در این صفحه لیست پایان نامه های کارشناسی ارشد با موضوع بازرسی کل کشور گردآوری شده اند. شما می توانید از محتوای منابع داخل این پایان نامه ها درباره بازرسی کل کشور در پروپوزال ، گزارش سمینار ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه خودتان استفاده نمایید. با فرمت word (پسوند doc) و قابل ویرایش برای صرفه جویی در وقت شما گردآوری شده است پایان نامه ها در مورد بازرسی کل کشور : با امکان دانلود رایگان دمو (فهرست و فصل اول همه پایان نامه ها در سایت به صورت رایگان در دسترس است تا قبل از خرید پایان نامه کاملا با محتویات آن آشنا شوید)
در این صفحه لیست پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره خدمات کانتینری درج شده اند. شما می توانید از محتوای منابع داخل این پایان نامه ها در پروپوزال ، گزارش سمینار ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه خودتان استفاده نمایید.
فهرست و فصل اول همه پایان نامه های مربوط به موضوع خدمات کانتینری
و دیگر موضوعات در سایت به صورت رایگان در دسترس است
تا قبل از خرید پایان نامه کاملا با محتویات آن آشنا شوید
کیفیت زندگی مفهومی است با ماهیت انتزاعی و ابعاد گوناگون و دست یافتن به یک تعریف جامع و کلی برای این واژه بسیار دشوار و ناممکن، ولی بر اساس کاربرد های ان توسط مراجع و افراد مختلف می توان از آن تعاریفی عملیاتی ارائه نمود. همان طور که ذکر شد این واژه مفهومی چند بعدی و چند وجهی دارد. بنابراین برای بررسی آن نیازمند به اتخاذ تصمیم و رهیافتی میان رشته ای و فرا رشته ای است. در حال حاضر بیش از یک صد تعریف از کیفیت زندگی در متون علمی وجود دارد ولی به طور کلی به وسیله حیطه های که در بر گیرنده کیفیت زندگی است تعبیر می شود، حیطه های مانند: سلامت روحی، اعتماد به نفس، شادمانی، سلامت جسمی و رضایت مندی از زندگی (پورعوض، ۱۳۸۹). کالمن[۱] (۱۹۸۴) کیفیت زندگی را گستره ای می داند که امید و آرزوها به تجربه در می آیند (به نقل از کوارمی و همکاران، ۲۰۰۹). فرانز و پاورز[۲] (۱۹۸۵) کیفیت زندگی را رضایت و یا عدم رضایت از ابعاد زندگی فرد می دانند که برای او مهم هستند (فدریکو،۲۰۰۳). گرانت و همکاران[۳] (۱۹۹۰) کیفیت زندگی را با ارزیابی مثبت و منفی از مشخصه ها و خصوصیات زندگی خود در ارتباط می دانند (فوریا، ۲۰۰۴). از دیدگاه اسچیپر کیفیت زندگی بازتابی عملی از پاسخ های فیزیکی، روانی و اجتماعی فرد به بیماری ها و درمان آنهاست یعنی در واقع به بعد عملکردی فرد توجه دارد، در حالیکه شوماخر کیفیت زندگی را از بعد روانشناسانه می نگرد و آن را رضایت کلی فرد از زندگی، بهزیستی و رفاه تعریف می کند (فدریکو، ۲۰۰۳). همچنین مرکز ارتقا سلامتی دانشگاه تورنتو، کیفیت زندگی را امکانات، فرصت ها و محدودیت هایی که هر فرد از زندگی خود دارد و نشان دهنده تعامل عوامل انسانی و محیطی می باشد تعریف می کند. در جمع بندی کلی تعریف کیفیت زندگی، پژوهشگران بر سه ویژگی زیر در این زمینه اتفاق نظر دارند: چند بعدی بودن، ذهنی بودن و پویا بودن کیفیت زندگی.
