نمودار شماره3: عدم وجود خود همبستگی
61
چکیده
توسعه فعالیتهای تجاری، توسعه کمی و کیفی مدیریت مالی را درپی داشته و به طبع آن مدیریت را پیچیده کرده است. تداوم فعالیتهای بنگاههای اقتصادی تا میزان زیادی به مدیریت منابع کوتاه مدت آنها بستگی دارد زیرا فعالیتهای عملیاتی در دوره عادی معمولا سالانه به سرمایه درگردش و مدیریت مطلوب بستگی دارد به گونهای که نتایج مورد انتظار تحقق یابد و امکان تداوم فعالیت دراز مدت فراهم شود. بنابراین سرمایه در گردش از اقلام مهم دارائیهای واحدها و بنگاههای اقتصادی تلقی میشود که در تصمیمهای مالی نقش برجستهای دارد .هدف این پژوهش مطالعه تاثیر ریسک عملیاتی و ریسک بازار بر سرمایه درگردش میباشد. در این پژوهش تأثیر ریسک عملیاتی و ریسک بازار بر سرمایه درگردش در کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1387 تا 1391 مورد بررسی قرار گرفته است، که 85 شرکت آن با استفاده از قاعده حذف سیستماتیک انتخاب گردید. پژوهش حاضر با توجه به اینکه در پی کشف روابط بین متغیرهای کمی است، در گروه پژوهشهای همبستگی جای میگیرد. برای آزمون فرضیههای پژوهش از روش رگرسیون تلفیقی با استفاده از دادههای ترکیبی[1] در سطح اطمینان 95%، استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاکی از رابطه مستقیم بین ریسک عملیاتی و ریسک بازار با سرمایه درگردش میباشد، یافتهها همچنین نشان میدهد که بین ریسک عملیاتی و ریسک بازار و چرخه نقدینگی رابطه مستقیم وجود دارد. بر این اساس میتوان نتیجهگیری کرد، که با افزایش ریسک عملیاتی و ریسک بازار، سرمایه درگردش نیز افزایش مییابد.
کلمات کلیدی: ریسک عملیاتی، ریسک بازار، سرمایه درگردش، چرخه نقدینگی
فصل اول :
کلیات پژوهش
1-1 – مقدمه
سرمایه درگردش از اقلام مهم دارائیهای واحدها و بنگاههای اقتصادی تلقی میشود که در تصمیمات مالی نقش قابل توجهی دارد. توسعه کمی و کیفی فعالیتهای تجاری، توسعه کمی و کیفی قلمرو مدیریت مالی را بدنبال داشته است و به تبع آن مدیریت مالی را پیچیده نموده است. تداوم فعالیتهای بنگاههای اقتصادی تا میزان زیادی به مدیریت منابع کوتاه مدت آن بستگی دارد، زیرا فعالیتهای عملیاتی در یک دوره عادی که معمولا سالانه است به شناخت سرمایه درگردش و مدیریت مطلوب آن مربوط میشود بطوریکه از این طریق، نتایج مورد انتظار تحقق یابد و امکان تداوم فعالیت در بلند مدت فراهم شود(نیکومرام، رهنمای رودپشتی و هیبتی 1383، 16).
نگهداری سطح مطلوب وجه نقد برای پرداخت بدهیهای سر رسید شده، و استفاده از فرصتهای ناگهانی مناسب جهت سرمایهگذاری که نشانهای از انعطافپذیری واحد تجاری میباشد و دسترسی به مواد اولیه برای تولید به طوریکه شرکت بتواند به موقع جوابگوی تقاضای مشتریان باشد دال بر اهمیت سرمایه درگردش میباشد. هرگونه تصمیمی که در این بخش توسط مدیران واحد تجاری اتخاذ میشود اثرات شدیدی بر روی بازدهی عملیاتی واحد تجاری میگذارد که باعث تغییر ارزش شرکت و نهایتا ثروت سهامداران خواهد شد.تهیه ماشین آلات تولیدی مدرن که یکی از عوامل اصلی تولید یعنی نیروی کار را به طرز شگفت انگیزی از مسیر تولید خارج کرده و سربار را جانشین دستمزد نموده است و مسئله تامین مالی آن به طوریکه به سرمایه درگردش لطمهای وارد نکند، از جمله مسائلی است که فراروی مدیران واحدهای تجاری قرار دارد (رهنمای رودپشتی و کیائی 1387).فعالیت بانکها و موسسات مالی در حوزههای اعطای تسهیلات، سرمایهگذاری، صدور انواع اوراق قرضه، صدور انواع گواهی سپرده، صدور ضمانت نامهها و گشایش انواع اعتبارات اسنادی و یا به عبارت دیگر، اقدام به ایفای نقش در بازارهای پول و سرمایه، آنها را در معرض مخاطرات و ریسکهای خاص اینگونه فعالیتها قرار داده است. بانکها با انواع متنوعی از ریسکها روبرو میباشند، ریسکی که این پژوهش به آن میپردازد، ریسک عملیاتی نامیده میشود. درحال حاضر بانکهای معتبر جهانی در حال انجام اقدامات قابل توجهی در زمینه مقابله با ریسکهای عملیاتی میباشند. این اقدامات شامل مراحل زیر میشود:
شناسایی ریسکهای عملیاتی در موسسه مالی(در اینجا منظور همان زیانهای عملیاتی است).
