وثیقه از طریق مزایده به فروش برسد، زیرا برگزاری مزایده موکول به درخواست او و عدم استرداد آن قبل از انجام مزایده است. در غیر این صورت، مال غیر منقول بعد از انقضای ۲ ماه از تاریخ اجرائیه (یعنی بدون برگزار شدن جلسه مزایده) به بستانکار تحویل داده می شود. در مورد اسناد ذمه ای، هرگاه متعهدله، مال غیرمنقول متعهد را معرفی کند و این مال بازداشت و ارزیابی شود، بعد از انتشار آگهی مزایده، اقدام به فروش مال خواهد شد[۱].
مبحث سوم : تخلیه
اگر متعهد، متصرف موضوع تعهد باشد با موضوع مهمی در حقوق تحت عنوان تخلیه مواجه هستیم. در ذیل تعریف مفهوم تخلیه، و شرایط و نحوه صدور تخلیه را مطرح می نماییم و در ادامه برخی از رویه های عملی موجود در این زمینه را بررسی خواهیم کرد.
گفتار اول: تعاریف
تخلیه به معنی خالی کردن مورد تصرف (ملک) از تصرف متصرف است و این کار با اخراج او از آن محل انجام می شود. مواد تخلیه، معمولاً در اجراییه هائی که موضوع سند آن ها اجاره املاک است، درخواست می شود. خواه به علت انقضای مدت اجاره، خواه به علت تخلف مستأجر از مفاد سند اجاره در مدت عقد اجاره.
طبق ماده ۱۴۹ آ.ا.م.ا.ر هرگاه در سند وثیقه سلب حق انتقال منافع از متعهد شده باشد. تخلف متعهد مانع تخلیه وثیقه به نفع برنده در مزایده نخواهد بود ولو اینکه ثالث به موجب سند رسمی در تاریخ مؤحر وثیقه را به اجاره گرفته باشد.
گفتار دوم: شرایط و مواردصدور حکم تخلیه
اقای حمید صالحی در بند ۲۰۷ کتاب حقوق ثبت اسناد و املاک در ایران در این باره نوشته اند: اقدام به تخلیه در اداره اجرا: در دو مورد انجام می گیرد[۲]:
۱-صدور اجرائیه برای تخلیه ملک
۲-تخلیه و تحویل مالی که توسط اداره اجراء مورد انتقال واقع شده است.
و در بند ۳۰۸ کتاب مذکور آورده اند:
طبق ماده ۱۴۷، هرگاه اجراییه تخلیه صادر شود و ثالث به موجب سند رسمی اجاره در ملک مورد تخلیه ساکن باشد، اجرای ثبت وظیفه ای جز تحویل ندارد. در محلهائی که قانون روابط موجر و مستأجر اجرا می شود، احاره نامه غیررسمی و تراضی موجر (یا نمانیده او) با مستأجر از جهت تخلیه در حکم سند رسمی است و مطابق ماده فوق چنانچه ملک مشمول قانون روابط مالک و مستأجر باشد و مدت اجاره منقضی شده باشد طبق ماده ۱۴۷ عمل خواهد شد. ولی اگر ملک مشمول قانون مالک و مستأجر نباشد ومدت سند رسمی منقضی شده باشد و شرط سند اجاره مانع از تخلیه نباشد تخلیه ملک به موجب اجراییه به عمل می آید و ثالث براحقاق حق خود می تواند به دادگاه صالح مراجعه کند[۳].
۱ -حمیدی واقف، احمدعلی، حقوق ثبت، ص۱۶۷ و ۱۶۶٫
۱-صالحی، حمید، حقوق ثبت اسناد و املاک در ایران، ص۲۴۱٫
۲-منبع قبل، ص۲۷۰٫
رویه های عملی در اجرای تخلیه
یک نمونه از رأی هیئت نظارت ثبت استان تهران در این مورد نقل میشود:
شخصی به استناد سند قطعی برای تخلیه تحویل و وصول وجهالالتزام تا روز تخلیه اجراییه علیه فروشنده صادر کرد. مأمور اجرا گزارش داد که شخص ثالث با ارائه فتوکپی اجاره نامه عادی در محل مورد اجاره سکونت دارد و از تخلیه خودداری می کند و در گزارش دوم اعلام کرد که شخص ثالث یک اتاق تحویل خریدار داد و تعهد کرد که ظرف مدت 15روز ملک را تخلیه کند. .کیل شخص ثالث به عملیات اجرائی اعتراض کرد، رئیس ثبت چنین اظهار نظر کرد.
«به موجب گزارش، چون ضمن سند مورد مطالعه تعریف شده است که ملک مزبور در اجاره شخص ثالث است و از طرفی مدارک ارائه شده را هم نمیتوان از مشمول ماده 202 آ.ا.م.ا.ر (قدیم)دانست لذا اعتراض وارد نیست».
-این نظر مورد شکایت قرار گرفت و هیئت نظارت چنین رأی داد:
«برطبق تبصره ماده 202 آ.ا.م.ا.ر (قدیم) اداره اجراء وظیفه ای جز تحویل ندارد، نتیجتاً نظریه آقای رئیس ثبت … فسخ می شود».