الف) بعد جسمی: به دریافت فرد از توانایی هایش در انجام فعالیت ها و وظایف روزانه که نیاز به صرف انرژی دارد اشاره می کند و می تواند در بر دارنده مقیاس هایی مانند تحرک، توان و انرژی، درد و ناراحتی، خواب و استراحت و ظرفیت توان کاری می باشد. ب) بعد روانی: جنبه های روحی و احساس سلامت را مانند افسردگی، ترس، عصبانیت، خوشحالی و آرامش در بر می گیرد. بعضی از زیر رده های این بعد عبارتند از: تصویر از خود، احساس مثبت، احساس منفی، اعتقادات مذهبی، فکر کردن و یادگیری، حافظه و تمرکز حواس ج) بعد اجتماعی: به توانایی فرد در برقرار کردن ارتباط با اعضاء خانواده، همسایگان، همکاران و سایر گروه های اجتماعی، وضعیت شغلی، شرایط اقتصادی کلی مربوط می شود.
بر اساس مرکز تحقیقات کیفیت زندگی دانمارک، کیفیت زندگی شامل دو جنبه ذهنی و عینی می باشد. جنبه ذهنی آن احساس خود بودن و رضایمتندی است و جنبه عینی آن برآورده نمودن نیازهای فرهنگی و اجتماعی، برای رفاه مادی، جسمی و اجتماعی است. بنابراین کیفیت زندگی ضمن دارا بودن ابعاد عینی و بیرونی امری است ذهنی، درونی و متصور، در نتیجه در نهایت به تصورات و ادراکات فرد از واقعیت های زندگی بستگی دارد (فوریا،۲۰۰۴). ۲-۳. فضای مفهومی کیفیت زندگی قرنهاست که مردم به طور ذاتی به دنبال زندگی خوب بوده اند و در این راستا برای بهبود شرایط زیست خود ، بشر سعی می کرد تا از استعدادها و توانمندیهای خود حداکثر بهره برداری را بنماید. ولی همواره مسأله اصلی این بود که یک زندگی مطلوب و با کیفیت چگونه زندگی است (گارسیا و لیپیج، ۲۰۰۸). در ادبیات علوم اجتماعی، توسعه اجتماعی نخست مترادف با تکامل اجتماعی بود. دراین دوره بشر در حال حرکت بسوی تمدن بود. ولی در دوره های اخیر توسعه اجتماعی از فرضیه های تکاملی خود جدا شده و روی مسائلی در ارتباط با تامین نیازهای بشری و ارتقاء کیفیت زندگی متمرکز شده است (آکدری،۲۰۰۶). در مراحل آغازین مطالعات تجربی مربوط به کیفیت زندگی، مطالعات بصورت تقلیل گرایانه و یک بعدی صورت می گرفت. به عنوان مثال، به سال ۱۹۸۵ در شمال غرب انگلستان تحقیقاتی به نام مطالعه کیفیت زندگی انجام شد که طی آن مفهوم کیفیت زندگی محدود به بیماریهای روانی مزمن در نظر گرفته شد. در مطالعاتی که بدین سبک در زمینه کیفیت زندگی صورت می گرفت، آن را به عنوان نقطه ای محوری جهت ارزشیابی بهداشت روانی تلقی می کردند. در طی دو دهه گذشته مفهوم کیفیت زندگی از مفهوم روانشناختی صرف به یک مفهوم چند بعدی مبدل شده است. این برداشت چند بعدی از مفهوم کیفیت زندگی در سنجش و ارزیابی کارآیی سیاستهای رفاه اجتماعی نقش عمده ای را ایفا می کند. آنچه که امروزه در حوزه رفاه