ارزیابی و یا به بیان دقیقتر کمی کردن ریسکهای عملیاتی(که نتیجه آن تعیین میزان سرمایه مورد نیاز برای مقابله با ریسکهای عملیاتی سازمان میباشد).
مدیریت ریسکهای عملیاتی که شامل انتقال ریسک(با استفاده از ابزار بیمه و .) و یا انجام اقداماتی در جهت کاهش میزان ریسکهای عملیاتی میباشد.
بانکهایی که این چالش جدید، یعنی رویارویی با مقوله ریسکهای عملیاتی را میپذیرند نیاز به کمکهایی از بیرون سازمان برای شناسایی، ارزیابی و مدیریت ریسکهای عملیاتی خواهند داشت. کمیته بال[2] متعلق به بانک تسویه بین الملل[3] استانداردهایی را پیرامون ریسکهای عملیاتی در سازمانها تدوین کرده و آن را در قالب دستورالعملهایی به بانکهای مختلف سراسر دنیا ابلاغ کرده است، این دستورالعملها در چندین نسخه بروز رسانی شدهاند و این فرایند بروز رسانی در آینده نیز ادامه خواهد داشت، مسلما این مستندات مهمترین و معتبرترین مراجع در این مقاله محسوب میشوند(شربت اوغلی و عرفانیان 1384).
در پژوهش حاضر سعی بر آن است تا با استفاده از مفاهیم و تئوریهای مدیریت مالی و مطالعات کتابخانهای تاثیر ریسک عملیاتی و ریسک بازار بر سرمایه درگردش در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی و تبیین قرار گیرد. و شواهد لازم را جهت پاسخ به سوالات پژوهش ارائه نماید.
1-2- بیان مسئله:
یکی از ضروریترین عوامل برای ادامه فعالیتهای جاری هر شرکت، میزان نقدینگی آن است. بانکها و سایر اعتباردهندگان نیز برای اعطای تسهیلات به شرکتها، نسبتهای نقدینگی آنها و توان بازپرداخت بدهیهای جاری را مدنظر قرار میدهند. بنابراین وجود یک مدیریت قوی در زمینه سرمایه درگردش و کنترل میزان نقدینگی شرکت بسیار ضروری به نظر میرسد (نیکومرام و همکاران 1385، 12).
زمانی که مدیران یک شرکت یک سیاست جسورانه را در مورد سرمایه درگردش بر میگزیند، این سیاست باعث میشود، شرکت سطح پایینی از داراییهای با نقدینگی بالا را در اختیار داشته باشد، در نتیجه احتمال عدم پرداخت تعهدات جاری افزایش یافته و به تبع آن سطح ریسک افزایش مییابد (هورن[4] 1969، 89-71). از سوی دیگر نباید از این مساله غفلت نمود که نگهداری سطح بالای سرمایه درگردش، میتواند در طول یک دوره کوتاه مدت، امکان استفاده از فرصتهای سودآور را برای مدیران شرکت فراهم آورد(لونوکس[5] 2004، 24-20).
