وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

پایان نامه بررسی سبک های دلبستگی و اختلالات رفتاری کودکان اوتیسم

بخش مهم اختلال شخصیت وسواس-بی اختیاری محسوب گردد(کامور[23]،1960).کمال گرایی را شیوه ای از زندگی می داند که فرد برای رهایی از اضطراب اساسی آن را به کار می بندد. گرچه در مفهوم کمال گرایی به صورت گسترده توجه روانشناسان را به خود اختصاص داده است.اما هنوز به عنوان پدیده ای تقریبا” ناشناخته و ناسازگار تعریف شده است(شفران،کوپر و فربرن،2001).بدیهی است که مادران کمال گرا به ویژه کمال گرای منفی معیار های خود را برای کودکانشان نیز به کار می گیرند و پیامد های منفی معیار های سخت گیرانه شامل حال فرزندان آنها هم خواهد شد.این موضوع بویژه زمانی که کودک آنها دارای اختلال اوتیسم باشد حساسیت ویژه ای پیدا می کند.
اگر کمال گرایی را دو روی یک سکه فرض کنیم در این صورت یک روی آن کسب موفقیت و نیل  به هدف و روی دیگر آن ترس از شکست یا سرزنش افراد یا دیگر پیامدهای اجتماعی مربوط به شکست است.قربانیان چنین ترسی معمول تلاش می کنند تا آنجا که می توانند از موقعیت هایی که پیش بینی می کنندعملکردشان در آن موقعیتها طبق استانداردها و ملاکها ی سطح بالا مورد قضاوت قرار خواهد گرفت اجتناب کنند .از سوی دیگرتاثیر تفکر کمال گرایی بر اضطراب نیز مورد ارزیابیهای دیگران از خود که از مولفه های بنیادین کمال گرایی منفی است بارشد و حالات اضطرابی در ارتباط است(شفران،کوپر و فربرن[24]،2001).گستره ادبیات پژوهشی مربوط به عوامل خطرساز مشکلات رفتاری در کودکان، عمدتاً روی عوامل خانوادگی به عنوان پیش بینی کننده های مشکلات رفتاری  تمرکز نموده اند(مارشاک و سیلیگمن[25]،2000).خانواده های کودکان بامشکلات رفتاری اغلب به علت نیازهای خود با چالشهای زیادی روبرو هستند و به طور معمول برای سازماندهی محیط خانوادگی خود و به دست آوردن منابعی که نیازهای کودک خویش را، برآورده کنند، تلاش زیادی را انجام می دهند(حسینی،1388). شیوه فرزند پروری از دو عنصر تشکیل شده است : در خواست کنندگی والدینی کنترل، و پاسخ دهندگی والدینی گرمی یا پذیرش شده است(فروید[26]،1999). برخی از محققان بر این باورند که یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر پیشرفت از سوی دیگر تاثیر روشهای تربیتی که والدین در دوران کودکی ونوجوانی اعمال می نمایند بر تمام کارکردهای فرد تاثیر نافذ، انکار ناپذیر و متفاوتی دارند (کیپر[27]،2007).
دارلینگ مدلی را مطرح کرد که والدین مقتدرانه، ،مستبدانه، سهل گیرانه که از آن سه سبک والدگری نتیجه می شود(روپنارین.[28]،2006).والدین مقتدر پیوسته گرم، مسئول و حمایتگر بوده و به صورت منطقی روی فرزندان خود کنترل داشته، با احترام به نظرات آنان به رشد عقلانی آنها کمک بالا و ابتکار حرمت خود  می کنند(آندریس[29]،2002). فرزندان این والدین دارای عمل فردی بوده و محبوب معلمان و دوستان خود هستند . فرزندان این شیوه دارای سازگاری اجتماعی و موفقیت تحصیلی بالا می باشند(آلفرد[30]و همکاران،2003). سبک  والدگری مستبدانه با کنترل و توقع بالا برای تغییر و تصحیح رفتار کودک بیشتر بر تنبیه مبتنی می باشد(کیپ[31]و همکاران،2005).والدین سهل گیر با روابط گرم و پذیرا، کنترل چندانی روی فرزندان خود ندارند وفشار کمتری روی آنان اعمال می کنند(نیلی[32]،2007).نوجوانان خانواده های سهل گیر عزت نفس و مهارت اجتماعی بالا دارند و می توانند روابط گرمی با والدین خود داشته باشند. فرزندان این والدین دارای انگیزش پایین درتحصیل بوده است، ولی دارای سازگاری روانی بالایی می باشند(شیکر[33]،2010).برای کاهش اختلال رفتاری کودکان پدر و مادر باید اولا تعامل صحیح و مثبت با یکدیگر داشته باشند و همچنین روابط صحیح مادر با کودک خود به عبارت دیگر دلبستگی که بین مادر و 