اجتماعی و بهزیستی اهمیت دارد ، اتخاذ دیدگاهی از کیفیت زندگی است که بتواند ابعاد اجتماعی، اقتصادی، روانی و زیستی را پوشش دهد. بطوریکه هدف اصلی آن، بیشتر بررسی چند بعدی انسان می باشد (آریافر،۱۳۹۲). انسان شناسان نیز در این زمینه معتقدند که زندگی بشر دارای دو بعد است: ۱- سطح: این بعد به جنبه های آشکار زندگی اشاره دارد. ۲- عمق: به جنبه های پنهان و نادیدنی زندگی بشر اشاره دارد. در این بعد آخریست که فهم و شناخت ما از زندگی شکل می گیرد (شاهرخی،۱۳۹۲). ۲-۴. تعریف کیفیت زندگی در حال حاضر اتفاق نظر چندانی در زمینه چیستی مفهوم کیفیت زندگی وجود ندارد. این مفهوم در حوزه های متفاوت علمی با برداشتهای متفاوت در حال حاضر بکار برده می شود. در اینجا به تعدادی از این تعاریف اشاره می شود: ۱- کالمن در سال ۱۹۸۴ می گوید که کیفیت زندگی گستردگی و انبساط امید و آرزو است که از تجارب زندگی ناشی می شود (به نقل از کوارمی و همکاران، ۲۰۰۹). ۲- فرانس و پاورس در سال ۱۹۸۵ می نویسند: «کیفیت زندگی ، ادراک فرد از از رفاه است که به نظر می رسد از رضایت یا عدم رضایت در حیطه های اصلی زندگی ناشی می شود (به نقل از شکرکن،۱۳۸۱). ۳- تستا و سیمونسون در سال ۱۹۹۶ کیفیت زندگی را ابعاد جسمی ، روانی و اجتماعی می دانند که محدود به تجارب ، اعتقادات ، انتظارات و ادراک بیمار است(به نقل از شکرکن،۱۳۸۱). ۴- زان در سال ۱۹۹۲ کیفیت زندگی را درجه رضایت در تجارب زندگی فرد می داند ، وی می گوید کیفیت زندگی ، شامل رضایت از زندگی ، رضایت در تصور از خود ، سلامت و فاکتورهای اجتماعی و اقتصادی است(به نقل از شکرکن،۱۳۸۱). ۵- سازمان بهداشت جهانی نیز کیفیت زندگی را اینگونه تعریف می کند : «ادراک افراد از موقعیتشان در زندگی، در متن فرهنگ و نظام های ارزشی که در ان زندگی می کنند و در ارتباط با اهداف، انتظارات، ارتباطات و نیازهایشان است (رویس،۲۰۰۶). علی رغم اختلاف نظرهایی که در تعریف کیفیت زندگی وجود دارد ، توافقی ادراکی در بین متخصصین وجود دارد. اکثر متخصصین مؤافق این امر هستند که کیفیت زندگی شامل ابعاد مثبت زندگی می شود و مفهومی چند بعدی است. ۲-۵. ابعاد کیفیت زندگی علیرغم تلاش بسیار متخصصین ، بحث ها در ارتباط با ابعاد کیفیت زندگی همچنان بر قوت خود باقی است. بطور کلی در حال حاضر اساس تئوریکی اندکی برای ابعاد کیفیت زندگی وجود دارد که آنهم در سخنرانی هایی منعکس شده که در حوزه بهداشت و سلامت ارائه شدهاند. با این وجود اکثر تلاشهایی که در حال حاضر برای تعیین ابعاد کیفیت زندگی صورت میگیرد، دایمی و اختیاری هستند (پورعوض، ۱۳۸۹). اکثر متخصصین و صاحبنظران این حوزه معتقدند که کیفیت زندگی داری ۶ بعد است.