دلیل عدم موفقیت بخش عمدهای از شرکتهای ورشکسته، وضعیت نامطلوب و مدیریت نامناسب سرمایه درگردش است، حال آنکه این شرکتها در بلندمدت وضعیت مالی خوبی دارند، اما به دلیل عدم کفایت سرمایه درگردش، توانایی رقابت خود را از دست داده و از دور خارج میگردند(بسلی و دیگران[6] 1987).اهمیت روزافزون سرمایه درگردش در تداوم فعالیت واحدهای انتقاعی موجب گردید، راهبردهای مختلفی برای مدیریت سرمایه در گردش مدنظر قرار گیرد. واحدهای انتقاعی با بکارگیری راهبردهای گوناگون در ارتباط با مدیریت سرمایه درگردش میتوانند میزان نقدینگی شرکت را تحت تاثیر قرار دهند. این راهبردها میتواند بر میزان خطر و بازده آنها اثر گذار باشد. تحقیق حاضر به دنبال بررسی تاثیر ریسک عملیاتی و ریسک بازار بر سرمایه درگردش شرکتها میباشد.
1-3- اهمیت و ضرورت انجام پژوهش:
موضوع مدیریت سرمایه درگردش طی سالهای ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۸ درسایر کشورها مورد مطالعه فراوان قرار گرفته از جمله تحقیقات صورت گرفته میتوان به تحقیقات، (فیلبک و کروگر ۲۰۰۵)
سایت های دیگر :
فصل اولکلیات پژوهش
1-1 مقدمه
یکی از مهمترین و گستردهترین پژوهشهای بازارهای مالی تشریح رفتار بازده سهام است. امروزه اطلاعات مالی، ابزار راهبردی مهم در تصمیمگیری اقتصادی محسوب میشود و بدون شک کیفیت تصمیمات نیز بستگی به صحت، دقت و به هنگام بودن اطلاعات دارد. در بازارهای مالی، اطلاعات میتواند به صورت نشانهها، علائم، اخبار و پیشبینیهای مختلف از داخل یا خارج شرکت گزارش و در دسترس سهامداران قرار گیرد و موجب ایجاد واکنش و در نتیجه تغییراتی در قیمت سهام شود. واکنشهای بازار سهام به اطلاعات، متفاوت است در برخی موارد واکنش افراد عقلایی نیست و موجب نابهنجاریهایی از جمله افزایش یا کاهش بیش از حد قیمتها میشود. واکنش بیش از اندازه یا کمتر از اندازه، زمانی رخ میدهد که افراد با توجه به اطلاعات جدید، قیمت سهام را بیشتر یا کمتر از ارزش ذاتی آن تعیین میکنند. اگر چه بازار پس از گذشت زمان به اشتباه خود پی میبرد و به حالت تعادل برمیگردد اما این رفتار اقتصادی، نوعی رفتار غیر عقلایی در بازار محسوب میشود که شاید بتوان آن را نوعی واکنش منطقی نسبت به عدم اطمینان سرمایهگذاران تلقی کرد(حقیقت و بختیاری، 1390). همچنین یکی از اهداف حسابداری فراهم آوردن اطلاعات برای سرمایهگذاران و تحلیلگران برای کمک به آنها در پیشبینی بازده سهام شرکتها است. بررسی عوامل تعیینکننده تغییرات بازده سهام میتواند سبب بهبود تصمیمگیری سرمایهگذاران و تخصیص بهینه منابع شود. در واقع با مشخص شدن عوامل تعیینکننده بازده سهام، ذهنیت سرمایه گذاران در خصوص عوامل مؤثر بر تغییرات بازده سهام اصلاح خواهد شد. لذا با عنایت به اینکه ارزیابی بازده سهام شرکتهای مختلف مهمترین مسأله پیشروی سرمایهگذاران در بازار سرمایه محسوب میشود بنابراین، پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سؤال است که رابطه بین نوسانپذیری اقلام تعهدی دوره جاری و نوسانپذیری بازده آتی سهام چگونه است؟
1-2 بیان مسأله