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

 
1399/03/04
مدیر سایت

پایان نامه اثر اعتیاد به اینترنت بر افسردگی و اعتماد به نفس و سلامت روان دانش آموزان

با توجه به عواقب اعتیاد به اینترنت، مثل تغییر دادن سبک زندگی به منظور صرف زمان بیشتر در اینترنت، کاهش عمومی فعالیت بدنی، بی توجهی به سلامت خود در نتیجه کار با اینترنت، اجتناب از فعالیت های مهم زندگی به منظور صرف وقت بیشتر در اینترنت، کاهش روابط اجتماعی، نادیده گرفتن خانواده و دوستان، مشکلات مالی و مشکلات تحصیلی، لازم است پدیده اعتیاد به اینترنت از زوایای گوناگون به طور دقیق بررسی شود و عوامل و زمینه های شکل گیری و پیامدهای آن شناسایی شود(بیدی و همکاران، 1391).
این پژوهش درصدد بررسی تاثیر اعتیاد به اینترنت بر افسردگی و اعتماد به نفس و سلامت روان دانش آموزان شهرستان صحنه می باشد.بیان مساله
تاکنون تعاریف مختلفی از سلامت روان صورت گرفته است. کارل مننجر می گوید :”سلامت روانی عبارتست از حداکثر سازش ممکن فرد با جهان اطرافش، به طوری که باعث شادی و برداشت کاملا مفید و موثر فرد از زندگی باشد”. سازمان جهانی بهداشت، نیز سلامت را نه فقط صرفا فقدان بیماری و ناراحتی، بلکه به صورت بهزیستی کامل فیزیکی، روانی و اجتماعی تعریف می کند(حسام و همکاران، 1390). عوامل مختلفی بر سلامت روان افراد تاثیر می گذارند. یکی از این عوامل اعتیاد به اینترنت می باشد. اعتیاد به اینترنت به عنوان یک ناتوانی در کنترل استفاده از اینترنت تعریف شده است. این امر ممکن است به اختلال جدی در عملکرد روانشناختی و اجتماعی فرد منجر شود. محققان گزارش کرده اند که بین خیلی از اختلالات روانپزشکی با اعتیاد به اینترنت همزیستی وجود دارد(لی[3] و همکاران، 2014).
اینترنت به خودی خود ابزار بی ضرری است، اما استفاده بیش از حد و نادرست از آن، خطر اعتیاد به آن را به دنبال دارد که این پدیده مشکل عمده ای را برای بهداشت روانی جامعه ایجاد کرده است(میرزائیان و همکاران، 1390). همانند تمام انواع دیگر اعتیاد، اعتیاد به اینترنت نیز با علائمی همچون اضطراب، افسردگی، کج خلقی، بی قراری و افکار وسواسی یا خیالبافی راجع به اینترنت همراه است. از طرفی، در عین حال که روابط این افراد در جهان مجازی افزایش می یابد، در مقابل از دامنه ی روابط آنان در جهان واقعی کاسته می شود. اختلال اعتیاد اینترنتی نوعی اختلال روان شناختی – اجتماعی است که از مشخصه های آن، علایم کناره گیری، اختلالات عاطفی و از هم گسیختگی روابط اجتماعی است. اعتیاد اینترنتی، انسان ها را به افرادی رها شده تبدیل می کند و بر روابط اجتماعی آنان تأثیر می گذارد. در نتیجه استفاده بیش ازحد از اینترنت، بهره وری و بازده کاری کاربران اینترنت، پایین می آید. آنان با تأخیر به محل کار می روند و دچار کم کاری می شوند. عدم تحرک جسمی و چاقی به همراه علایمی چون درد کمر، پشت و ماهیچه، از دیگر تبعات این مسأله اند. این کاربران به هرحال، حتی در صورت کناره گیری از اینترنت، دچار علایم اختلال می شوند(میرزائیان و همکاران، 1390).

اعتیاد به اینترنت می تواند منجر به افسردگی افراد شود. افسردگی اختلالی روانشناختی است که باعث ایجاد تغییرات زیادی در خلق و خو، دیدگاه، کمال طلبی، توانایی تفکر ، میزان فعالیت و فرایندهای بدنی نظیر خواب، انرژی و اشتهای افراد می شود(همان). آمار سازمان بهداشت جهانی نشان می دهد که نزدیک به 41 میلیون نفر از کل جمعیت جهان مبتلا به افسردگی هستند که علل آن بیش از 50 مورد ذکر شده است. در حالی که نمازی[4] و همکاران (2005)، دریافتند بین میزان استفاده از اینترنت و افسردگی کاربران رابطه معنادار وجود ندارد اما کاربرانی که بیشتر از اتاق های گفتگو(چت) استفاده می کنند افسرده تر هستند(به نقل از میرزائیان و همکاران، 1390). کینگ استورم[5](2003)، افراد معتاد به اینترنت را کمرو، خجالتی و افسرده دانسته. کوبی، لاوین و باروز[6](2001)، افراد معتاد به اینترنت را دارای مشکلات خواب، تحصیلی، تنهایی، جسمی، اضطراب و افسردگی دانسته است.

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

 
1399/03/04
مدیر سایت

پایان نامه اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی بر کاهش تنیدگی شغلی پرستاران بیمارستان امام رضا(ع)

استرس بیشتر نتیجه کارکرد نامناسب تفکر و شناخت می باشد تا صرف رویدادها. به عبارتی دیگر این وقایع و رویدادهای بیرونی نیستند که به استرس می انجامند بلکه نحوه نگرش و تفکر ما نسبت به این رویدادهاست که باعث استرس پذیری ما از رویدادها می شود(الیس و همکاران، 1980، به نقل از شکوهی امیر آبادی، خلعتبری و رضابخش، 1389).
یکی از روشهای مناسب برای کاهش استرس و تنیدگی آموزش ذهن آگاهی به افراد می باشد. تاکنون تعاریف مختلفی از ذهن آگاهی ارائه شده است. یکی از معروف ترین تعاریف ذهن آگاهی به کار برده شده این است که ذهن آگاهی، آگاهی لحظه به لحظه ایست که به صورتی هدفمند توسط تجربه زمان حال و با نگرش بدون قضاوت پرورش می یابد(خوری، شارما، راش و فورنایر[8]، 2015). ذهن آگاهی استقبال پذیری و آگاهی از تجارب درونی و بیرونی ایست که رخ می دهند. اگرچه ذهن آگاهی به عنوان یک صفت روانشناختی گرایش به آگاه بودن در زندگی روزمره می باشد، اما می تواند از طریق مراقبه و یا آموزش ذهن آگاهی افزایش یابد(بااو، اکسو و کنگ[9]، 2015).ذهن آگاهی به ما یاری می دهد تا این نکته را درک کنیم که هیجانهای منفی ممکن است رخ دهد، اما آنها جزء ثابت و دائمی شخصیت نیستند. همچنین به فرد این امکان را می دهد تا به جای آنکه به رویدادها به طور غیرارادی و بی تأمل پاسخ دهد، با تفکر و تأمل پاسخ دهد. ذهن آگاهی روشی است برای زندگی بهتر، تسکین دردها و غنابخشی و معنادارسازی زندگی(سیگل[10]، 2010). همچنین شواهد و ادبیات تحقیق نمایانگر اثرات مفید آموزش ذهن آگاهی در تندرستی است (کولز، سور و والاش[11]، 2009). افزایش ذهن آگاهی با افزایش بهزیستی روانشناختی، توافق، گشودگی، وجدانمندی و کاهش نشانه های درد همراه است. در حقیقت افراد ذهن آگاه در شناخت و مدیریت و حل مشکلات روزمره تواناتر هستند(واکر و کولوسیمو[12]، 2011). آموزش ذهن آگاهی یکی از روش های درمانی مبتنی بر کاهش استرس و روان درمانی است که در آن بازنمایی ذهنی اشیاء موجود در زندگی که از کنترل بلافاصله انسان خارج است، از طریق تنفس و فکر کردن به افراد آموزش داده می شود. در واقع این روش درمانی تلفیقی از تن آرامی و ذهن آگاهی است. پژوهش ها نشان داده اند که ذهن آگاهی به افراد در تعدیل الگوهای رفتاری منفی و افکار خود آیند و تنظیم رفتارهای مثبت مرتبط با سلامتی کمک می کند(نریمانی، امینی، ابوالقاسمی و بابلان، 1392).
آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس یکی از بهترین روشهای آموزش ذهن آگاهی است که منجر به کاهش استرس، اضطراب و افسردگی می شود. این آموزش به افراد می آموزد که شرایط و افکارشان را بدون قضاوت، واکنش و شیوه پذیرش مشاهده کنند(خوری و همکاران، 2015).با توجه به اهمیت کاهش تنیدگی در افراد و به ویژه در بین پرستاران، تاکنون نقش عوامل زیادی بر کاهش تنیدگی پرستاران مورد بررسی قرار گرفته است. اما تاکنون هیچ پژوهشی در داخل کشور به بررسی اثر بخشی ذهن آگاهی بر کاهش تنیدگی شغلی پرستاران نپرداخته است. لذا سوال اصلی این پژوهش این است که آیا روش ذهن آگاهی تنیدگی شغلی پرستاران را کاهش می دهد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق

یکی از معضلات اساسی که در طی چند دهه اخیر و با روی آوردن تدریجی جوامع به سمت زندگی به سبک مدرن گریبان گیر جوامع بشری شده است پدیده استرس می باشد. با صنعتی شدن جهان این پدیده اهمیت ویژه ای یافته و بطور گسترده و فزآینده ای سلامتی شاغلین را تحت تاثیر قرار می دهد(عقیلی نژاد، محمدی، افکاری و عباس زاده دیزجی، 1386). وقتی در حال استرس هستیم، بدن تعداد زیادی تغییرات فیزیولوژیک کوچک و بزرگ تحمل می‌کند. مهمترین این تغییرات، که می‌تواند مقاومت بدن در مقابل بیماری‌ها را تضعیف کند، آنهایی 

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

 
1399/03/04
مدیر سایت

پایان نامه اثر بخشی آموزش راهبرد­های فراشناخت و خلاقیت بر خود پندارۀ تحصیلی

خلاقیت در مراحل ابتدایی زندگی تکامل یافته و پیشرفته نیست و به همین دلیل نیازمند به توجه و هدایت است. قطعاً نخستین جایگاه خلاقیت دوران کودکی است. بنابراین مدت زیادی لازم است که کودک تجربه اندوزی کند و خلاقیتش را غنا بخشد. بدون تردید، خلاقیت تنها برای دوران کودکی مورد نیاز نیست.کودک به خلاقیت برای تمامی عمر نیاز دارد. گیلفورد خلاقیت را عمل یا رفتاری می­شناسد که راه حلی مناسب برای مشکل ارائه نماید. او می­گوید خلاقیت عبارت است از نشان دادن عمل یا رفتار و توانایی خلاق و به طور کلی عمل خلاقانه یعنی ارائه  راه حل مناسب برای مسائل و مشکلات. بنابراین  انسان تا با مشکل روبرو نشود خلاقیتی از او صادر نمی­شود. بنابراین خلاقیت مستلزم بهره گیری از نوعی تفکر است که گیلفورد آن را تفکر واگرا می نامد یعنی یافتن راه حل مسئله به صورت  متفاوت راه حل­های معمولی(پیر خائفی،1384) خلاقیت یکی از ابعاد شناختی فرد است که در رشد و تکامل فرد و تمدن بشری نقش موثری دارد. تمامی اختراعات و دستاورد­های علمی و هنری بشر از خلاقیت سر چشمه می­گیرد. پژو هش­های انجام شده در زمینه خلاقیت نشان می­دهد که با کار برد شیوه­های مناسب می توان آنرا پرورش داد. به نظر می­رسد  آموزش راهبرد­های فرا شناختی یکی از شـیوه­های پرورش خلاقیت باشد.خود پنداره نیز از متغیر­هایی هستند که هم می­توانند با خلاقیت در ارتباط باشند و هم اینکه تحت تأثیر تغیرات ناشی از آموزش راهبرد­­های  فرا­شناختی قرار گیرد.

