باشیم (خنیفر[4]،1383:63).
هم چنین تعلیم و تربیت به یک معنا عبارت است از رشد قوه قضاوت صحیح در افراد تقلید از دیگران یا پیروی از تمایلات و عادات، سبب رکود فکری و عجز او در برابر مسائل و مشکلات است امروزه جامعه نیازمند افرادی است که فکر و خرد را حاکم بر اعمال و افکار خویش قرار می دهند و مشکلات را به گونه ابتکاری از سر راه خود بر می دارند.
در روند تحولات عظیم بشری و عصر پر تکاپوی فناوری و بمباران اطلاعاتی و تحلیل رفتن منابع طبیعی و تهاجم ارتباطی که هرلحظه اختراع و اکتشافی، دگرگونیهای ژرفی در نحوه زندگی و روابط و نگرشها از خود برجای میگذارد، نیاز به « شعلههای بینش درونی و خلاقیت» امری گریزناپذیر است درحالیکه هیچیک از ما دقیقاً نمیدانیم در آینده چه چیز در انتظار ماست، برخی حقایق و نیازهای آینده به نحو فرآینده ای رخ مینمایاند. یکی از این حقایق آن است که باید کوشش قابلملاحظهای برای به دست آوردن تصویر وسیع، پربار و دقیقتر از آینده انجام دهیم؛ بهویژه این امر برای سیستم آموزشی حائز اهمیت و حیاتی است و قسمت عمده مواد درسی باید برای کمک به دانش آموزان جهت گسترش، پرمایه کردن و دقیقتر کردن تصویر آنان از آینده اختصاص داده شود، زیرا اگر تصویر یک جامعه از آینده بیشازحد کوچک، کممایه و بیشازحد نادرست باشد، نظام آموزش، آن جامعه را دچار اشتباه نموده، و رسالت خویش را بهدرستی انجام نداده است. (کاکیا، لیدا؛ جوانبخت جعفر؛ کیانی محمدعلی،1383)تصویر دانش آموزان از آینده تعیینکننده آن است که انگیزش آنان در یادگیری چیست و آنها در پی چه دستاوردهایی هستند. این تصویر، همچنین تعیینکننده توانایی آنان برای زندگی، سازش و رشد کردن در یک جامعه پر از تحول میباشد و نتیجه آن به میزان وسیعی تعیینکننده تاریخ آینده است.
لازمه این تحول، نظام آموزش متحول است که برای رسیدن به آن نیاز به یک خیزش و عزم جمعی مبتنی بر سختکوشی، تعهد و خلاقیت است و برای رسیدن به این خواستهها اهداف زیر قابلتأمل است.
-بسط و تقویت هر چه بیشتر توانایی دو بار نگریستن و دوباره اندیشیدن به مسائل، مقررات روشها، فنون و بهطورکلی هر آنچه یک معلم در رابطه با شغلش بهنوعی با آن درگیر است.
-زیر سؤال بردن اسطورههای ذهنی معلمان درباره نحوه کلاس داری، تدریس محتوای آموزش، تکلیف، ارزشیابی و .-تفهیم و تبلیغ این پیام که رویکرد خلاقانه میتواند باری از دوش معلمان بردارد و فضای یاددهی- یادگیری را لذتبخشتر و بانشاطتر نماید و از فعالیتهای فرسایشی آنها بکاهد.
-بالا بردن حس خوداتکایی معلمان برای بروز هر چه بیشتر نواندیشی و نوآوری و خلاقیت آنها
-بنابراین خلاقیت و نوآوری لازمه و پیشدرآمد توسعه پیشرفت و تعالی یک سازمان و جامعه است و آگاهی از متون و تکنیکهای آن ضرورتی اجتنابناپذیر برای دبیران، کارکنان و پژوهشگران علاقهمند است. (کاکیا، لیدا؛ جوانبخت جعفر؛ کیانی محمدعلی،1385)
افزایش خلاقیت در سازمانها میتواند به ارتقای کیفیت و کمیت و کیفیت خدمات، کاهش هزینهها و جلوگیری از اتلاف منابع و با تبع افزایش کارایی و بهرهوری و ایجاد انگیزش و رضایت شغلی در کارکنان منجر گردد و با بهرهجویی از متون خلاقیت و نوآوری در آموزشوپرورش خواهیم توانست به طریقی کار آورد اثربخشی به اهداف خود رسید، سازمان و جامعه پیشرفته داشته باشیم. (آیزنگ، آرنولد، ماولی(1972) منصور 1372)
سایت های دیگر :