اقلام تعهدی به دو بخش اختیاری (مدیریتی) و غیر اختیاری (بنیادی) تقسیم میشوند. اما استفاده از اقلام تعهدی اختیاری که در کنترل مدیریت است میتواند علامتی از اطلاعات محرمانه یا دستکاری سود باشد(دچو[1]، 1994). برخلاف تحقیقات قبلی که بر میانگین اقلام تعهدی تمرکز نمودهاند، این تحقیق بر نوسانپذیری اقلام تعهدی متمرکز میشود. نوسانپذیری اقلام تعهدی میتواند ناشی از دو فاکتور مجزا باشد. اول، عدم اطمینان بنیادی (غیر اختیاری) ناشی از نوسانات اقتصادی است که به مدل تجاری، ساختار سازمانی و محیط عملیاتی شرکت مربوط میشود. بدیهی است که این عدم اطمینان منجر به ایجاد نوسان در جریان نقد عملیاتی میشود. فاکتور دوم نوسانپذیری اقلام تعهدی، جزء اختیاری (مدیریتی) است که منعکسکننده اختیارات مدیریت و مداخله در فرایند حسابداری است(شان[2] و همکاران، 2013). ریسک یعنی احتمال تفاوت بین بازده واقعی و بازده پیشبینی شده و یا میتوان گفت ریسک یک دارایی عبارت است از، تغییر احتمالی بازده آتی ناشی از آن دارایی. دامنه پراکندگی احتمالات بازده یک سهم، بیانگر ریسک آن سهم است. هر قدر دامنه پراکندگی یا انحراف معیار بازده سهم بیشتر باشد، ریسک بیشتر است. ریسک بازده سهام از دو بخش تشکیل میشود: ریسک سیستماتیک که ناشی از نوسانات کلی بازار است و ریسک غیر سیستماتیک که مربوط به شرایط خاص یک شرکت است. به مجموع ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک ریسک کل میگویند(تهرانی، 1378: 293). از نقطه نظر سرمایهگذار، پیشبینی بازده سهام از اهمیت
سایت های دیگر :
چکیده
بکارگیری ابزارهای حاکمیت شرکتی میتواند موجب هم راستا کردن منافع کارفرما-کارگزار و نهایتاً ارتقاء عملکرد سازمانی شود. براین اساس هدف این پژوهش مطالعه رابطه بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی و عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. متغیرهای پژوهش شامل: اندازه هیئت مدیره، تعداد سهامداران نهادی، تعداد اعضای غیر موظف هیات مدیره، نسبت سرمایهگذاران نهادی، استقلال اعضای هیئت مدیره، Q توبین، ROE، ROA می باشد. نمونه مورد نظربه روش غربالگری از میان شرکتهای فهرست شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده است.روش پژوهش از نوع کاربردی میباشد. روشها وابزار تجزیه وتحلیل دادهها مورد نیاز از نرمافزار رهآوردنوین و سایت بورس اوراق بهادار تهران(کدال)جمعآوری شدهاست. در این پژوهش به منظور آزمون فرضیههای در حضور متغیرهای کنترلی از تحلیل رگرسیون چندگانه که با استفاده از نرم افزار EVIEWS انجام میگیرد استفاده میشود.
واژگان کلیدی: حاکمیت شرکتی، عملکرد مالی، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
فصل اول
کلیات پژوهش
1-1مقدمه
موضوع حاکمیت شرکتی از دهه 1990 درکشورهای صنعتی جهان نظیر انگلستان، استرالیا وبرخی کشورهای اروپایی مطرح شد. سابقه این امر به گزارش معروفی به نام گزارش کاربردی برمیشود که درسال1992 منتشرشد. در این گزارش به وجود سهامداران نهادی وبرقراری سیستم کنترل داخلی وحسابرسی داخلی تأکید زیادی شده بود. این گزارش درسال1995 توسط کمیته گرینبری بررسی مجدد ودرسال 1998 توسط کمیته هامپل نهایی شد. اکثر کشورهای جهان از جمله انگلستان، چین، کره، کانادا، استرالیا و. دارای چنین نظام نامه راهبری بصورت مدون میباشند. در آمریکا نیز افشای ماجرای انتخابات واترگیت[1] و همچنین تقلب دربازار سرمایه آمریکا در سال2001 باعث تصویب قانونی به نام ساربنزآکسلی[2] یاهمان حاکمیت شرکتی شد(یگانه وهمکاران،1388). حاکمیت شرکتی یکی از جنبههای اصلی وپویای تجارت است که سازمانهای بینالمللی، سازمان همکاریهای اقتصادی وتوسعه(OECD)،استانداردهای قابل قبول بین المللی دراین مورد فراهم میکنند. موضوع حاکمیت شرکتی بافروپاشی شرکتهای بزرگ ازقبیل انرون، وردکام وغیره که موجب زیان بسیاری از سرمایهگذاران وذینفعان شد و ناشی از سیستمهای ضعیف حاکمیت شرکتی بود، اهمیت یافت وسبب تأکید بیش از پیش برضرورت وارتقای اصلاح حاکمیت شرکتی درسطح بینالمللی شد(یگانه و همکاران،1384). از آنجا که تحقیق حاضر به بررسی رابطه میان ساز و کار حاکمیت شرکتی، آشفتگی اقتصادی و عملکرد مالی شرکتهای فهرست شده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد، بنابراین به بررسی تأثیر اندازه هیئت مدیره، تعداد سهامداران نهادی، تعداد اعضای غیرموظف هیئت مدیره، استقلال اعضای هیئت مدیره برعملکرد مالی شرکت در دوره های قبل وبعد از تحریم پرداخته میشود و اثرات تحریمها بر عملکرد مالی شرکتها رامورد سنجش قرار خواهدداد. نتایج حاکی از آن است که تحریمهای آمریکا باوارد کردن خسارت اقتصادی به ایران تاحدودی موفقیتهای اقتصادی به همراه داشتهاست. تأثیرات تحریمهای تجاری بر صادرات غیرنفتی ایران و واردات کالاهای سرمایهای تأثیرات معنادارتری نسبت به تحریم صادرات نفتی ایران داشته است. اما تحریمهای مالی تأثیر شدیدتری نسبت به تحریم تجاری دارد. به دلیل تحریمهای مالی، ایران نرخهای بالاتری رابرای اخذ وام پرداخت میکند ونرخهای بازدهی تضمینی بالاتری رابرای سرمایهگذاری قراردادهای نفتی بایبک[3] پیشنهاد میکند.
1-2.بیان مسئله
اخیراً ادبیات مربوط به رابطه بین ابزارهای حاکمیت شرکتی و عملکرد شرکت توجهات زیادی را به خود جلب نموده است(کمال حسن[4]، 2013). انگیزه اصلی ماوراء آن ادبیات، بر تضاد منافع مدیران- سهامداران در روابط کارفرما-کارگزار تکیه دارد(جنسن و مکلینگ[5]، 1976). تضاد موجود بدلیل فقدان ابزارهای کنترلی در دست سهامداران، هزینه های نمایندگی را افزایش میدهد. در قلب این مشکلات سازمانی، مکانیسم های حاکمیت شرکتی برای هم راستا کردن منافع کارفرما-کارگزار و نهایتاً ارتقاء عملکرد سازمانی بکار گرفته میشوند(مک نایت و ویر[6]، 2009). علاوه برآن، تحقیقات تجربی که به بررسی رابطه بین عملکرد شرکت و ابزارهای حاکمیت شرکتی پرداختهاند به نتایج متفاوتی منجر شدهاند. برخی از تحقیقات شواهدی مبنی بر تاثیر مثبت حاکمیت شرکتی بر عملکرد شرکت ارائه کردهاند در حالیکه تحقیقات دیگری وجود رابطه منفی بین حاکمیت شرکتی و عملکرد شرکت را اثبات و حتی برخی از تحقیقات نشان دادند که حاکمیت شرکتی تاثیری بر عملکرد شرکت ندارد(کمال حسن، 2013). لذا این پژوهش در نظر دارد تا به بررسی و مطالعه تاثیر مکانیسمهای حاکمیت شرکتی بر عملکرد شرکتهای فهرست شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1392-1385 بپردازد. به منظور بررسی تاثیر تحریمهای اقتصادی علیه ایران بر رابطه موجود بین ابزارهای حاکمیت شرکتی و عملکرد
سایت های دیگر :
کلمات کلیدی: محافظهکاری، تغییرات نرخ بازده سهام، تغییرات نسبت حقوق صاحبان سهام به داراییها.
فصل اول
کلیات پژوهش
1-1 مقدمهمحافظهکاری در گزارشگری مالی در انتخاب و کاربرد اصول و رویههای حسابداری نقشی تاریخی داشته است. مدیریت به منظور استفاده از مزایای کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و ارائه اطلاعات داخلی در زمینه ارزش شرکت، راهبردهای اطلاعاتی گوناگونی را بر میگزیند. با توجه به نقش اطلاعاتی حسابداری در انعکاس زیانهای آتی، مدیران در صورت آگاهی از اطلاعاتی در مورد عایدات آتی شرکت میتوانند از حسابداری محافظهکارانه استفاده کنند (بیور و رایان[1]،2005).