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

gold.kowsarblog.irوقتی که ما یک چیز را شناسایی می­کنیم، نامی را به خاطر می­آوریم، جمله را می­فهمیم یا نظری ارائه  می­کنیم و یا یک مسئله را حل می­کنیم دست به عمل شناخت می­زنیم. فرا­شناختی نیز نقش بارزومهمی در حل مسئله، کنترل خود، خود آموزی و تغییر رفتار دارد (نیازآذری،1382)  

در فرایند یادگیری، باید فضایی ایجاد کردتا دانش آموزان فرصت اندیشه پیدا کنند و معلم به جای آموزش اندیشه، چگونه اندیشـیدن را آموزش دهد. بسـیاری از محافل آموزشی به جای این که برای پرورش اسـتعداد­های فکری نوجوانان اهمیت قائل شوند، بر ­یادگیری اطلاعات و محتویات تأکید می­کنند. با توجه به اهمیت خودپندارۀ تحصیلی دانش­آموزان بویژه از بعد اثر آن در موقعیت تحصیلی و کاهش افت تحصیلی تحقیق زیر درصدد پاسخگویی به سولات خاصی است. آیا آموزش خلاقیت سبب تغییر خودپنداره تحصیلی دانش­آموزان دختر می­شود؟ آیا آموزش راهبرد­های فراشناختی در تغییر خودپنداره تحصیلی دانش­آموزان دختر مؤثر است؟ چه تفاوتی میان آموزش فراشناختی و آموزش خلاقیت در تغییر خودپنداره تحصیلی دانش­آموزان دختر وجود دارد؟                                                                                                                                                                                            
1-2هداف پژوهش
الف )هدف اصلی:
شناسایی تأثیر آموزش راهبرد­های فرا شناختی و خلاقیت برخودپنداره تحصیلی دانش آموزان دختر پایه هفتم
ب)اهداف فرعی:
– شناسایی تأثیر آموزش راهبرد­های فرا شناختی در تغییر خودپنداره تحصیلی دانش آموزان دختر پایه هفتم
– شناسایی تأثیر آموزش خلاقیت در تغییر خودپنداره تحصیلی دانش آموزان دختر پایه هفتم.
– شناسایی تفاوت اثر بخشی آموزش خلاقیت و آموزش راهبرد­های فراشناختی در تغییر خودپنذارۀ تحصیلی دانش­آموزان
1-3 فرضیه‏های پژوهش:
1-آموزش راهبرد­های فراشناختی بر تغییرخود پنداره تحصیلی  دانش آموزان دختر پایه هفتم اثر گذار است .
2-آموزش خلاقیت برتغییر خود پنداره دانش آموزان دخترپایه هفتم اثر گذار است. .  3-بین آموزش راهبرد­های فراشناختی و آموزش خلاقیت از نظر اثر گذاری بر تغییر خودپنداره تفاوت معنی داری وجود دارد.
1-4 اهمیت و ضرورت تحقیق
در دهه اخیر ، شاهد ظهور و گسترش بی­سابقه تحقیقات علمی در باره­ی خلاقیت، نوآوری و اثر بخشی بوده­ایم. علت این تمرکز ویژه را شاید بتوان بیش از هر چیز، حساسیت و اهمیت نگران کننده این موضوع در سال های اخیر دانست.
خلاقیت یک توانایی همگانی است که هم ناشی از عوامل مختلف فردی و شخصیتی است و هم عوامل اجتماعی آن مطرح است. هر چند توانایی تفکر خلاق به طور بالقوه و به نحو فطری در انسان به ودیعه نهاده شده است، اما ظهور آن مستلزم پرورش آن است. هر چند توانایی تفکر خلاق به طور بالقوه و به نحو فطری در انسان به ودیعه نهاده شده است، اما ظهور آن 

 
1399/03/04
مدیر سایت
 
مداحی های محرم