۲-۵-۱. بعد فیزیکی این بعد بیشتر از تعبیر ابعاد ، معیارهای اندازه گیری نتایج را نشان می دهد. سئوالات مربوط به بعد فیزیکی شامل : سئوالات درباره قدرت ، انرژی ، توانایی برای انجام فعالیتهای روزمره و خود مراقبتی می باشد. این سئوالات بطور عمومی با ارزیابی پزشکان از وضعیت عملکردی و احساس بهتر بودن در ارتباط است. ۲-۵-۲. بعد اجتماعی احساس بهتر بودن از لحاظ اجتماعی اشاره بر این دارد که کیفیت ارتباطات افراد با خانواده ، دوستان ، همکاران و اجتماع چگونه است. ۲-۵-۳. بعد روانی احساس بهتر بودن از لحاظ روانی،اغلب در ارتباط با مراقبتهای بهداشتی از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است. شایع ترین نشانه های روانی که مورد بررسی قرار می گیرند عبارتند از : اضطراب، افسردگی و ترس. ۲-۵-۴. بعد جسمی این بعد به علائم بیماری و عوارض جانبی درمان مثل درد اشاره دارد. ۲-۵-۵. بعد روحی احساس بهتر بودن از لحاظ روحی به این مفهوم اشاره دارد که زندگی هر کس هدف و معنایی دارد. ۲-۵-۶. بعد محیطی این بعد به این مقوله اشاره دارد که کیفیت محیط پیرامون زندگی بشر برای زیست چگونه است و اینکه افراد آیا اثرات خارجی مثبت بر محیط زیست خود و سایرین می گذارند یا نه؟ و یا اینکه تا چه حد سعی می کنند تا اثرات خارجی منفی تعاملات خود را کاهش دهند (دهنوی،۱۳۹۱). ۲-۶. خاستگاه نظری کیفیت زندگی بطور سنتی همواره از سرانه تولید ناخالص داخلی به عنوان یگانه سنجه قابل اعتماد بهزیستی و توسعه اقتصادی ـ اجتماعی استفاده می شد. به هر حال وفاق چشمگیری در این زمینه وجود داشت که تولید ناخالص داخلی الزاما” کیفیت زندگی مردم ارتقاء پیدا نمی کند. حتی واکنش هایی نیز در دهه ۱۹۷۰ در مقابل پیامدهای رشد اقتصادی صورت گرفت ، از جمله این واکنشها به ارائه گزارش باشگاه رم در سال ۱۹۷۲ اشاره کرد و از این گزارش پیامدهای منفی ناشی از رشد اقتصادی عبارت بودند از : ۱- گسترش فقر در جهانی که روز به روز مرفه تر می شود ۲- بی اعتبار شدن ارزشهای اجتماعی ۳- گسترش روافزون پیامدهای منفی شهرنشینی ۴- گسترش شکاف طبقاتی به خاطر تحقق نیافتن سیاست های معطوف به نشست به پائین ۵- از خود بیگانگی ۶- گسترش روزافزون بی اعتمادی و بد بینی ۷- آلودگی روزافزون محیط زیست ۸- بحران های اقتصادی (شکرکن، ۱۳۸۱). بنابراین به خاطر واکنشهای صورت گرفته و ضعف سنجه (معیار و ملاک) های مرتبط با درآمد تلاشهایی برای مفهوم سازی جدید و شناسایی سنجه هایی جایگزین صورت گرفت. هدف این بود که سنجه ها و مفاهیمی ابداع گردد که بتواند هم به شناسایی ویژگیهای دوران اخیر و تحولات آن بپردازد و هم بتواند در ارزیابی نتایج تحولات اقتصادی و سیاسی کاربرد داشته باشد. علاوه بر آن این سنجه بتواند به ارزیابی پنداشت مردم از جهانی که در آن زندگی می کنند ، بپردازد. بدین ترتیب بود که مفهوم کیفیت زندگی با شاخص های مرتبط با آن ظهور یافتند. در دهه ۱۹۶۰ آدلمن و در دهه ۱۹۷۰ موریس به بررسی معرفهای اقتصادی ـ اجتماعی متعددی پرداختند. موریس در سال ۱۹۷۹ شاخص فیزیکی کیفیت زندگی را به عنوان جایگزینی برای تولید ناخالص داخلی سرانه ، برای سنجش کیفیت زندگی افراد ، مطرح کرد. شاخص فیزیکی کیفیت زندگی شامل معرفهای امید به زندگی در یک سالگی ، نرخ مرگ و میر نوزادان و نرخ باسوادی می شد(آریافر،۱۳۹۲).