این امکان وجود دارد که مدیریت دچار انگیزههای فرصتطلبانه گردد تا داراییها و سود را بیش از مقدار واقعی و در مقابل آن بدهیها و هزینهها را کمتر از مقدار واقعی نشان دهد و در نتیجه پاداش و ثروت خود را بیفزاید و یا وضعیت و چشم انداز مالی شرکت را بهتر نمایان سازد. در نتیجه محافظهکاری ابزاری برای جلوگیری از رفتارهای فرصتطلبانه مدیریت است(واتز[2]،2003). بنابراین حسابداری محافظهکارانه بر ریسک عملیاتی شرکت تأثیر دارد و باعث کاهش این ریسک میشود که حال این ریسک خود شامل نرخ بازده سهام و نسبت حقوق صاحبان سهام به داراییها میشود که سهامداران به دنبال بدست آوردن درصد مناسبی از این نسبتها هستند تا ضرر نکنند و محافظهکاری باعث کاهش ریسک آنها میشود.
1-2 بیان مسئله
صورتهای مالی بخش اصلی فرایند گزارشگری مالی را تشکیل میدهد. هدف صورتهای مالی ارائه اطلاعاتی تلخیص و طبقهبندی شده درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطافپذیری مالی واحد تجاری است که بر طیف گستردهای از استفادهکنندگان صورتهای مالی مفید واقع گردد(استانداردهای حسابداری، 1391).
اهداف گزارشگری مالی و مبانی حسابداری ایجاب میکند اطلاعاتی که گزارشگری مالی فراهم میآورد از ویژگیهای معینی برخوردار باشد(استانداردهای حسابداری،1392). از جمله این ویژگیها که از آنها به عنوان خصوصیات کیفی یاد میشود محافظهکاری(احتیاط) است.
محافظهکاری از ویژگیهای بارز گزارشگری مالی است که از مدتها قبل با تئوری و عمل حسابداری درهم آمیخته است (کیم و جانگ[3]، 2007). محافظهکاری از ابتدای قرن بیستم تاکنون ویژگی برجسته و غالب در عرصهی حسابداری و گزارشگری مالی بوده است(واتز، 2003).
در اغلب چارچوبهای نظری، محافظهکاری به عنوان واکنش احتیاطآمیز به عدم اطمینان توصیف میشود. در مفاهیم گزارشگری مالی، محافظهکاری بر عدم شناسایی بیش از واقع دارایی یا درآمد و عدم شناسایی کمتر از واقع بدهی یا هزینه دلالت دارد(استانداردهای حسابداری،1391). محافظهکاری یکی از ویژگیهای مطلوب حسابداری است و در رابطه با ضرورت آن گفته میشود، نگاه خوشبینانه مدیریت در گزارشهای مالی شرکت منعکس میشود. زیانهای احتمالی ناشی از این نگاه خوشبینانه میتواند با اهمیت باشد. در نتیجه حسابداری با نگاهی محافظهکارانه به رویدادهای مالی، ابعاد این زیانهای بالقوه را کاهش میدهد(لاینگر و زامپلی[4]،2010).
محافظهکاری در حسابداری از دو دیدگاه مطرح شده است: نخست، محافظهکاری شرطی یا به وقوع پیوسته(دیدگاه سود و زیانی محافظهکاری) که در دورههای پس از شناسایی اولیه هر دارایی و بدهی استفاده میشود. در محافظهکاری شرطی ارزش دفتری خالص داراییها در رضایت نامساعد کاهش مییابد اما در رضایت مساعد افزایش نمییابد. نمونههایی از محافظهکاری شرطی شامل قاعده اقل بهای تمام شده یا ارزش بازار برای موجودیها است. شکل دیگر، محافظهکاری غیرشرطی یا پیشبینی شده(دیدگاه ترازنامهای محافظهکاری) است که منعکس کننده ارائه کمتر از واقع خالص ارزش دفتری داراییها است. نمونههای این نوع محافظهکاری شامل هزینه نمودن بی درنگ مخارج تحقیق و توسعه است(بیور و رایان،2005).