مبحث چهارم : هزینه های اجرایی
در میان آثار مختلفی که اجرای اسناد به دنبال دارد، پرداخت هزینه های اجرا تنها اثری است که در مقابل منافع متعهد له ظاهر می شود. اما این امر با توجه به سایر مزایا و منافعی که اجرای مستقیم اسناد به دنبال دارند ناچیز شمرده می شود و مانع از سوق دادن اشخاص به تنظیم اسناد رسمی نمی گردد.
گفتار اول: اقسام هزینه های اجرا
هزینههایی که به اجرای سند (از طریق اجرای ثبت) تعلق گرفته و وصول میگردد به شرح زیر است:
1ـ حقالاجرا
2ـحق مزایده در مواردی که مال به مزایده گذارده میشود.
3ـ هزینه بازداشت.
4ـ هزینه ارزیابی.
5ـحقالحفاظه
بند اول : حق الاجرا
از میان هزینه های اجرا مهمترین و اصلی ترین هزینه مربوط به حق الاجرا می باشد. در این قسمت ضمن تعریف این مفهوم، میزان حق الاجرا را در موارد خاص را بررسی نموده و موارد معافیت از پرداخت حق الاجرا را مطرح می نماییم.
الف: تعریف
حقالاجرای اسناد لازمالاجرا نیمعشر یعنی 5 درصد مبلغ مورد اجراست و از کسی که اجرائیه علیه او صادر گردیده، اخذ میشود مگر اینکه بستانکار بدون حق، تقاضای صدور اجرائیه کرده باشد که در این صورت، نسبت به قسمتی که حق نداشته از خود او اخذ میگردد. (مادهی 131 ق.ث و بند ”ک“ مادهی 1 قانون وصول برخی از در آمدهای دولت…. مصوب 1373)
چنانکه طرفین (متعهد و متعهدٌله) پس از صدور اجرائیه و ابلاغ در خارج صلح نمایند یا قرار اقساط بگذراند و یا مهلت بدهند یا مدت یکسال اجرائیه را تعقیب ننمایند، متضامناً مسؤول پرداخت نیمعشر خواهند بود و کسی که در نتیجه مسؤولیت تضامنی حق اجرا را میپردازد میتواند آن را از طرفی که قانوناً مسؤول پرداخت حق اجرا میباشد بهوسیله اجرا وصول نماید[1]. (تبصره مادهی 131 ق.ث )
باتوجه به مفاد تبصره مادهی 131 ق.ث و مواد 158 و 166 آ.ا.م.ا.ر در هر پرونده اجرائی پس از ابلاغ اجرائیه، حقالاجرا تعلق گرفته و وصول میشود مگر اینکه مرجعی که پرداخت نیمعشر بهعهده اوست بهموجب مقررات خاصی از پرداخت معاف شده باشد. بهعنوان نمونه مادهی 98 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب 1380[2] که بهموجب آن چنانچه زوجه پس از صدور اجرائیه درخصوص وصول مهریه و لازمالاجراشدن، به هر علت، از ادامه عملیات اجرایی منصرف شود، از پرداخت نیمعشر دولتی معاف خواهد بود. یا مادهی 2 قانون معافیت ادارات دولتی از پرداخت حقالثبت و نیمعشر اجرایی مصوب 1334 که به موجب آن در کلیه مواردی که طبق مقررات موجود پرداخت نیمعشر اجرایی به عهده صندوق دولت میباشد، ادارات دولتی از پرداخت نیمعشر معاف خواهند بود.
برایناساس چنانچه اجرائیه وفق مقررات ابلاغ شده باشد، حقالاجرا تعلق گرفته و وصول خواهد شد و انصراف بعدی بستانکار و درخواست وی جهت خودداری از ابلاغ اجرائیه، تأثیری در تعلق حقالاجرا نخواهد داشت مگر اینکه درخواست مذکور قبل از تاریخ ابلاغ اجرائیه، وصول و در دفتر اداره ثبت صلاحیتدار، ثبت شده باشد که در اینصورت ابلاغ صورت گرفته، مؤثر نبوده و تعلق حقالاجرا منتفی میباشد. (مادهی 166 آ.ا.م.ا.ر)
لازم به توضیح است طبق تبصرههای یک و 2 مادهی 158 فوق که از نوآوریهای آییننامه جدید است و در جهت تشویق افراد به تسریع در ایفای تعهدات خود مقرر گردیده است، هرگاه بدهکار سند وثیقهای یا ذمهای از تاریخ ابلاغ اجرائیه ظرف 10 روز مفاد آن را به موقع اجرا بگذارد, از پرداخت حقالاجرا معاف خواهد بود و چنانچه تا قبل از تنظیم صورتمجلس مزایده نسبت به پرداخت تمام بدهی خود اقدام کند، نصف حقالاجرا از وی وصول میگردد.
1-بهرامی، بهرام، اجرای مفاد اسناد رسمی، ص58.
2-منصور، جهانگیر، مجموعه قوانین و مقررات ثبتی، ص79.