امروزه موسسات و نهادهای مالی در سراسر دنیا در طی فرایندهای کاری و فعالیتهای روزمره با چالشها و مخاطراتی روبرو گردیده و شمولیت این ریسکها کم و بیش در تمامی این موسسات و نهادهای مالی به طور ضعیف و یا حاد توانسته تأثیر عمیقی بر کاهش دامنه فعالیتها، کاهش اعتبار و اطمینان بین ذینفعان و مشتریان، کاهش بهرهوری و. داشته باشد. به همین منظور تلاشها و پژوهشهای زمینهیابی مختلفی به منظور ایجاد راهکارهای رفع این چالش و ایجاد یک محیط با فعالیتهای روشن و با ایجاد حداقل ریسک صورت پذیرفته است (کلور[5]،2011). ریسکهای متوجه شرکتهای بورسی نظیر بانکها، خود مشتمل بر انواع ریسکهای عملیاتی، ریسکهای اعتباری و ریسکهای بازار میباشد و دامنه مخاطرات آن برای مدیران و مجموعه ذینفعان بانکها در شرایط بازار رقابتی کنونی و تلاش به منظور افزایش سهم بازار و سودآوری بیشتر، سبب شده است که روزنههای نمود آنها بیش از گذشته مورد توجه باشد.ریسک عملیاتی عموماً از ریسکهای داخلی بانکها بوده و ناشی از اشتباهات انسانی یا اتفاقات و خطای تکنیکی تعریف میشود(اجینگتون[6]،2009). این ریسک شامل تقلب(موقعیتی که
سایت های دیگر :
هدف گذاری ها یا اقدامات اصلاحی است.
از جمله تهدیدهای اساسی که تداوم حیات و بقای سازمان های انتفاعی مشتمل بر شرکت های تولیدی یا بازرگانی را به مخاطره می اندازد، بحران های مالی است که می تواند بی توجهی بدان افول و حتی سقوط شرکت را در قالب ورشکستگی و تعطیلی به همراه داشته باشد. به رغم اینکه در ادبیات مالی و تحقیقات انجام شده در ایران غالا بحران مالی و ورشکستگی را یکسان تعریف کرده و ملاک تشخیص آن را هم ماده 141 قانون تجارت تلقی کرده اند، این دو یکی نیستند ولی میتواند یک بحران مالی به ورشکستگی شرکت هم منجر شود.
ماده 141 قانون تجارت ایران به ورشکستگی اشارتی نداشته و صرفا حاکی از این است که در صورت رسیدن زیان انباشته به 50 درصد سرمایه اسمی، شرکت مربوطه باید مبادرت به افزایش سرمایه جهت پوشش آن یا کاهش مبلغ اسمی به منظور اقلا رفع ظاهری آن است. در حالی که ورشکستگی ناتوانی و در نتیجه استنکاف یک شرکت از پرداخت بدهی ها و در نتیجه با تشریفات قانونی به صورت ارادی اعلام ورشکستگی کرده یا مبتنی بر شکایت بستانکاران و الزامات قانونی اجبارا و قانونا توسط مراجع قانونی ورشکسته اعلام شده و اموال و دارایی های آن ها پلمپ شده و از طریق حراج نسبت به تسویه بدهی های آن ها اقدام می گردد. بررسی پیشینه سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار نشان می دهد که تحقیقات متعددی در زمینه کمک به مدیران و سیاست گذارن در پیش بینی بحران مالی، عوامل موثر بر آن و روش ها و سیاست های موثر بر مهار بحران مالی یا کاستن از تبعات آن، در ایران و دیگر کشورها به انجام رسیده است. محور این تحقیقات عموماً پیش بینی بحران مالی و معیارهای موثر یا مربوط به آن نظیر زیان دهی یا کاهش سودآوری، نقدینگی و دیگر متغیرهای خرد و کلان اقتصادی است. در بخشی از این تحقیقات به پیش بینی بحران مالی یا ورشکستگی مبتنی بر معیارهایی چون نسبت های مالی، سود و زیان و روند آن، نقدینگی و عوامل دیگر پرداخته شده و از روش هایی چون رگرسیون خطی یا غیر خطی، شبکه های عصبی، مدل سازی ریاضی، شبیه سازی مونت کارلو و الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. در این تحقیقات با استفاده از یک یا ترکیبی از این روش ها نسبت به پیش بینی بحران مالی در شرکت ها و اعتبار سنجی روش های مورد استفاده مبادرت شده است.
هدف از این تحقیق به کارگیری هم زمان رگرسیون گام به گام؛ رگرسیون لجستیک و شبکه عصبی جهت پیش بینی بحران مالی در شرکت های منتخب بورس تهران بوده است. در این راستا به اتکای پیشینه تحقیق سنجه های موثر در پیش بینی بحران مالی در قلمرو تحقیق انتخاب و با استفاده از هر یک از روش های سه گانه نسبت به پیش بینی بحران مالی در قلمرو تحقیق مبادرت شده است. در راستای اعتبار سنجی روش های سه گانه مورد استفاده نتایج پیش بینی و نهایتا درجه انطباق بر واقعیت نتایج پیش بینی در قیاس با واقعیت های عملکردی با یک دیگر با هم مقایسه شده است.
1-2- بیان مسئله
بحران مالی و ورشکستگی واژه های دیر آشنایی برای همه هستند و گاهی با یک دیگر اشتباه گرفته می شودند. بر مبنای قانون تجارت ایران و در ادبیات مالی بسیاری از کشورها، ورشکستگی به فقدان توان شرکت ها در زمینه پرداخت بدهی ها و ایفای تعهدات، تلقی می شود. در حالی که بحران مالی با نشانه هایی چون زیان دهی متوالی، کمبود نقدینگی، توقف یا محدود شدن فعالیت های بازرگانی یا فروش نمود عینی می یابد. در اغلب تحقیقات انجام شده در ایران، ملاک تشخیص ورشکستگی ماده 141 قنون تجارت مبنی بر الزام شرکت هایی که زیان انباشته آن ها به نیمی از سرمایه اسمی آن ها می رسد، به کاهش سرمایه اسمی یا آورده جدید است. علت این امر شاید سختی در اندازه گیری بحران مالی و ساده بودن تشخیص ورشکستگی بر مبنای ماده قانونی فوق باشد.
بحران های مالی طی سالیان اخیر حتی مرزهای سازمانی را درنوردیده و ملی، قاره ای و حتی جهانی شده اند. در مواردی این بحران ها به صورت طوفان یا زنجیره ای وضعیت مالی شرکت های متعددی را خواسته یا ناخواسته متاثر می سازد.
بروز بحران مالی در هر سازمانی خصوصا در یک فضای پیچیده رقابتی میتواند موجبات نگرانی صاحبان سرمایه و دیگر ذی نفعان را فراهم آورد. صاحبان سرمایه، مشتریان حقیقی و حقوقی شرکت های تجاری، نهادهای مالی و اعتباردهندگان به دنبال یافتن و به کارگیری روش هایی هستند که از سوخت شدن اصل و فرع سرمایه یا مطالبات خود جلوگیری نمایند و بر همین مبنا علاقه مند به یافتن و استفاده از روش هایی هستند که از طریق آن به ” پیش بینی بحران مالی“ مبادرت ورزند. تاکنون جهت پیش بینی بحران مالی در ایران یا دیگر کشورها از روش های متفاوتی چون اقتصاد سنجی یا رگرسیونی، الگوریتم ژنتیک، تحلیل سری های زمانی، شبکه های عصبی و . استفاده شده است. بررسی پیشینه تحقیق در ادبیات مربوط به بحران مالی و پیش بینی آن به ندرت به مقایسه دقت دو یا چند روش هم پرداخته اند. مشکل اصلی و مجهولی که قرار است در این تحقیق بدان پاسخ داده شود نیز مقایسه دقت روش های پیش بینی بحران مالی در شرکت های منتخب بورسی ایران است. در این تحقیق نیز با دقت سه مورد از معتبرترین روش های پیش بینی که در ارتباط با متغیر یا پارامترهای مختلف به کار می روند، به طور مقایسه ای و به عبارتی تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته اند. این روش ها عبارت از روش رگرسیونی گام به گام، روش رگرسیون لجستیک و روش شبیه سازی بر مبنای شبکه عصبی می باشند. در ابتدا با استفاده از هریک از روش های سه گانه، بینی بحران مالی در قلمرو تحقیق صورت گرفته، سپس درجه انطباق و به عبارتی دقت هر روش مورد ارزیابی قرار
سایت های دیگر :